انتقام مصیبت اعظم؛ رویارویی نهایی خیر و شرّ
از جمله ویژگیهای دنیایی که در آن زندگی میکنیم مبارزه خیر و شر است. این مبارزه با مقوله اختیار انسان در انتخاب راه درست و غلط ارتباط مستقیم دارد. شر در قالب ظلم، فساد، پایمال کردن حقوق انسانها و همچنین نپذیرفتن فرامین الهی پدید میآید و از طرف دیگر، خیر در قالب پذیرش دعوت انبیای الهی، تلاش برای برپایی عدالت و رعایت مسائل اخلاقی جلوهگر میشود. از این رو پیامبران و حجتهای الهی را میتوان نمایندههای جبهه خیر دانست. آنها با دعوت مردم به سوی خداباوری و اطاعت از فرامین او با دشواریهای زیادی مواجه میشوند. یکی از این دشواریها، درگیریهایی است که به صورت جنگهای فیزیکی صورت میگیرد. ماجرای عاشورا یک نمونه بسیار مهم از این درگیریهاست که امام حسین (ع) و یارانش به عنوان نماینده خیر، در مقابل یزیدیان به عنوان نماینده شر قرار میگیرند. در متون دینی به این مقطع تاریخ اهمیت ویژهای داده شده ،
تا آنجا که این ماجرا را مصیبت عظیم دانستهاند . (زیارت عاشورا)
به بیان دیگر عظمت عاشورا در این نکته است که شاید بر طبق متون دینی بتوان این ماجرا را بزرگترین رویارویی خیر و شر تفسیر کرد؛ چراکه وقتی این جنگ با پیروزی ظاهری جبهه شر به پایان میرسد از آن به عنوان مصیبت اعظم یاد میکنند. بر اساس گفته پیامبر خاتم (ص) کشته شدن امام حسین (ع)، به عنوان رهبر جبهه خیر، آنچنان داغی بر دل مؤمنان میگذارد که هیچ زمانی آرام نمیشود . (مستدرک الوسائل، جلد 10، 318 .)
شاید این سؤال در ذهن ایجاد شود که حق پایمال شده جبهه حق چگونه جبران خواهد شد؟
آیا در این دنیا انتقام خونهای ریخته شده گرفته میشود؟
روایات اهلبیت (ع) ذیل آیاتی از قرآن کریم، انتقامِ مصیبت عظیم را مربوط به روزی دانستهاند که آخرین حجت الهی ظهور میکند.
به عنوان مثال خدواند در آیه ۳۳ سوره اسراء میفرماید:
«و نفسی را که خداوند حرام کرده است جز به حق مکشید و هرکس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی
قدرتی دادهایم، پس [او] نباید در قتل اسراف (زیادهروی) کند، زیرا او [از طرف شرع] یاری شده است. »
طبق بیانی که مفسرین داشتهاند این آیه دلالت بر این مطلب دارد که خداوند متعال اجازه قصاص قاتلِ فردی که به ناحق کشته شده را صادر کرده است. جانها نزد خداوند بسیار محترمند ولی او اجازه گرفتن جان ظالم را به ولیِ دمِ مقتول داده است. البته مسلم است که گرفتن جان فرد خاطی باید بر طبق ضوابط شرعی باشد و نباید ظلمی صورت گیرد. (تفسیر نمونه، ج 12، ص 106 و ص 107؛ ترجمه تفسیر المیزان ص 123)
از این رو مفسرین دلیلِ نهی خداوند از اسراف در کشتن را اینگونه بیان کردهاند که گاهی در زمان جاهلیت در مقابل کشته شدن مظلومانه یک نفر و به خونخواهی او، چندین نفر از افراد یک قبیله را میکشتند. (تفسیر نمونه، ج 12، ص 107 و ص 108)
از این رو خداوند مسأله نهی از اسراف در کشتن را مطرح میکند. مسأله انتقامگیری از دشمنان امام حسین (ع) همان انتقامگیری خیر از شر یا خوبی از بدی است .
بررسی تفاسیر روایی در این زمینه :
امام صادق (ع) درباره قول خداوند متعال که
«و هرکس که مظلومانه کشته شود بهدرستی که برای ولی او قدرتی قرار دادهایم، پس هرگز در کشتن اسراف نکند» فرمودند:
«آن قائم آل محمد (عج) است. خروج میکند و به خونخواهی حسین بن علی (ع) میکشد. پس حتی اگر تمام اهل زمین را بکشد، هرگز اسراف نکرده است و قول خداوند متعال که
«پس هرگز در کشتن اسراف نکند»، یعنی هرگز عملی انجام نمیدهد که اسراف باشد.
سپس امام صادق (ع) فرمود:
به خدا سوگند فرزندان قاتلان حسین (ع) را به خاطر کار پدرانشان میکشد. (البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 528)
این تأخیر صدها ساله در انتقامگیری به چه معناست؟
به بیان دیگر زمانی که بحث انتقام مطرح میشود اولین چیزی که به ذهن میآید این است که انتقام باید از فرد خطاکننده گرفته شود. به عنوان مثال در داستان حضرت صالح (ع) پس از اینکه قوم ثمود علیرغم تأکید ایشان آن شتر (آیه الهی) را کشتند، بعد از سه روز به عذابی سخت دچار شدند . (سوره هود آیات 62 الی 68) در این ماجرا و ماجراهای مشابه خداوند بلافاصله از همان افرادی که مرتکب خلاف شدهاند انتقام میگیرد. اما قاتلان امام حسین (ع) سالهاست که از دنیا رفتهاند، بنابراین این انتقام از چه کسی گرفته خواهد شد؟ طبق آنچه در این روایت بیان شده است انتقام از فرزندان آنها گرفته میشود.
به نظر میرسد اگر معنای ظاهری این روایت را بپذیریم نه تنها عجیب و دور از ذهن است بلکه ناعادلانه و مخالف آیات قرآن خواهد بود. برای تبیین این روایت و پاسخ به سؤالات مطرح شده به روایت دیگری که از امام رضا (ع) نقل شده است رجوع میکنیم:
از اباصلت هروى نقل شده که به حضرت على بن موسیالرضا (ع) عرض کردم که ای فرزند رسولالله (ص) چه میفرمایید درباره حدیثى که از حضرت صادق (ع) روایت شده که آن جناب فرمودهاند:
«چون حضرت قائم (عج) خروج کند، ذریه و اولادِ کشندگان حسین (ع) را به قتل رساند به جهت کردار پدران آنها.»
فرمود:
«بلى چنین است.»
عرض کردم پس معنى آیه شریفه «وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى» (و هیچ گنهکاری بار گناه دیگرى را به دوش نمیکشد) چیست؟ این آیه با حدیث منافات دارد.
فرمود:
«خداى تعالى راست گفته است. ولیکن اولاد کشندگان حسین (ع) راضى باشند به کردار پدرانشان و به این عمل مفاخرت میکنند و کسىکه راضى باشد به عملی، مثل این است که عمل از او صادر شده باشد و اگر مردى در مشرق کشته شود و مردى در مغرب راضى به قتل او باشد در نزد خدا فردِ راضى، شریک قاتل است و حضرت قائم (عج) چون خروج کند اولاد کشندگان حسین (ع) را به قتل رساند بهجهت راضى بودن آنها به کردار پدرانشان. » ( عیون أخبار الرضا علیهالسلام)
با توجه به این روایت اینطور به نظر میرسد که مسأله انتقامگیری از دشمنان امام حسین (ع) همان انتقامگیری خیر از شر یا خوبی از بدی باشد؛ شری که در قالب یزیدیان سال ۶۱ ه.ق به ریختن خون نمایندگان خیر مبادرت نمود و در ظاهر منجر به شکست سپاهیان خیر شد، در روزگار حضرت مهدی (عج) هم خواهد بود اما در قالبی دیگر؛ این بار شر در قالبِ راضی شدگان به آن کشتار و جنایت هزار سال پیش و همچنین دنبالهروی از عقاید آنها پدیدار خواهد شد.
امام زمان (عج) به دنبال اجرای احکام الهی و عدالت است بنابراین یزیدیان زمان مخالف او خواهند بود، درست همانطور که امام حسین (ع) با عدم بیعت با یزید مسیر دین خدا را جدای
از روش بنیامیه میدانست؛ اما با این تفاوت که این بار در این رویارویی عظیم در ظاهر نیز خیر بر شر غلبه خواهد کرد و بدین گونه انتقام شکست ظاهری عاشورا گرفته خواهد شد.
طبق مطالب گفته شده اینکه امام زمان (عج) در راه اجرای عدالت باید دشمنانی را از سر راه بردارد و در نهایت هم پیروز این نبرد خواهد بود به معنای این است که او انتقام خون امام حسین (ع) را گرفته است. پس روزی که امام زمان (عج) به پا خیزد و بر اساس دین خدا و عدالت، به مجازات راضی شدگان به کشتن امام حسین (ع) بپردازد، روز خونخواهی امام حسین (ع) است.
ـــــــــــــــــــــــــ
https://www.karbobala.com/articles/info/1770
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم رجبيكلاشمي در 1401/06/22 ساعت 11:44:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |