مقام معظم رهبری
یکشنبه 94/12/02
امام خامنه ای: …این استدلال، که چون دشمن پیشرفت میکند، پس ما بیاییم هر مانعی را از جلوِ راهش برداریم، منطقی نیست. این مانع، علیالعجاله مانع است. مثل این است که دشمن تا مرزهای ما پیش آمده، آن وقت بگوییم، ما که نمیتوانیم بیشتر از دو ساعت مقاومت کنیم، پس برویم! نه آقا! این دو ساعت را مقاومت کنید، شاید پیروز شدید. این چه حرفی است!؟
یا فاطمه الزهرا
یکشنبه 94/12/02
وقتی به تو میاندیشم، از دستهای تهی خویش شرمسار میشوم و بغضی که هر از گاهی میهمان گلوی خشک و گرفتهام است، آرامآرام میشکند و بر پهنای صورت گنهکارم میلغزد و جاری میشود. یک دنیا قافله اشک و آه و ماتم! پس با همین شبنمهای دل گرفته وضوی عاشقی میکنم و به نام یگانه عالم و به یاد تو که نگین آفرینش تمام بانوان عالمی، مینگارم باشد که قبول آید و در نظر افتد و زیر لب با خود زمزمه میکنم که:
وضو گرفت دلم تا دوباره قصه بگوید فقط غزل بسراید به نذر حضرت زهرا(س)
پس ای بانو! با کدام واژه به استقبال تو آمد آن همه صبوری. تو که در بهرای خودت آنقدر زیبا غزل صبر سرودی که همه فرشتگان خدا انگشت صبر بر دهان حیرت خود برگرفتند. دل داغدار من به تمام قامت به احترام تو میایستد و در زاویه اندیشههایش به شکیبایی تو فکر میکند آن روزها که چشم به جهان گشودی، شاهد رنجها و غربتهای پدر بودی تو دست در دست خدیجه(س) مهربانترین پناهگاه پدرت، کودکیات را آغاز نمودی و بازیهای کودکانه و شیرینت با سنگهای داغ شعب ابی طالب آغاز گردید. آنجا بود که اولین قدمهایت را برای حمایت از دین خدا برداشتی و یکی از طلایهداران پرچم اسلام شدی!
پس از آن نیز در روزگار کودکیات که غم فقدان خدیجه رسول خدا را آزار میداد، تو بودی که با دامن پرمهرت جای خالی مادر را با عطر یار او برای پدر پر میکردی از همان روزها دستان پر محبتت سایبانی شدند برای غمهای آتشین پدرت، آن روزها با هر سلام خورشید، کولهباری از امید و لبخند را بر دوش دل پیامبر خدا مینهادی و او را راهی شهر خاموش خفاشان کوردل میکردی تا با عنایت آفریدگار بیهمتا و همت طلایی روح بلند و مسیحاییاش، دستگیر طوفانزدگان کشتی غفلت و جهالت باشد و مردگان کوردل را با انوار پرتلاطم اسلام دم مسیحایی ببخشد اما هنگام غروب که به خانه بازمیگشت، بقچه تنهاییاش پُر بود از تهمت و تهدید و تحقیر و جسمش انباشته از خاکروبههایی که مزد عرق پیشانی و پینههای دستان خستهاش بودند و تو آنجا با اشکهای الماسگونهات، غمهای رنگارنگ او را میزدوددی و با دستانت، آرامبخش لحظههای غربتش میشدی.
پس چه زیبا ماردی مهربان برای پدر تنهایت لقب گرفتی؛ که این مدال افتخاری بود که عجیب برازنده قامت و استقامت تو شد پس از این همه دلدادگیها باز هم رد پای حضور تو در سطر سطر تاریخ پیامبری میدرخشد. هنوز تاولهی شعب ابی طالب روح کودکانهات را شکنجه میداد که تقدیر بر هجرت شما رأی مثبت داد و تو با یک دنیا قصه تلخ از شهر و مردمانش، ماجرای داندان شکسته پدرتع خونبهای سخت و گران شهیدان عروج گرفتهای چون عمار و یاسر و سمیه و با تمام نخلهای سربریده شهرت که هر کدامشان شهادت میدادند که بر کینهتوزیهایی که بر پدرت حکمفرما کردند، از آن دیار وداع نمودی و به همراهی ناخدای عشق و ایمان، دریای پرتلاطم هجرت را پیمودی و پس از آن در ساحل چشمهای شهر میدنه به آرامشی مدنی رسیدی!
روزهای پرتلاش مدینه، جبهههای جنگ جهاد و جلال، اتحاد عجیبی را بین مسلمانان منعقد کرده بود و سرود برابری و برادری ذکر لبهای خشکیده و ترکزدهشان شده بود و هر کس فقط به عشق اسلام خانه و خاک و خون خود را با برادر دینیاش تقسیم میساخت و چه روزهای شیرینی بود این همه شیدایی!
پس از آنکه آرامش در هر خانهای را کوبید و برای چند صباحی میهمان شد، زیباترین شاهبیت غزل هستی، علی(ع) که نامش لرزه بر اندام نااهلان میانداخت و دلگرمی اهل دلان میشد، هر چه داشت در طبق اخلاص و ایمان گذاشت و تو را که قشنگ ترین مثنوی تاریخ بودی، از پیامبر خواستگاری کرد تا میزبان عشق آسمانیاش شوی، فقط خود خدا میداند که فرشتگان معراجش چگونه میثاق سبز تو را در آسمانها جشن گرفتند و جبرئیل از پیش آنها این پیام تبریک را به تو رسانید و تو بانوی نُه ساله خانه علی شدی! به راستی که اگر نبود وجود طهورایی تو، چه کسی در تمام خلقت از ابتدا تا انتها میتوانست لایق آن همه عشق و شیدایی علی شود و اگر نبود علی که مصداق «حبلالمتین» چه کسی همکف تو در این عالم خاکی پیدا میشد که تو و علی هیچکدام همجنس زمینیان نبودید!!!
پس از آن میثاق سبز در میعادگاه عشق، تو نه بهار از عمر پرگوهرت را در کنار علی زیستی و عاشقی کردی با نان و نمک علی عاشقانه ساختی و علی را هزاران رمتبه شرمسار شکیباییات کردی. هنگامی که با دستان تهی شرمنده شکمهای خالی تو و فرزندانت میشد، تو دختر برگزیدهترین معشوقه خدا بودی اما در تمام گرسنگیها و خستگیها، لب جز به تسبیح و تقدیس ذات مقدس خداوند عزوجل باز نفرمودی. اگرچه روزهای بسیار ضعف و گرسنگی عزیزانت خنجری میشد بر قلب مهربان مادریات اما گلهای عزیزت را نیز همچنان خودت و پدرشان وارسته از هیاهوی دنیا بار آوردی پس چه شقایقها واطلسیها و رازقیهایی به گلستان گل نشناس دنیا هدیه فرمودی که قصه پرپرشدنشان حدیثی است چون مثنوی «یاس کبودب که فعلاً در کنار زاویه ذاهن من بماند تا بعد!
ستارههای نبوت، زبان لال دلم را کمک کنید تا بگوید از استقامت مادرتان!
به هر حال کمکم روزگار مدینه طوفانی شد و آرامش دستخوش رحلت روح آسمانی پدرت. روزهای واپسین عمر گرانبهای پیامبر بود و تو رغق در غمهای رنگارنگ روزگار که هر کدام آتش بود بر خلوتسرای دلت با غم رفتن پدر، غم بیپناهی علی، غم… تا آنگاه که بر بالین پیامبر پیک سروش «رحمت للعالمین» خبر هجرت قریب خودت را در گوشت زمزمه کرد و آنجا بود که دلت آرام گرفت با یاد وصال! پس در آخرین لحظات، رسول اکرم افتخار همراهی را فقط به تو که مادر غمهایش بودی به علی که برادر و وصی او بود، و به فرزندانت که امانتدار واقعی او بودند، بخشید و پیامبر دستان تو را در دستان باصلابت علی گذاشت و برای آخرین بار باز هم سفارش تو را به تکیهگاه زندگیات فرمود وبر سخنان قبلی خود اصرار کرد که فاطمه روح من است پاره وجود من است او را به تو میسپارم پس از آن روح بلند او به آسمان عروج کرد همانجا که فرشتگانش بیش از زمینیان به حضور او مشتاق بودند.
از همان لحظات که فریاد وامحمدا، واجدا یا رسول الله زینتبخش فضای سبز خانهات شد، باران سیاه فتنه باریدن گرفت علی با بغضی غمگین مغشول تغسیل و تدفین پیامبر بود که دستهایی در سقیفه شهرت، پیمان بستند برای شکستن حرمت اسلام و حریم تو!
از همان روزها که پیکر مطهر رسول خدا درخاک مدینه میهمان شد، دین اسلام در همان خاک غریب ماند. تو با تمام اهل خانهات، لباس سیاه عزا به تن داشتی که دستان سیاهی بر در خانهات کوبیدند و شوهرت را خواستند تا به مسجد شهر بیاید و با خلیفه پدرت بیعت کند.
جواب اهل خانه تحیر بود و تعجب پاسخ شما حدیث از حقیقت علی، ماجرای غدیر، حدیث ثقلین و آیه تطهیر اما قساوت این کوردلان متانت چه میفهمید حق چه میدانست آنها آمده بودند تا گدایی کنند حق نداشتهشان را که در مورد بخشش شما اهلبیت سخنسرایی گوش فلک را پر کرده بود، اما آنها این بار به غلط گدایی را چاره راه میدانست اصلاً چرا گدایی آمده بودند چپاول کنند، غارت کنند، به سرقت ببرند چیزی که هیچ حقی در آن نداشتند پس آتش آورد و واسطه کردند آنگاه فهمیدند تو برای دفاع از حریم ولایت به پشت در آمدی تمام کینههایی که در این سالها پشت دروازههای دل سیاهشان انباشته کرده بودند را به یکبار در ضربهای خلاصه کردند و در و دیوار و دو و آتش را دستور دادند تا یکجا از تو و شوهر مظلومت انتقام بگیرند و تو که اسوه شجاع بودی و استقامت، هر چه داشتی حتی کودک ششماهه خود را در طبق اخلاص گذاشتی و همه را همانجا تقدیم به عشق عالمیان، خدای یگانه کردی!
در یک لحظه ضربه سنگین آن سنگدلان بند دلت را پاره کرد. چه زود فراموش کردند حرمت این خانه را مگر نه پیامبر روزی سه مرتبه بر اهل یان خانه سلام میکرد و سلام خدا و فرشتگان را میرساند و مگر نه که میفرمود:
«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا»
چهقدر ارزان فروختید خود را و چه خونبهای گزافی دادند برای خلافت چندروزه دنیایشان شکستن حریم اهل بیت خدا، هتک حرمت به دختر پیامبر خدا، چه جرأت و جسارتی بود در جسم پلیدشان!
تو همانجا پشت در با خون دلت وضوی عشق ساختی و تکبیر گفتی و سجده شکر کردی به یمت قبول قربانیات و سجدهات را در میان کوچهها ادامه دادی که اگر نبود تازیانههای وحشیانه آن گروه خفاشان همانجا سجده سرخت غزل شبه وصال میخواند! علی را دیدی بین آن جماعت؛ ولی ای وای چرا دستان او را به ریسمان کشیده بودند مگر این علی همان فاتح جنگهای خیبر و خندق نیست که در مورد او رسول خدا فرمود: «ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین» مگر تا چنید پیش پدرت تو را به دستهای فرشتهای علی نسپرده بود اما این دستهای غریب که حالا خود محتاج دستهای پرفروغ تو شده بودند، پس ندای حقیقت سر دادی یک بار دیگر مگر نه علی حزب الله است یعنی حزب علی حزب خداست و حزب دشمنان علی، دشمنان خدا؟ اما حیف آن جماعت که فقط تربت سائیدن بر پیشانی پینهبستهشان را آموخته بودند، تمام دست و پا زدنهایشان برای نابودی علی بود و بس.
این علی که شأن او به قول پیامبر همشأن کعبه بود «یا علی انت بمنزله الکعبه» این علی که تقسیمکننده بهشت و جهنم بود «یاعلی انت قسیم الجنة والنار» این علی مظلوم اکنون چون خورشیدی پرفروغ بر زمین شهر مدینه سر به زیر انداخته بود و با نگاهش تو را تسلی میداد. پس تو بلند شو و با غرور در این هجوم نامرد خفاشان خورشیدت را از آنها پس گرفتی و ماندند و مردند در حسرت بیعت با دستان مبارک علی!
به راستی کدام دست نامرد این جماعت جاهل؛ لیاقت دستان معراجی علی را داشت حتی برای لمس، چه برسد به بیعت!
علی این زیباترین نگین آفرینش. مردی که وجودش عین حقیقت بود و ظهورش همه معنویت، سکوت را سرمشق خود قرار داد و تو را با دم مسیحاییاش به آرامش رساند.
آن روزها گذشت و خاطره تلخ آن بیش از آنکه تو را بیازارد، علی را نابود کرد و بچههای کوچکش را، چرا که آنها تو را عاشقانه میسرودند.
پس از آن نیز هر روز با بهانهای تو را آزردند، چه حکمتی بود در فهم آنها قدر زود فرمایشات پیامبر را فراموش کردند که:
«فاطمة بضعتی فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله» یک روز فدک را از تو ستاندند و روز دیگر در کوچههای مدینه راه بر تو و فرزندت گرفتند و قباله فدک را که حق تو بود پاره پاره کردند، روزی دیگر بر زخمهای دلت نمک پاشیدند و تاب گریههایت را نداشتند و گلایه کردند، یک روز هم سلام تکسوارت را بیپاسخ گذاشتند و تو از غم غربت او آتش گرفتی!
اما بانوی من! دنیا دنیاست و با تمام تلخیها و شیرینیهایش گذراست، پس گذشت؛ آنچه آنها کردند که نباید میکردند و گفتند آنچه نباید میگفتند، دزدیدند آنچه را که حق آنها نبود و ریشه اسلام را با تیشه خودخواهیهایشان آزردند اما چیزی که بیش از همه تو را سوزاند و خاکستر کرد، غربت علی بود و تنهاییاش و غربت اسلام بود که با غربت علی غریب ماند. اسلام ناب محمدی در همان روزها در کنج دیوارهای تاریخ مدینه بلکه تاریخ دنیا غریب ماند و غبار غربتش هر روز پررنگتر میگردید و سکوت سبز علی، بیست و سه سال به حقانیت و زنده شدن اسلام یاری داد.
تو بهتر از همه خلق میدانی که ستارههای شهر پرآشوب مدینه، هر شب خستهتر از دیشبشان تاب و تحمل علی را تحسین میکردند آنجا که خار در چشم داشت و استخوان در گلو، اما هیچ دم بر نمیآورد تو دلت میگرفت که این مرد آسمانی، چگونه در زمین غریب مانده است؟
تنها به خاطر ما، مرد آسمان نام تو را خدای زمان در زمین نوشت
پس از آنکه علی را ترک کردی، فقط دل صبور چاه بود که با علی ماند و صبوری کرد که به راستی اگر غصههای علی را دل کوه و سنگ هم میشنید، تاب نمیآورد حال آب چگونه تحمل کرد خدا میداند!
علی این آیینه جمال و جلال و جبروت، جابر جهان صبوری کرد و استوارتر از همیشه، پاسدار دین مبین محمد امین تو شد و این امانت الهی را این امامت سبز خدا را دست به دست کرد تا به پسرت رسانید همان که منتقم خون پاک تو و فرزندانت است و حالا سالهاست منتظران و عاشقانش بر جاده امید سر به نیایش گذاشتهاند و هرگاه بر سجادههای نیازشان بغض دلشان میشکند، حضورش را از مهربانترین مهربان دنیا تمنا میکنند. چرا که او بیاید اسلام غربت گرفته ما را غبارروبی میکند و پس ای بانو! دستهای سبزت را بر پهلوی شکستهات بگذار و خدا را به خون پاک شقایقهایت سوگند بده که امام ما را به فریاد دلهای منتظرمان برساند و اسلام عزیز را عزت و افتخاری تازه بخشد.
بیا امام رهایی! بقیع ماند و سکوتش بیا که شیعه غریب است تو را به حرمت زهرا(س)
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه ...
شنبه 94/11/24
دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است
السلام علیک یا بقیة الله فی ارضه …
ختم قرآن
شنبه 94/11/24
چگونه می توان قرآن را در یک ماه ختم کرد ؟
قرآن 600 صفحه دارد ، 600 تقسیم بر 30 روز می شود 20 صفحه در هر روز . 20 تقسیم بر 5 وعده نماز می شود 4 صفحه به نسبت هر نماز . اگر بعد از هر نماز فقط 4 صفحه قرآن بخوانی ان شاءالله در هر ماه یکبار قرآن را ختم خواهی کرد .
رنگ غذاها با سلامت بدن چه می کنند؟
چهارشنبه 94/11/14
رنگ غذاها با سلامت بدن چه می کنند؟
رنگ غذا ، مضرات رنگ غذا
رنگ غذاهای طبیعی و مصنوعی هر یک به نوعی خطرناک هستند. عوارض مصرف رنگ غذاهای در پخت و پز گاهی موجب ابتلا به بیماری های بسیار خطرناک می شوند. بشناسید و بدانید که چطور رنگ غذا را تشخیص دهید.
عوارض و مضرات استفاده از رنگ غذا
قدیمی ترها با استفاده از مواد طبیعی به غذاها رنگ و لعاب می دادند اما امروزه همه چیز تقریبا با دخالت رنگهای مصنوعی در مقادیر کم و زیاد تهیه می شوند و این تهدیدی جدی برای سلامتی بدن است.
در گذشته زعفران و زردچوبه رنگ دهنده های ثابت بودند و اگر قرار بود رنگ و لعاب غذا بیشتر باشد، یک قاشق هم رب گوجه فرنگی اضافه می کردند اما این روزها بعضی از کدبانوها از رنگ های خوراکی برای خوش رنگ تر شدن و شیک شدن غذاهای شان استفاده می کنند.
حالا انواع دسرها و تنقلات رنگی جزء ثابت تغذیه ما شده اند. به هر حال رنگ های خوراکی پای شان به سفره ما باز شده، پس بهتر است حداقل کمی درباره آنها بیشتر بدانید. در این شماره سیب سبز با دکتر کوروش جعفریان، متخصص تغذیه و دکتر رقیه سکوتی فرد، کارشناس بهداشت موادغذایی گفت وگو کرده ایم.
حتی رنگ های طبیعی هم ممکن است مضر باشند
استفاده از رنگ های طبیعی هم به این معنی نیست که قطعا هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. حتی استفاده از رنگ های طبیعی هم اگر در حد افراطی باشد، می تواند باعث بروز مشکلاتی شود. متاسفانه ما اغلب مواقع دچار افراط می شویم و در هر نوع غذا و دسری انواع رنگ ها را به کار می بریم. این افراط در مصرف رنگ ها، حتی اگر رنگ طبیعی باشد، باعث بروز انواع مشکلات خواهد شد.
هرچه بی رنگ تر، سلامتی بیشتر
توصیه ما این است که هرچه کمتر از رنگ های خوراکی استفاده شود، کمک بیشتری به حفظ سلامتی افراد خواهد شد. نباید هر رنگی را صرفا به دلیل تبلیغ فروشنده خریداری کنید زیرا نمی دانید چه موادی در ترکیب این محصول به کار رفته است. همچنین لازم است استفاده از موادغذایی با رنگ های تند و غیرطبیعی مثل انواع پاستیل یا شکلات های رنگی را به حداقل برسانید.
رنگ غذا ، مضرات رنگ غذا ، عوارض رنگ غذا
رنگ غذاهای طبیعی بهتراند یا مصنوعی
به جای رنگ غذا مصنوعی از چه چیزهایی می توانید استفاده کنید؟
می توانید به جای رنگ های مصنوعی و شیمیایی از رنگ های طبیعی موجود در موادغذایی مثل کاکائو، زغفران، میوه هایی مثل گیلاس، تمشک، لبو و. . . استفاده کنید. به عنوان مثال برای داشتن رنگ زرد می توانید از زعفران یا زردچوبه به تناسب غذای خود کمک بگیرید.
برای داشتن رنگ صورتی از آب چغندر پخته، برای داشتن رنگ بنفش ارغوانی از میکس آب و زغال اخته، برای داشتن رنگ سبز از اسفناج و برای داشتن رنگ قهوه ای از کاکائو استفاده کنید.
مضرات آنی استفاده از رنگ غذا
مصرف رنگ های خوراکی معمولا در درازمدت باعث بروز مشکلات مختلف خواهد شد و کمتر شاهد آن خواهید بود که بلافاصله پس از مصرف، مضرات استفاده از این مواد بروز پیدا کند. با این حال ممکن است برخی افراد خصوصا کسانی که دارای درجات مختلف حساسیت هستند، بلافاصله پس از مصرف رنگ های خوراکی دچار نشانه هایی مثل مسمومیت، حالت تهوع، استفراغ و. . .
شوند.
مضرات بلندمدت استفاده از رنگ های خوراکی
عوارضی که در درازمدت ممکن است به دلیل استفاده از رنگ های خوراکی به وجود آید، شامل انواع بیماری هاست. سرطان خون را در این میان می توان به عنوان یکی از مهم ترین مضرات استفاده از رنگ های خوراکی مصنوعی دانست. این روزها گفته می شود یکی از دلایل بروز سرطان خون ممکن است استفاده از رنگ های خوراکی مصنوعی باشد که متاسفانه کمتر کسی به آن توجه دارد. به علاوه تحقیقات نشان می دهد که ابتلا به برخی بیماری ها نظیر اوتیسم، بیش فعالی، ضریب هوشی پایین، آلرژی و. . . در کودکان می تواند با مصرف انواع رنگ های خوراکی مصنوعی ارتباط داشته باشد. همچنین سقط جنین، ناهنجاری های ژنتیکی، تغییرات هورمونی و. . . هم از جمله عوارضی است که می تواند با مصرف رنگ های خوراکی مصنوعی در خانم های باردار مرتبط باشد.
وقتی رنگ پارچه و قالی بخورید
در بحث تقلب ها این موضوع صحت دارد که گاهی از رنگ های غیرخوراکی مثل رنگ های مورد استفاده در صنعت فرش، قالی، الیاف یا حتی رنگ های ساختمانی به جای رنگ های خوراکی استفاده می شود.
حتی گاهی برای اینکه برخی محصولات مثلا خیارشور یا هندوانه رنگ خوبی داشته باشد، از رنگ های صنعتی در تولید استفاده می شود. البته حتما این را باید گفت که این موارد بسیار کم است و در واحدهایی وجود دارد که جواز تولید ندارند و به صورت غیرقانونی و بی نام و نشان فعالیت دارند.
رنگ های فله ای خطرناک ترند!
گاهی رنگ های خوراکی را به صورت فله ای و بدون بسته بندی به فروش می رسانند. در حقیقت فروشنده ها برای اینکه بتوانند جنس خود را کم کم و سریع تر به فروش برسانند، دست به چنین اقدامی می زنند. اگر بسته بندی اولیه این رنگ ها در فهرست رنگ های مجاز باشد، می توان از آن استفاده کرد. یعنی بحث مجاز یا غیرمجاز بودن این محصولات بیش از بسته بندی مطرح است اما با این حال بهتر است از این نوع رنگ های بدون بسته بندی استفاده نکنید زیرا امکان تقلب و ناخالصی در آن زیاد است.
رنگ غذا ، عوارض رنگ غذا ، مضرات استفاده از رنگ غذا
عوارض استفاده از رنگ غذاهای طبیعی و مصنوعی در پخت و پز
رنگ های خانگی
گاهی افراد از مواد غذایی داخل آشپزخانه برای رنگ دادن به غذا استفاده می کنند که در این صورت برای کسانی که آن را استفاده می کنند ضرری ندارد. اما معمولا رنگ ها
در کـارخـانه تولید می شوند که به انواع مختلفی تقسیم شده که دکتر سکوتی فرد درباره آنها توضیح می دهد.
رنگ هایی با منشاء طبیعی
سه گروه عمده رنگ های خوراکی وجود دارد: رنگ های طبیعی، شبه طبیعی و مصنوعی. رنگ های طبیعی از گیاهان و برخی جانوران استخراج می شوند و در حقیقت منشاء طبیعی دارند. گیاهانی مثل زعفران، زرچوبه، چغندر، هویج، … و برخی از انواع جانوران مثلا نوع خاصی از مورچه ها می تواند منشاء رنگ های خوراکی باشد. مصرف این نوع رنگ ها اگر از حد نرمال خارج نشود، مشکلی ایجاد نمی کند و مورد تایید است.
رنگ های صنعتی اما طبیعی
رنگ های شبه طبیعی مشابه رنگ های طبیعی بوده ولی ساخت انسان است. مثلا بتاکاروتن موجود در هویج توسط انسان ساخته شده و به عنوان یک رنگ شبه طبیعی مورد استفاده قرار می گیرد. برخی رنگ های طبیعی پایداری زیادی ندارند و ممکن است دچار تغییر رنگ شوند. به علاوه استخراج برخی رنگ های طبیعی مقرون به صرفه نیست. بنابراین ساختن رنگ های شبه طبیعی رایج شده است. این رنگ ها هم اگر مورد تایید سازمان غذا و دارو باشد، ضرر چندانی ندارد.
رنگ های خوراکی مصنوعی و زنگ خطر
رنگ های مصنوعی در کارخانه و توسط انسان ساخته می شود اما در ساخت آن از مواد شیمیایی و مصنوعی استفاده می کنند. استفاده از این نوع رنگ ها بیشترین نگرانی را به سمت خود جلب کرده است. در حقیقت این نوع رنگ ها حتما باید دارای مجوز باشند؛ با این حال باز هم درباره استفاده از آن باید احتیاط کرد. گفته می شود استفاده از رنگ های خوراکی مصنوعی خصوصا انواع غیرمجاز آن می تواند خطرات زیادی به دنبال داشته باشد.
چگونه غیرمجازها را تشخیص بدهید؟
سازمان غذا و دارو فهرستی را به عنوان محصولات مجاز و مورد تایید در سایت خود اعلام می کند که می توان برای تشخیص مجاز یا غیرمجاز بودن رنگ های خوراکی به آن مراجعه کرد اما یک راه کاربردی دیگر هم وجود دارد و آن امتحان رنگ است. یعنی مقداری از رنگ را با آب ولرم در یک ظرف سرامیکی حل کنید و سپس رنگ را دور بریزید. اگر پس از دور ریختن محلول، رنگ روی ظرف سرامیکی باقی ماند، این محصول غیرمجاز است و نباید از آن استفاده کنید.
فقط رنگ های مجاز بخرید
توصیه ما این است که حتی المقدور از رنگ های طبیعی برای غذای خود استفاده کنید. اگر دوست دارید از رنگ های غیرطبیعی استفاده کنید، حتما به مجاز یا غیرمجاز بودن آن توجه کنید. با مشورت، آگاهی و مراجعه به فهرست محصولات مجاز که توسط سازمان غذا و دارو تهیه می شود، می توانید از مجاز بودن محصولات مطمئن شوید. حتما توجه داشته باشید محصولاتی را خریداری کنید که علامت استاندارد یا شماره مجوز معتبر داشته باشند. حتی رنگ های مجاز هم مضرات خاص خود را دارند اما با خرید رنگ های مجاز حداقل می توانید مضرات استفاده از این محصولات را کمتر کنید.
رنگ های غیرمجاز حاوی سرب هستند
رنگ هایی که از کانال قاچاق به کشور وارد می شوند، ممکن است جزء رنگ های مجاز یا غیرمجاز باشند. اگر جزء رنگ های مجاز باشند که به دلیل قاچاق مورد پیگرد قانونی قرار می گیرند اما اگر غیرمجاز باشد دیگر غیر از بحث قانون، موضوع سلامتی نیز درمیان است. رنگ های غیرمجاز ممکن است به انواع ناخالصی ها خصوصا سرب آلوده باشند. این روزها به طبع رایج شدن استفاده از رنگ ها در پخت و پز بحث تقلب بسیار زیاد شده است؛ بنابراین دستگاه های نظارتی باید فعالیت خود را بیشتر کنند.
همه نگرانی های وزارت بهداشت
مسلما از سمت معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت نظارت هایی اعمال می شود که رنگ های وارداتی استانداردهای لازم را داشته باشد. واحد کنترل واردات مواد غذایی از رنگ های وارداتی نمونه برداری کرده و سلامت محصول را ارزیابی می کنند. حتی ممکن است در برخی موارد برای نمونه برداری و کنترل در مبدا به کشور واردکننده سفر کنند. واقعیت این است که وزارت بهداشت درخصوص بررسی سلامت رنگ های خوراکی حساسیت لازم را دارد. به علاوه سازمان استاندارد هم بر این موضوع نظارت دارد.
همیشه پای قاچاق در میان است
آنچه اهمیت دارد این است که مقدار زیادی رنگ خوراکی از طریق قاچاق به کشور وارد می شود که مسلما از نظارت ها دور است. بحث غیرمجاز بودن رنگ ها در این موارد مطرح است. رنگ هایی که از طریق قاچاق به کشور وارد می شوند، از فیلتر وزارت بهداشت عبور نمی کنند؛ بنابراین در لحظه ورود به کشور نمی توان مجاز یا غیرمجاز بودن این محصولات را دانست. مگر اینکه یک واحد تولیدی مثلا شیرینی پزی از این محصولات قاچاق استفاده کند و پس از استفاده در شیرینی و نمونه برداری ها متوجه شوند محصول غیرمجاز بوده است. مسلما دانستن غیرمجاز بودن رنگ پس از استفاده در محصولات دیگر چندان قابل جبران نیست.
رنگ غذا ، رنگ غذاها با سلامت بدن چه می کنند؟
http://namnak.com/20907-%D8%B1%D9%86%DA%AF-%D8%BA%D8%B0%D8%A7.html