اهمیت احترام به سادات!

?در محضر آیت الله بهجت ره:
احترام به سادات و مودّت و محبت به آنها، خیلی سفارش شده است.

?بعضی فرموده‌اند بارها اتفاق افتاده با نظر سیدی مخالفت نمودم و چوبش را از جای دیگر خوردم.

? بلکه از این بالاتر، پدری که سید بود نقل می‌کرد:
گاهی فرزند خود را به‌عنوان تأدیب کتک می‌زدم، بلافاصله گرفتاری و ناراحتی برایم پیش می‌آمد…

?حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام به شخصی که به یکی از سادات بی‌اعتنایی کرده بود ایراد گرفتند. آن شخص عرض کرد:
بی‌اعتنایی من به او، به‌خاطر مخالفت او با شما بود.
?حضرت در جواب فرمود: چون او به ما انتساب دارد، نمی‌بایست چنین می‌کردی..!

?در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۵

☘️ آیتــ الله #بهجت (ره) :

? جهت گشایش امور و باز شدن گره های کور خواندن سوره ناس بسیار مجرب و پر ثمر خواهد بود.

?ذکرهای شگفت انگیز عارفان ۱۳۰

ایران عزیز تسلیت

ایران عزیز تسلیت

تکنیک هایی برای تحکیم روابط خانواده

احترام، عاملی به منظور تحکیم روابط زناشویی

رسول اکرم صلی الله علیه و آله در کلامی انسان ها را این گونه معرفی کرده است: « النّاسُ مَعادِنُ، کَمَعادِنِ الذَّهَبِ والفِضَّهِ؛ انسان ها معدن هایی همانند معدن های طلا و نقره هستند . »

از این حدیث درمی یابیم همه انسان ها ارزشمند هستند. هر کس به شخصیت خویش احترام می گذارد و خویشتن را دوست دارد، همچنین، از خواسته های اوست که دیگران هم شخصیت و منش او را ارج بگذارند .

براین اساس، زن و شوهر باید حرمت یکدیگر را حفظ کنند و همواره با هوشیاری کامل، از به کار بردن هر لفظی که با شأن انسانی طرف مقابل سازگار نیست، به شدت بپرهیزند، خواه در محیط خانه باشد یا در مهمانی .

باید توجه داشت که احترام به همسر، نشانه بزرگی شخصیت و فهم و درایت خود انسان است؛ چنان که بی احترامی به او، از شخصیت ضعیف و ناسالم فرد حکایت می کند .

با رعایت احترام متقابل همسران، رشته محبت در میان شان استوارتر و پیمان زناشویی بادوام تر خواهد شد. بدین ترتیب، بسیاری از کدورت ها و درگیری ها به آسانی از بین می رود؛ چرا که بیشتر بحث و جدال های لفظی و فیزیکی در محیط خانوادگی، هنگامی شروع می شود که حرمت و احترام میان زن و شوهر از بین رفته باشد .

حضرت صادق علیه السلام از پدر بزرگوار خویش چنین نقل کرده است: «هرمردی که ازدواج کرد، باید همسرش را گرامی و محترم بشمارد . »

حضرت صادق علیه السلام خود فرموده است: «هر زنی که به شوهرش احترام بگذارد و به او آزار نرساند، خوشبخت و سعادتمند خواهد شد . »

عفو و گذشت و تحکیم روابط زناشویی

انسان ها کم و بیش اهل لغزشند و بهترین شان کسانی هستند که از اشتباه های دیگران چشم بپوشند و عیب های همدیگر را بزرگ جلوه ندهند که این خود، به خوشی ها و زیبایی زندگی می افزاید. این صفت نیکو، در زندگی زناشویی اهمیت ویژه ای می یابد؛ زیرا زن و شوهر در کنار هم زندگی می کنند و در صورت چشم نپوشیدن از لغزش های طرف مقابل، وجودشان برای همدیگر تحمل ناپذیر خواهد بود .

زن و شوهر باید رضایت همدیگر را جلب کنند و از انجام دادن کارهایی که کدورت و ناراحتی به دنبال دارد، بپرهیزند. البته، ناممکن است که زن و شوهر به طور کامل دور از خطا و لغزش باشند. بنابراین، در این گونه موارد باید از خطاهای یکدیگر درگذرند تا زندگی به کام آنها گوارا و شیرین شود؛ زیرا چنانچه در این باره سخت گیری کنند و از اشتباه هم چشم نپوشند، زندگی یا به کام آنان تلخ می شود یا آن را از دست می دهند .

در یک ضرب المثل اسکاتلندی آمده است: «یک قسمت دوام زناشویی، روی محبت است و نُه قسمتش، روی گذشت از خطا . »

بیشترین سفارش اسلام در مورد مسائل خانوادگی نیز، گذشت و چشم پوشی زن و شوهر از کج خلقی ها و اشتباه های یکدیگر است .

از امام صادق علیه السلام پرسیدند: زن چه حقی بر شوهرش دارد که اگر آن را ادا کند، نیکوکار شمرده می شود؟ فرمود: غذا و لباسش را بدهد و کارهایی را که از باب نادانی انجام می دهد، ببخشد.

از رسول خدا صلی الله علیه و آله هم روایت است: «زن بد، عذر شوهرش را نمی پذیرد و خطاهایش را نمی بخشد . »

هرگاه اختلافی میان همسران پدید آید، شایسته است هر کدام چند لحظه با خود خلوت کنند و ازخود بپرسند: آیا اشتباه از من نبود؟ و وقتی به جواب مثبت رسیدند، با کمال شهامت، از همسر خود عذرخواهی کنند و بدانند با این کار، هرگز کوچک نخواهند شد؛ چون به دستور خدا عمل می کنند. طرف مقابل نیز بدون منت گذاری، پذیرای پوزش او باشد تا با این عمل، صفا و صمیمیت بر خانه حکم فرما و نشاط و شادابی آن حفظ شود . »

ابراز علاقه، عاملی برای تحکیم رابطه زناشویی

بنای خانواده، بر پایه محبت استوار است. با مهر و دوستی، بسیاری از کاستی ها جبران می شود و بدون آن، بسیاری از خصلت های پسندیده دیگر، درک نمی شود .

در زندگی زناشویی، الفت و مهربانی، دل ها را به هم نزدیک می سازد و امید و اطمینان را در وجود همسر می نشاند. محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر، می تواند به وسیله زبان یا با روش های مختلف در عمل و در موقعیت های گوناگون ابراز شود. اظهار دوستی نیز باید با بیان کلماتی صریح و عاشقانه شکل بگیرد تا روح غبار گرفته در مسیر زندگی به پاکی مبدل شود و نشاط و شادابی در رگ های زندگی جریان یابد .

گرچه محبت امری است قلبی، ولی تا در قالب رفتارها و واکنش های متقابل ابراز نشود، کسی از آن آگاه نمی شود .

برخی از مردم با این فکر که من همسرم را دوست دارم و خدا نیز می داند، پس چه نیازی است او را از این علاقه آگاه کنم، از ابراز محبت به همسر غافل می شوند، در حالی که بنابر روایت امامان معصوم علیهم السلام ، دوست داشتن تنها کافی نیست، بلکه باید همسر را از میزان عشق و مهربانی خود باخبر سازیم .  »

امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «هر کس از دوستان ما باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت می کند . »

گاهی نیز می توان، با روش های مختلف از قبیل تماس تلفنی، دادن هدیه، نامه، گفتن جملات مهرآمیز و… محبت و عاطفه خویش را به همسر اثبات کرد .

از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روایت است: «هر چه ایمان انسان کامل تر باشد، به همسرش بیشتر اظهار محبت می کند . »

رعایت پاکیزگی، عامل دیگر در تحکیم رابطه زناشویی

نظافت، از ارکان مهم زندگی انسان است که هم شرع و هم عقل سلیم به آن حکم می کند. هر چند نظافت در هر شرایطی لازم و پسندیده است، پاکیزگی و طهارت زوجین، به ویژه در زمان هایی که رابطه بیشتری با هم دارند، اهمیت بالاتری می یابد .

بدیهی است که رعایت نظافت و آراستگی، زن و شوهر را برای هم جذاب تر خواهد کرد و برعکس، ظاهر نامرتب و کثیف، آنها را از هم دور می سازد. توجه و سفارش فراوان اسلام بر مسواک، وضو، حمام به موقع، به کار بردن عطر و آرایش زنان برای همسر خویش بر همین مبناست .

کسانی که در حضور دیگران به ظاهر خود بیش از حد رسیدگی می کنند، ولی در حضور همسر خود در منزل این آراستگی و پاکی را رعایت نمی کنند، سخت در اشتباهند .

کارشناسان مسائل خانواده سفارش می کنند که زن و شوهر، حتی در خلوت ترین لحظه ها، به این مسئله اساسی اهمیت بدهند و با رعایت بهداشت و نظافت، به تحکیم رابطه عاشقانه خود بپردازند و نور محبت را در دل یکدیگر روشن سازند .

حسن بن جهم می گوید :

حضرت ابوالحسن را دیدم که خضاب کرده بود. عرض کردم خضاب کرده اید؟ فرمود : آری، مرتب و مهیا بودن باعث عفت زنان می شود. به خاطر نامرتبی و مهیا نبودن مردان است که زنان، عفت خویش را از دست می دهند. سپس فرمود: آیا دوست داری همسرت را نامرتب ببینی؟ گفتم: نه. فرمود: او هم عینا مانند توست .

و در حدیثی از حضرت باقر علیه السلام آمده است: «بر زن لازم است خودش را خوشبو کند، بهترین لباس هایش را بپوشد، به بهترین وجه زینت کند و با چنین وضعی، صبح و شام با شوهرش ملاقات کند . »

خانه داری زن

برخی از زن ها، آن گاه که از شغل و موقعیت شان پرسیده می شود، با بی میلی و سرافکندگی می گویند: ما فقط یک زن خانه دار هستیم. بدون شک، خانه داری زن و توجه به امر تربیت فرزندان و نیک شوهرداری کردن، از با ارزش ترین و مهم ترین کارهاست . خدمتی که یک زن خانه دار و مادر شایسته و مدبر برای خانواده و اجتماع انجام می دهد، از پرارج ترین خدمت هاست .

خانه در حکم سنگر است و سنگربان اصلی آن، مادر خانواده است؛ چرا که پدر، معمولاً به دلیل شرایط شغلی اش، بیشتر در خارج از خانه به سر می برد. حال اگر این مکان مقدس از وجود مادر نیز خالی بماند، فرزندان این خانه، در معرض خطرها و آسیب های جدی قرار خواهند گرفت .

خانمی که تمام وقت و توان خود را صرف اداره خانه و تربیت فرزند و رفاه خانواده اش می کند، باید سربلند و مفتخر از این موضوع باشد. مسئولیت های متعددی که زن خانه دار در یک هفته انجام می دهد، به مراتب بیشتر از نقش های گوناگونی که یک هنرپیشه در طول چند ماه ایفا می کند، به استعداد و نبوغ نیاز دارد. آیا تاکنون به این فکر افتاده اید که کارهای تخصصی و هنرمندانه یک زن خانه دار چقدر سنگین و طاقت فرساست؟

رخت شویی، اتوکشی، خیاطی، نظافت و بهداشت خانه، مهمان داری، نظارت و مسئولیت امور مالی، مشاوره، مشکل گشایی، گاهی هم در نقش مدیر کل و رییس اداره کارگزینی! اینها اندکی از تکلیف های یک زن خانه دار است .

با این همه، وظیفه دیگری نیز دارد و آن، حفظ زیبایی و جذابیت و توجه به وضع ظاهری و پوشش خود است تا در نگاه همسرش دلربا و آراسته جلوه کند و ذهن و روحش به دیگری گرایش نیابد .

هیچ سازمان و اداره ای نیست که رئیس کل آن از جاروکشی تا نامه رسانی و بایگانی و امور مالی، همه را خود به تنهایی انجام بدهد. زن خانه دار، یگانه رییس کلی است که این معجزه را می کند و به خوبی و شایستگی از عهده آن برمی آید .

آری، تأثیر تدبیر خانه داری زن بر پیشرفت و سعادت افراد خانواده انکارناپذیر است، به گونه ای که بسیاری از مردان و جوانانی که به شهرت، موفقیت و مقام های بالای علمی و انسانی دست یافته اند، فقط بر اثر حسن تدبیر و اخلاق نیکو و فداکاری یک زن خانه دار، مسیر پرفراز و نشیب پیش از آن را پیموده اند  .

خوش خلقی از ارکان تحکیم رابطه زناشویی

بداخلاقی، از عادت های بسیار ناپسندی است که تحمل آن از سوی همگان، به ویژه همسر فرد بسیار سخت و گاهی ناممکن است. چنانچه یکی از زوجین به این خصلت دچار باشد، خانه و زندگی هر دو به محیطی تبدیل می شود که تحمل آن دشوار است .

در روایت های اهل بیت علیهم السلام پی آمدهای بسیار ناگواری برای بدی خلق بیان شده که بسیار تأسف بار است، از جمله اینکه، اعمال نیک چنین شخصی فاسد می شود و از بین می رود؛ زندگی اش سخت ودردناک است؛ بدخلقی برای او بدترین هم نشین و همراه می شود؛ در واقع او مؤمن نیست؛فشار قبر به سراغ او می آید؛ اهل و عیالش از او دوری می کنند؛ راحتی اش اندک و رزق و روزی اش کم است؛ به دوست و رفیق دست نمی یابد.

هنگامی که زوجین به سبب ارضای نیازشان به محبت و به امید خوشرفتاری و خوش اخلاقی همسر، در کنار هم قرار می گیرند، بداخلاقی از سوی هر کدام، آسیب جدی به ریشه پیوند آنان می زند و کمبود عاطفی مهمی در رابطه آنان پدید خواهد آورد .

همان گونه که در روایت های پیشوایان معصوم علیهم السلام آمده است: یکی از اسباب فشار قبر و عذاب در عالم برزخ، بداخلاقی با اهل خانواده است .

نقل است: سعد بن معاذ، با آن همه جلالت و قدر و با اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پابرهنه در تشییع جنازه او حاضر شد، به فشار قبر گرفتار آمد. وقتی علتش را از آن حضرت پرسیدند، فرمود: زیرا با خانواده اش بداخلاق بود و با تندی رفتار می کرد.

پرهیز از چشم و هم چشمی

یکی از موضوع های مهمی که از آغاز زندگی مشترک می تواند بنیان خانواده را برهم زند، توقع های نامحدود و حاکم شدن روح تجمل گرایی و رقابت مادی است .

روان شناسان، عمل چشم و هم چشمی را بیماری مزمن جامعه ها و بیماران آن را معضلی برای اجتماع می دانند که از احساس حقارت یا فخر فروشی، بلند پروازی یا حسادت ناشی می شود. آنها معتقدند که یاد خدا و مرگ و تربیت صحیح آدمی در کودکی، عامل بسیار مؤثری در درمان آن است .

زنان خانه دار، اگر مدیریت امور خانه را بر محور قناعت و پرهیز از خرج های غیرلازم و تشریفاتی تنظیم نکنند و از شوهر خود انتظارهای بی جا و خارج از توان مالی او داشته باشند، باید منتظر بروز تنش باشند؛ زیرا یا همسرشان به خواسته های افزون طلبانه آنان بی توجهی می کند که به بروز حرف ها و مشاجره می انجامد و یا به دنبال برآوردن خواسته های بی حساب آنان می رود که در این صورت، افزون بر آنکه باید بسیاری از گرفتاری ها را تحمل کند، امکان دارد زندگی شان به حرام آلوده شود .

اما اگر این عادت زشت اخلاقی را کنار بگذارند، احساس رضایت و بی نیازی خواهند کرد و محیطی سرشار از صفا و صمیمیت ایجاد می شود و خود و همسرشان از آن لذت می برند .

رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید :

هر زنی که با شوهرش سازگار نباشد و او را بر چیزهایی که بیش از توانایی اوست، وادار کند، اعمالش به درگاه خدا پذیرفته نمی شود و در قیامت به غضب پروردگار جهان گرفتار می آید .

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نشریه شمیم یاس / سایت حوزه

 

توصیه های اخلاقی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به جوانان

فرصت جوانی

جوانی فرصتی ناپایدار است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر غنیمت شمردن دوران جوانی، بسیار تأکید داشت و می فرمود: «اِغتَنِم خَمْسا قَبْلَ خَمْسٍ شَبابُک قَبْلَ هَرمِکَ؛ پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت شمر، جوانی را قبل از پیری . »

جوانی است، چون پیری آمد فراز                           زما آنچه شد و آن نیابیم باز     ( اسدی طوسی ) 

نعمت جوانی

بسیار گران بهاست و در قیامت نیز از این موهبت پرسیده می شود . رسول اللّه صلی الله علیه و آله در این مورد می فرماید : لا تَزُولُ قَدَمَا الْعَبْدِ یَوْمَ القیامَةِ حَتَّی یُسْأَلُ عَن شَبابِهِ فیما اَبْلاه ؛ هنگامی که انسان در روز قیامت حاضر می شود، از جوانی اش سؤال می شود که چگونه آن را سپری کرده است .

فرصت غنیمت است نباید ز دست داد                                   بودم جوان که گفت مرا پیر و استاد   ( سعدی )  

جوانی نعمتی زودگذر است و تباه ساختن آن، چیزی جز اندوه و پشیمانی را برای دوران پس از آن، بر جای نمی گذارد. از پیامبر رحمت نقل است: «تَرْکُ الْفُرَصِ عُصَصٌ؛ از دست دادن فرصت، اندوهبار است . » روزگار جوانی، فرصتی جبران ناپذیر است. از این رو، بی اهمیتی به گذشت ساعت ها و روزهای این دوره روا نیست، بلکه آراستن لحظه های بی نظیر آن با تلاش و فعالیت، آینده ای روشن و موفقت آمیز را به ارمغان خواهد آورد. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود : اِنَّ للّه مَلِکٌ یَنزِلُ فی کُلِّ لَیْلَةٍ وَ یُنادی یا أَبْناءَ الْعِشرین! جدُّوا وَ اجْتَهدِوا ؛ پروردگار فرشته ای دارد که هر شب فرود می آید و بانگ می زند، ای بیست ساله ها! تلاش و جدیت کنید .

وز عوضش هست میسر غرض                                                    جمله که بینی همه دارد عوض 

عمر عزیز است، غنیمت شمار                                                      آنچه ندارد عوض ای هوشیار      (شیخ بهایی )

روزگار جوانی

در حقیقت نسیم رحمتی است که بهره گیری و قدردانی از آن، آثار ارزنده ای دارد. پس بر ماست که پیام رسول اللّه صلی الله علیه و آله را از یاد نبریم که فرمود : اِنّ لِرَبِّکُمْ فی أیامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ، اَلا فَتَعَرَّضُوا لَها ؛ در ایام زندگی تان، نسیم های رحمتی می وزد، مراقب باشید، خود را در معرض آن قرار دهید .

اندرین ایام می آرد سبَق                                                          گفت پیغمبر که نفحت های حق

در رُبایید این چنین نَفْحات را                                                  گوش و هُش دارید این اوقات را

هر که را می خواست، جان بخشید و رفت                             نفحه آمد مر شما را دید و رفت

تا از این هم وانمانی خواجه تاش                                          نفحه دیگر رسید، آگاه باش         ( مولانا )

اساسا در جوانی دری به سوی صاحبان آنان گشوده می شود که چند صباحی بیش بر روی پاشنه نمی چرخد؛ چرا که از این درب، تنها جوان است که می تواند با سرعت و دقت وارد و خارج شود. بنابراین، باید در زمان خود با وارد شدن به این در، از ذخیره های موجود بهره گرفت. رسول گرامی روایت می کند : مَنْ فُتِحَ لَهُ بابٌ مِنَ الْخَیرِ، فَلْیَنْتَهِزْهُ، فَإِنَّهُ لا یَدری مَتَی یُغْلَقُ عَنْه ؛ هر کس که برای او در خیر و نیکویی گشوده شد، آن را غنیمت شمارد؛ چرا که او نمی داند کی آن را بر او می بندند .

رسول اکرم صلی الله علیه و آله بیشتر مردم را در استفاده از وقت های با ارزش عمر غافل می داند و روش درست بهره گیری از ساعت های زندگی، در نظر آن حضرت این چنین است :  ای مردم! حقا که راه های روشنی دارید، پس سوی راه های روشن خویش روی نهید و حقا که حد و حدودی دارید، پس سوی حد و حدود خویش روی نهید. بدانید که مؤمن بین دو حَذَر در عمل است؛ بین اجلی که گذشته است، نمی داند که خداوند در آن چه می کند و بین اجلی که باقی مانده است و نمی داند که خداوند در آن چه حکم می کند. پس باید بنده مؤمن، از نفس خویش برای خویش و از دنیای خویش برای آخرت خویش و در جوانی، قبل از پیری و در زندگانی، قبل از مرگ بهره گیرد .

آخر این دُرّ گرانمایه بهایی دارد                                                   گُهر وقت بدین خیرگی از دست مده   (پروین اعتصامی )

امیدواری

امید، مانند چراغ فروزانی است که خانه وجود آدمی را سرشار از نور و روشنایی می کند. در گنجینه گفتار معصومان، ناامیدی بزرگ ترین مصیبت و سرچشمه هلاکت شمرده شده است. وصی رسول اللّه صلی الله علیه و آله می فرماید: «لِلْخائِبِ الآیِس مَضَضُ الْهَلاکِ؛ برای ناامید، تلخی و درد و هلاکت است .

کوی نومیدی مرو، اُمیدهاست
سوی تاریکی مرو، خورشیدهاست
مولانا

پیامبر اسلام، امید را رحمت الهی می داند و می فرماید: «امید و آرزو، رحمتی است برای پیروان من. اگر امید نمی بود، هیچ مادری فرزند خود را شیر نمی داد و هیچ باغبانی درختی را نمی نشاند . » »

خداوند در کتاب گهربار آسمانی، با تأکید بر ناامید نشدن از رحمت الهی، انسان های امیدوار را این گونه می ستاید : فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحًا وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا. (کهف:  110) پس هر کس به لقای پروردگار خود امید دارد، باید به کار شایسته بپردازد و هیچ کس را در پرستش شریک نسازد .

پروردگار مهربان، افراد امیدوار را پرنشاط و مشمول رحمت الهی می بیند، آنجا که در قرآن بیان می کند : «آنان که ایمان آورده و کسانی که هجرت و در راه خدا جهاد کرده اند، آنان به رحمت خدا امیدوارند و خداوند آمرزنده مهربان است». (بقره: 2018) با الهام از آموزه های دینی درمی یابیم، دنیای جوان متدین، باامید زیباست و اراده پاک و پیشرفت او، مرهون ارج گذاری به این «عطیه الهی» در قلب تپنده او خواهد بود .

دانش جویی

علم گنجینه پربها، چراغ عقل و چشمه همیشه جوشان فضیلت و اساس هر نیکی است. علم و دانش، در اسلام جایگاهی بس والا دارد و قرآن، دانش جویی را امتیاز آدمی برمی شمارد و می فرماید: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ». (زمر: 9)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز برای دانشجو منزلتی بزرگ را مژده می دهد : مَنْ کانَ فی طَلَبِ العِلْمِ کانَتِ الجَنَّةُ فی طَلَبِه؛ هر کس که در جست وجوی دانش باشد، بهشت در جست وجوی او برمی آید .

جوانی، بهار دانش آموزی است و زمینه فراگیری در این دوران به قدری فراهم است که حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: «مَنْ تَعَلَّمَ فی شَبابِهِ کان بِمَنْزَلَةِ الرَّسْمِ فی الحَجَرِ؛ فراگیری دانش در جوانی، به نقشی ماند که بر سنگ ترسیم شده باشد . »

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، در کلامی پربار هوشمندان و خردمندان امت خود را چنین توصیه می کند :

اَرْبَعةٌ تَلزِمُ کُلَّ ذی حِجی و عَقْلٍ مِنْ اُمَّتِی: اِسْتِماعُ العِلمِ وَ حِفظِهِ و نَشْرِهِ و العَمَلِ به ؛ چهار چیز است که هر باهوش و خردمندی از امت من، باید به آن پای بند باشد: شنیدن، حفظ کردن، انتشار و عمل به دانش .

حضرت علی علیه السلام نیز در رهمنودی گران بار به جوانان می فرماید :

اَولَی الاشیاء اَن یَتَعَلِّمُهَا الاحادیث، اَلاَشیاءَ التّی اِذا صارُوا رِجالاً احتاجُوا اِلیها ؛ بهترین مطالبی که شایسته است جوانان یاد بگیرند، چیزهایی است که در بزرگ سالی مورد نیازشان باشد و بتواند در زندگی اجتماعی، از آموخته های دوران جوانی خود استفاده کند .

ز دانش زنده مانی جاودانی
ز نادانی نیابی زندگانی
بود پیدا بر اهل علم اسرار
ولی پوشیده گشت از چشم اغیار
ناصر خسرو

کار و تلاش

جوانی با کار و فعالیت مفهومی دیگر می یابد. در پرتو تلاش، روحیه خودباوری در جوان افزایش می یابد و آنان را برای پذیرش مسئولیت های بزرگ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آماده می سازد. پیامبر اسلام همگان را به کار متناسب با روحیه خویش فرامی خواند و می فرماید : اِعْمَلوا فَکُلٌّ مُیَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ ؛ همه شما کار کنید، ولی متوجه باشید که هر کس برای کاری آفریده شده است و آن را به سهولت انجام می دهد .

همچنان که سهل شد ما را حَضَر
سهل شد هم قوم دیگر را سَفَر
آن چنان که عاشقی بر سروری
عاشق است آن خواجه بر آهنگری
هر کسی را بهر کاری ساختند
میل آن را در دلش انداختند
مولانا

رسول اللّه صلی الله علیه و آله همواره نگاه تحسین برانگیزی به جوانان پرتلاش داشت. در حکایتی آمده است :

روزی آن حضرت با یاران خود نشسته بود، جوان توانا و نیرومندی را دید که اول صبح به کار و کوشش مشغول شده است. کسانی که در محضر پیامبر بودند، سخن به کنایه گشودند و گفتند: این جوان اگر توان خود را در راه خدا به کار می انداخت، سزاوار ستایش بود! رسول خدا صلی الله علیه و آله در پاسخ آنان فرمود: این سخن را نگویید. اگر این جوان برای معاش خود کار می کند که در زندگی محتاج دیگران نباشد و از مردم بی نیاز شود، با این عمل در راه خدا قدم برمی دارد ؛ همچنین، اگر کار می کند تا زندگی والدین ضعیف یا کودکان ناتوان را تأمین کند و از مردم بی نیازشان گرداند، باز هم به راه خدا می رود. ولی اگر کار می کند تا با درآمد خود بر تهی دستان مباهات کند و بر ثروت و دارایی خود بیفزاید، او به راه شیطان رفته و از صراط حق منحرف شده است . »

از سوی دیگر جوانی که به کار و کوشش اشتیاق نشان نمی دهد و همواره به بیکاری روزها را می گذراند، نزد خدا جایگاهی ندارد؛ چرا که: «اِنّ اللّه َ یُبغِضُ الشّابَ الفارِغَ؛ خداوند جوان بیکار را دوست نمی دارد . »

حضرت موسی بن عمران، از خداوند پرسید: پروردگارا، کدام یک از بندگانت نزد تو بیشتر مورد بغض و خشم است؟ فرمود: آن که شب ها چون مرداری در بستر می خوابد و روزها را به بیهودگی و تنبلی می گذراند .

تن آسایی و تنبلی دور کن
بکوش و ز رنج تنت سور کن
که اندر جهان گنج بی رنج نیست
کسی را که کاهل بود گنج نیست
فردوسی

حضرت محمد صلی الله علیه و آله یکی از یاران خود را دید، پرسش هایی از وی کرد و او همه را پاسخ داد ؛ سپس پرسید: شغلت چیست؟ گفت: بیکارم! حضرت فرمود: «سَقَطَ مِن عَینی؛ از چشم من افتادی  . »

گفت پیغمبر که بر رزق ای فتی
در فرو بسته است و بر در قفل ها
جنبش و آمد شدِ ما و اکتساب
هست مفتاحی بر آن قفل و حجاب
بی کلید این در گشادن راه نیست
بی طلب نان سنت اللّه نیست
مولوی

انس با خدا

دل آدمی، حریم خداست و غیراز او زیبنده این جای گزینی نیست. امام صادق علیه السلام می فرماید : « اَلقَلْبُ حَرمُ اللّه ِ فَلا تُسْکِنْ حَرَمَ اللّه ِ غَیرَ اللّه ِ؛ دل آدمی حریم خداست، غیر خدا را در حریم اللّه جای مده . »

پس رواق خانه دل را باید با یاد محبوب آراست. آنچه بیش از هر چیز برای جوان واجب است، جهت دادن درست به فطرت هاست. اگر دل جوان به وحدانیت پروردگار ایمان آورد، نور الهی بر خانه دل او می تابد و آن را درخشان و آسمانی می سازد. بی گمان برای خلوت و انس با خدا، جوانی بهترین لحظه هاست :

جوانا ره طاعت امروز گیر
که فردا جوانی نیاید ز پیر
فراغ دلت هست و نیروی تن
چو میدان فراخ است گویی بزن
سعدی

اوج بندگی و طاعت، در دوستی با خداست .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از آرزو و دعای داوود چنین حکایت می کند :

خداوندا! من از تو، دوستی تو را و دوستی کسی که تو را دوست دارد و کاری که مرا به دوستی تو می رساند، می خواهم .

خداوندا! دوستی خودت را برای من، از وجودم، خانواده ام و از نعمت هایی چون آب خنک محبوب تر قرار ده .

درِ دوستی اگر گشوده شود، محبت دو سویه شکل می گیرد و چه زیبا منادی رحمت و مودت، در کلامی از خالق مهربان، در این باره می فرماید : چون بنده ای دیدار مرا دوست بدارد، دیدارش را دوست می دارم. اگر در خلوت یادم کند، در خلوت یادش می کنم. چون در میان گروهی یادم کند، در میان گروهی بهتر یادش می کنم. چون یک وجب نزدیک تر شود، یک ذراع به او نزدیک می شوم و چون یک ذراع به من نزدیک شود، یک باع (به اندازه دو بازوی انسان) به او نزدیک می شوم .

نشانه دوستی و محبت، یاد محبوب است، به گونه ای که همواره و در همه حال، نام و ذکر او در وجود آدمی نقش می بندد: «عَلاقَةُ حُبِّ اللّه ِ تَعالی حُبُّ ذِکْرِ اللّه ؛ نشانه دوستی خدای متعال، دوستی ذکر و یاد خداست » .

حضرت محمد صلی الله علیه و آله مردمان را بر مناجات و خلوت با خدا فرا می خواند. خود بدان مأنوس بود و دیگران را نیز همواره به این خلوت عطرآگین رهنمون می ساخت :

گفت پیغمبر که چون کوبی دری
عاقبت زان در برون آید سری
چون نشینی بر سر کوی کسی
عاقبت بینی تو هم روی کسی
مولوی

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل است : اِذا اَحَبَّ اَحَدُکُمْ اَنْ یَحدِثَ رَبَّهُ فَلْیَقْرَءِ القُرآنَ ؛ چون کسی از شما دوست بدارد که با پروردگارش سخن بگوید، قرآن بخواند .

جوانی که روزهایش را با ذکر نام خدا می گذراند و لذت مناجات و سخن با خدا را بر لذت های زودگذر ترجیح می دهد، افزون بر تأثیر روحانی، از پاداش بسیاری نیز بهره مند خواهد شد. پیامبر مهربانی می فرماید :  ما مِن شابٍّ یَدَعُ لِلّه الدُّنیا وَ لَهْوَها و اَهرَمَ شَبابَهُ فِی طاعَةِ اللّه ِ اِلاّ اَعْطاهُ اللّه اَجْرَ اِثْنَیْنِ و سَبعینَ صِدِّیقا ؛ جوانی که به خاطر خدا از دنیا و سرگرمی های آن رو بگرداند و جوانی خویش را در طاعت پروردگار به پیری رساند، خداوند به او پاداش هفتاد و دو صدیق عطا فرماید .

همچنین، در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم : سَبْعَة یُظَلِّلُهُمُ اللّه ُ فی ظِلِّه یومٌ لاظِلَّ اِلاّظِلُّهُ… شابٌّ نَشَأَ فی عِبادَةِ اللّهِ . خداوند در رستاخیز هفت نفر را در زیر سایه خود قرار خواهد داد… جوانی که جوانی اش را در عبادت خدا بگذراند .

گناه گریزی

سعادت جوان، در گرو گریز از گناه و حفظ حریم پاک جوانی است. سلامت دوران جوانی بیش از هر چیز، با پرهیز از زشتی های گناهان فراهم می شود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با زشت خواندن گناه، به تمثیل آن پرداخته و فرموده است : عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمِی من الطَّعامِ مخافَةَ الدّاءِ کَیْفَ لا یَحتمی مَنَ الذُّنُوب مَخافَةَ النّار . در شگفتم از کسی که از بیم درد، از غذا پرهیز می کند؛ پس چگونه است که از ترس آتش، از گناهان نمی پرهیزد .

ترک گناه و مبارزه با نفس، جوان را فرشته خو می سازد؛ چنان که رسول اللّه صلی الله علیه و آله در کلامی راهگشا فرمود که خداوند خطاب به جوان گریزان از شهوت های نفس می فرماید : یَقُولُ اللّه ُ: اَیُّها الشّابُّ التّارِکُ شَهْوَتَهُ فِیَّ المُبْتَذِل شَبابَهُ! اَنْتَ عِنْدی کَبَعضِ ملائِکتی . ای جوانی که شهوت های خود را در راه من ترک گفته ای؛ آن شهوت هایی که جوانی را به ابتذال می کشاند، بدان که تو در پیشگاه من، همانند بعضی از فرشتگانم هستی .

حساب رسی و دقت در رفتار، آدمی را در کنترل نفس و دوری از گناه، یاری می دهد . رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید : حاسِبُوا اَنفُسَکُم قَبْلَ اَن تُحاسَبُوا وَزِنوها قَبْل أنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرضِ الأَکْبَرِ . پیش از آنکه به حساب شما برسند، خود به حساب خویش برسید و قبل از آنکه مورد سنجش قرار گیرید، خویشتن را بسنجید و خود را برای بزرگ ترین امتحان آماده سازید .

زان روز بترس کاندرو پیدا
آید همه کارهای پنهانی
زان روز که هول او بریزاند
نور از مه و زآفتاب رخشانی
ناصر خسرو

آدمی همواره در محضر خداست و از سوی دیگر، اعمال او بر پیامبر و ائمه علیهم السلام عرضه می شود. پیامبر در هشداری به اباذر، فرمود :

یا اباذر! لا تَنْظُرْ اِلَی صِغَرِ الخَطیئَةِ ولکِنْ اُنْظُرْ اِلَی مَن عَصَیْتَ .

ای اباذر، به کوچکی گناه نگاه مکن، بلکه به آن کسی بنگر که او را نافرمانی کرده ای .

مرد بیماری از مقابل پیامبر و اصحابش گذشت. بعضی از یاران، آن مرد را دیوانه خطاب کردند! رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ضمن اشاره به بیمار بودن آن رهگذر، چنین فرمود: «دیوانه آن مرد و زنی است که جوانی خویش را در غیر فرمان برداری خدا، هدر داده باشد . »

آن حضرت با زشت شمردن گناه، همواره جوانان را از نافرمانی خدا بازمی داشت و می فرمود:

مَنْ صَبَر عن مَعصیةِ اللّه ِ فَهُوَ کالمُجاهِدِ فی سَبیل اللّه .

کسی که در برابر معصیت صبر کند، مانند مجاهد در راه خداست .

ایشان در کلامی دیگر می فرماید :

هر کس کار زشت یا موقعیتی که به آن تمایل دارد، برای او پیش بیاید و از ترس خدا از آن دوری گزیند، خداوند آتش را بر او حرام می گرداند و او را از ترس بزرگ ایمن می دارد و به وعده ای که کتاب خدا به او داده، عمل خواهد کرد؛ آنجا که فرموده است: «و لِمَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانٍ؛ کسی که از مقام پروردگارش بترسد، دو بهشت دارد . »

ترک شهوت ها و لذت ها سخاست
هر که در شهوت فرو شد، برنخاست
این سخا شاخی است از سرو بهشت
وایِ او کز کف چنین شاخی بِهشت
عروة الوثقی است این ترک هوا
برکشد این شاخ جان را بر سما
مولوی

توبه، راهی به نور

افسار گناه، آدمی را به خواری و زنگار آن، دل را به تباهی می کشاند و رهایی از این تسلیم، در گرو بازگشتی مطمئن به سوی جاده نور و سلامت است. روزی حضرت محمد صلی الله علیه و آله به یاران خود فرمود: آیا شما را از درد و درمان تان آگاه نکنم؟ گفتند: چرا یا رسول اللّه ! ایشان فرمود : دردتان گناه است و درمان تان استغفار .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله طلب آمرزش از خدا را، وسیله رهایی از آسیب های نافرمانی و رنج های گناه می داند و جلای دل را در گرو استغفار برمی شمارد و می فرماید :

اِنَّ لِلقُلوبِ صَدْأٌ کَمَصْدَأ النُّحُاسِ فاجْلُوها بالِأِستغفار .

دل ها نیز مانند مس زنگ می گیرد، پس آن را با استغفار جلا دهید .

باید به سرعت از مسیر خلاف حق بازگشت و سر به آستان رحمت او سایید، در عین حال خداوند نیز همگان را این گونه به سوی خویش فرا می خواند :

أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللّهِ. (حدید:  16)

آیا وقت آن نرسیده است که مؤمنان دل هایشان به یاد خدا خاشع گردد .

که به هر روزی که می آید زمان                                                      تو که می گویی که فردا، این بدان

وین کَننده پیر و مضطر می شود                                                        آن درختِ بَد جوان تر می شود

 زود باش و روزگار خود مبر                                                               او جوان تر می شود تو پیرتر

جز سیه رویی فعلِ زشت نیذ                                                               سال بیگه گشت و وقت کشت نی   

مولوی

هرچند توبه برای همه پسندیده است، تأکید آن به جوانان بیش از دیگران است. از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل است: «اَلتَّوبةُ حَسَنٌ ولکِنَّ فی الشَّبابِ اَحْسَنُ؛ توبه نیکوست، ولی در جوانی نیکوتر است » .

رسول خدا صلی الله علیه و آله از علاقه شدید خود به جوان پشیمان از گناه یاد می کند و می فرماید :

 « ما فِی الدُّنیا شَیْ ءٌ اَحَبُ اِلَی اللّه ِ عَزَّوجَلَّ مِنْ شابٍّ تائبٍ؛ هیچ چیز در دنیا نزد پروردگار، دوست داشتنی تر از جوان توبه کار نیست »

پروردگار توبه پذیر، آدمیان را به ترک گناه و دوری از نافرمانی از خود، فراخوانده است . 

در این میان جوانان، مخاطبان اصلی این پیغام الهی اند :

یَابْنَ آدَمَ! اِجْتَنِبْ ما حَرَّمْتُ عَلَیْکَ تکُنْ مِنْ أوْرَعِ النّاسِ .

ای پسر آدم! از آنچه بر تو حرام کرده ام، دوری کن، تا از پارساترین مردم باشی .

خنجر گناه، چشم دل را کور می کند و این کوردلی، به ناپاکی جسم و روح می انجامد؛ همان گونه که پیامبر فرمود: «اِذا خَبَثَ الْقَلبُ خَبَثَ الْجَسَدُ؛ هرگاه دل آدمی ناپاک شد، جسم نیز ناپاک می شود . »

جوانی از انصار، با عبداللّه بن عباس آمد و شد صمیمانه داشت. ابن عباس به دلیل تکریم بسیار این جوان، مورد گلایه شخصی قرار گرفت. آن فرد از جوان بدگویی کرد که او شب ها به قبرستان می رود و نبش قبر می کند !

ابن عباس شبی را در تعقیب جوان، راهی قبرستان شد و از دور او را نظاره می کرد. تا آنکه دید جوان وارد قبری که حفر کرده بود، شد و به ضجه و ناله پرداخت. آن جوان با خدای خود نجوا می کرد و با صدای بلند از حوادث پس از مرگ، همچون تنهایی در قبر، رسوایی قیامت و عذاب دوزخ می گفت و به شدت می گریست. جوان پس از این سخنان، از قبر خارج شد و بی درنگ ابن عباس به سوی او رفت و وی را در آغوش کشید و گفت: چه قبر کن خوبی هستی! گناهان خود را به خوبی نبش کردی و در پیشگاه خدا بدان اعتراف نمودی. امام سجاد علیه السلام آن گاه که سر به سجده می گذارد، چگونگی مناجات با خدا را به بندگان تائب می آموزد :

عُبَیْدُکَ بِفِنَائِکَ، مِسْکینُکَ بِفِنائکَ، فَقیرُکَ بِفِنائِکَ سائِلُکَ بِفِنائِکَ.

بنده تو در آستانه توست، تهی دست تو در آستانه توست، گدای تو در آستانه توست، خواهنده از تو، در آستانه توست .

این امام بزرگوار در سخنی دیگر می فرماید :

ای که می پذیری، درماندگانی را که در تاریکی دعا می کنند! ای زداینده سختی و بیماری و گزند، مهمانان تو همگی گرد خانه تو خوابیده اند و تو نمی خوابی! ای یکتای بی مانند، تو را می خوانم چنان که فرموده ای! الها و سرورا، تو را اطاعت کردم بنابر دستورها و برای توست که حجت خود را ظاهر سازی؛ مگر اینکه بر ما رحم کنی و عفو نمایی. پس فرمود: الها و سرورا! نیکی ها تو را خشنود می سازد و گناهان، ضرری به تو نمی زند. پس مرا ببخش و از من درگذر، از آن چیزهایی که به تو ضرر نزده است .

مجله طوبی مرداد 1385، شماره 8