پیام مقام معظم رهبری :

‏رهبر انقلاب: در آن ساعت‌های بحرانی که قوی‌ترین انسان‌ها نمی‌توانند بفهمند چه باید بکنند، زینب(س) فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد و او را برای شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت حسین‌(ع) هم که دنیا ظلمانی شد و دلها و جان‌ها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نوری شد و درخشید

یا حسین

ای حسین ای آموزگار مدرسه عشق

سلام

ای داننده ی رازهای شگفت و شگرف کربلا

سلام

ای پر پرواز عشق

سلام

ای آموزنده عشق به عشاق

سلام

سلام بر تو و سلام بر زلالی ترین یاران تو

سلام بر لبان تشنه ات و سلام بر جانهای عطشناک یارانت

 سلام ……..

✍️ بسم الله الرحمن الرحیم

? مرحوم حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره‌ی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم.

? دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟

? ایشان گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا(ع) را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را می‌گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند.)

? با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود،

? گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد.

? هر چه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.

? وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است…

? شعر کامل به شرح زیر است:

? آمدم ای شاه پناهم بده
? خط امانی ز گناهم بده

? ای حرمت ملجأ درماندگان
? دور مران از در و راهم بده

? ای گل بی‌خار گلستان عشق
? قرب مکانی چو گیاهم بده

? لایق وصل تو که من نیستم
? اذن به یک لحظه نگاهم بده

? ای که حریمت مَثل کهرباست
? شوق و سبک‌خیزی کاهم بده

? تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
? گرمی جان‌سوز به آهم بده

? لشکر شیطان به کمین منند
? بی‌کسم ای شاه پناهم بده

? از صف مژگان نگهی کن به من
? با نظری یار و سپاهم بده

? در شب اول که به قبرم نهند
? نور بدان شام سیاهم بده

? ای که عطابخش همه عالمی
? جمله حاجات مرا هم بده

? آن چه صلاح است برای «حسان»
? از تو اگر هم که نخواهم بده

 

حدیث

?امام رضا - علیه السلام- فرمودند:
پدرم از پدرش تا اميرالمؤمنين علي - علیه السلام - و او از پيامبر -صلوات الله علیه و آله- و او از جبرئيل نقل كرد كه خداوند فرمود:

“کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها”

?کلام “لا إلهَ إلّا اللّهُ” دژ و حصار من است؛ پس هر کس به دژ و حصار من داخل شود از عذاب من امنیت خواهد یافت
و این شروطی دارد و من (علی بن موسی الرّضا) یکی از آن شرط‌ها هستم.

☀️حدیث روز ☀️

امام حسین -علیه السلام- :

?? شیعه ما کسی است که دلش از هر گونه خیانت و نیرنگ و مکری پاک است.

?بحارالانوار، ج 65، ص 156.


????????

 
مداحی های محرم