ای بقیع مطهر

ای رازدار صدیق صدیقه اطهر
و ای هم‌نوای مولا مهدی(عج)
آنگاه که غریبانه آنجا به زیارت می‌آید.
ای بقیع با ما سخن بگو
با ما از رازهای سر به مُهری که در سینه داری بگو
بگو، با ما بگو
لابد صدای گریه غریبانه آن یار را
هنگامی که بر غربت اسلام می‌گرید، شنیده‌ای؟
بگو، با ما بگو که حبیب ما
در رازگویی‌های علی‌وار خویش
و در مناجات‌های سجادگون هاش، چه م یگوید.
ای تربت مطهر!
ای آنکه بر تربت تو، جای جای، نشانه پای حبیب ما
و اثر اشک‌های غریبانه او باقی است
ای همنوای مولا مهدی!
ای کاش ما به جای خاک تو بودیم
و هنگامی که آن یار غایب از نظر به زیارت قبور می‌آمد.
بر پای او بوسه می‌زدیم.
سالهاست که من مزار ناشناس تو را
در شکسته‌های دلم پنهان کرده‌ام،
تا مبادا پای غریبه‌ای خلوت محبت ما را بر هم زند
و تیر نگاه نامحرمی از ملاقات‌های شبان همان باخبر شود.
خواستم بر مزارت گل بوته‌های اشک بکارم
اما استخوان در گلو، راه را بر بغض بست
و خار در چشم، راه را بر گریستن!
شهید سید مرتضی آوینی

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.