عوامل توفیق و تنگناهای تبلیغ
پیش گفتارروحانیت حامل امانتی الهی و مسوولیتی ویژه و انحصاری است وارزش و جایگاه او نیز در همین مسوولیت است.
ادای این مسوولیت و ابلاغ پیام و هدایت مردم به ابزار و وسایل ویژه ای نیاز دارد که بدون آن، ایفای این مهم ناممکن و یاکم رنگ است.
این نوشتار به دنبال آن است که در حد مقدور، مشکلات «ابلاغ »را ریشه یابی کرده و عوامل موفقیت و تنگناهای آن را بررسی کند.
یکی از این مشکلات که به مرور از اهمیت بیشتری برخوردار می شودچگونگی ارتباط روحانیت با مردم، به ویژه نسل جوان است.
عوامل متعددی در ساختار ارتباط روحانیت با مردم دخیل است که در زیر به آن ها می پردازیم:
الف) برنامه درسی
برنامه درسی حوزه، به ویژه در سطوح عالی آن، از جهات متعددی قابل نقد و بررسی است.
پاره ای از متون رایج در حوزه که تمامی وقت محصلان علوم دینی به آن اختصاص یافته است، پاسخ گوی تمامی نیازهاو سوالات امروزی نیست و در قالب زمانی خاص تنظیم شده است وشیوه خاصی از گفتارو حتی اندیشه را ایجاد می نماید.
ب) شناسایی مخاطب
در کنار موارد بالا برای انتقال اندیشه و گسترش معارف دینی شناخت دقیق مخاطب ضرورت می یابدمبلغ باید میزان یادگیری و توانایی ذهنی مخاطبان و مراحل عینی و انتزاعی تفکر آنان را بداند و شیوه تدریس و جذب متعلم رابشناسد; از اقتضائات سنی افراد آگاه باشد و با ترکیب قومی وبافت جمعیتی اقوام مختلف آشنا باشد، و میزان سواد و تحصیلات مخاطبان خود را بداند.
علومی که زمینه چنین شناختی را فراهم می کند عبارتند از:
روان شناسی تفاوت های فردی و روان شناسی اجتماعی و روان شناسی رشدو روان شناسی کودک و بلوغ و نوجوانی و جامعه شناسی و قوم شناسی و… که آگاهی اجمالی از آن ها برای مبلغ ضروری است.
گرچه چنین علومی به صورت مستقل و به شکل امروزی آن در حوزه هارایج نبوده است اما بی توجه ای به آن باعث ضعف در ارتباط بامخاطبان خواهد شد. بنابراین پیشنهاد می شود برای برقراری ارتباط بین متون درسی حوزه و نیازهای زمان و به ویژه برقراری رابطه صمیمی و عاطفی و عمیق مبلغان با مردم، این دروس دربرنامه درسی عمومی حوزه و به ویژه رشته تبلیغ وارد شود.
به کارگیری اصطلاحات علمی
استفاده از اصطلاحات علمی و فقهی و تفسیری و فلسفی و… دراجتماع با شیوه ابلاغ و داب انبیا که مطابق روایت «نحن معاشرالانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم » است منافات دارد.
پاره ای از اوقات مبلغان ارجمند، مفاهیم خاصی را در پاسخ به سوالات مردم یا در سخنرانی ها به کار می برند، در حالی که شنونده یا سؤال کننده معنای آن را به خوبی نمی داند، لذا ارتباط وابلاغ مطلوب حاصل نمی شود.
جدا انگاری
گاهی تحصیلات علوم دینی و حضور در حوزه ها باعث جدایی و ایجادفاصله بین طلاب با اقشار دیگر است. تفاوت علاقه ها و گرایش ها درصنف روحانیت با دیگران، دو حوزه فکری و فرهنگی متفاوت راایجاد می نماید که مانع مهم و مؤثری در ایجاد ارتباط است. این معضل اگر با کوچک شمردن حوزه فکری و فرهنگی دیگران وتقدس گرایی همراه باشد، مشکل بزرگ تری را ایجاد می کند.
برای رفع این مشکل ایجاد ارتباط صمیمی و مستمر در دوران تحصیلات جوانان حوزوی با دیگر جوانان و احترام دایمی به تفکرات و گرایشات و علاقه ها و فرهنگ دیگر جوانان ضروری است و مانع جدایی فرهنگی جوانان حوزه با دیگر جوانان خواهد شد.
مداخله در مناقشات سیاسی
حکومت اسلامی تفکر نوینی را در عالم سیاست مطرح کرده و راه جدیدی را گشوده و ره آوردی بس گران قیمت را عرضه کرده است. اماجناح بندی های سیاسی خرد و کلان که غالبا یک یا هر دو طرف آن روحانی است، ضربات جبران ناپذیری را بر حیثیت روحانیت واردکرده و موجبات تضعیف پایگاه روحانیت در بین مردم را فراهم آورده است. غالب جبهه گیری ها ناشی از تعصبات حزبی و گروهی- ونه براساس استدلالات قویم و منطقی و مصالح عمومی- است، سخنان کوبنده و تند و تیغ از نیام برآمده زبان و قلم، برای طرف مقابل آبرو و حیثیتی برجا نمی گذارد که مردم آن را حفظ کنند.
شکستن حرمت ها و برباد رفتن حیثیت ها، اولین دست آوردی است که بعد از هر موضع گیری سیاسی و جناح بندی نصیب دو جناح و در مراحل بعد، دامن گیر صنف روحانیت می شود.
حضرت امام(ره) در این باره فرموده اند:
«مطلب دیگری که باز انسان را می ترساند که خدای ناخواسته مبادا این انقلاب به واسطه این مطلب صدمه ببیند… این است که بین آقایان در بلاد اختلاف باشد… این که شما خیال کنید که نه من برای خدا این آقا را مثلا به او چه می کنم، این اشتباه است.
برای خدا نیست… این عیبی که شما در او می گویید، درخودتان نیست؟… اگر از اختلاف ماها، آن هم اختلافی که من شک ندارم درسر دنیاست، نه برای خدا، اگر این اختلافات موجب اختلاف بین مردم بشود و موجب این بشود که شکست بخورد جمهوری اسلامی و تا قرن هانتواند سرش را بلند کند این جرمی است که خدا می بخشد ما را؟» (1)
انتظار این که در مواجهه سیاسی بر اساس (فبشر عبادالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه) (2) ، شرافت و قداست انسانی حفظ شود،تاکنون به مرحله عمل درنیامده است. رقابت های سیاسی ناسالم،دل ها را از یکدیگر می برد. مهر و عاطفه ها را به خشم و کینه تبدیل می کند و مردم را از روحانیت جدا می کند، دوستان را ناامید و دشمنان را امیدوار خواهد کرد. علاوه بر این، خوراک تبلیغاتی مناسبی نیز برای رسانه های آن ها فراهم می کند.
محدودیت افق فکری
تنگ نظری دربرخورد با مسایل اجتماعی و شناختی، از آفات بزرگ ارتباط مبلغ با مخاطب است. برای هر انسانی، به خصوص در اوان نوجوانی، در هر مورد سوالات و شبهات فراوانی ایجاد می شود.
سؤال و شک، در هر مورد که باشد، مقدمه یقین است و یقینی که پس از شک و سؤال به وجود آمده باشد، خدشه ناپذیر است. بنابراین، شک کردن به معنای کفر و الحاد نیست.
برخورد با غضب و خشونت در مقابله با تشکیکات اعتقادی بنیادخام پنداری است. هر پدیده ای برخورد مناسب خود را می طلبد وبرخوردهای غیر مناسب، نه تنها شک را از بین نمی برد، بلکه قضیه را پیچیده تر می کند. این گفته بدان معنا نیست که ما اجازه داریم شک و تردید ایجاد کنیم.
هنر مبلغ وادار کردن معقول مخاطب به بیان شبهات ذهنی و کشف ذهنیات و پاسخ گویی حکیمانه و منطقی به آن ها است، نه مبارزه بابروز آن .
قرآن همواره بر استفاده از حکمت و موعظه حسنه در برخورد بااندیشه های مخالف تاکید ورزیده است و برخورد خشن را در آخرین مرحله و پس از دعوت عالمانه و حکیمانه و تنها در صورتی مجازمی داند که طرف مقابل در مقام لجاج و عناد باشد.
رعایت اعتدال در معیشت
غرق شدن در زخارف دنیا و خروج از اعتدال باعث جدایی مردم ازروحانیت می شود امام(ره) در این باره می فرمایند:
«من به سهم خودم هیچ نگرانی ندارم راجع به این انقلاب،… این انقلاب ان شاءالله محفوظ می ماند و آسیبی از خارج به او نخواهدرسید. لکن آن چیزی که انسان را یک قدری نگران می کند، دو تامطلب است که مربوط به عموم روحانیت است… یکی قضیه این که ازآن زی روحانیت که زی طلبگی بوده است، اگر ما خارج شویم،… خوف این است که یک شکستی به روحانیت بخورد و شکست به روحانیت،شکست به اسلام است… اگر چنانچه ما از زی متعارف روحانیت خارج بشویم و خدای ناخواسته توجه به مادیات پیدا کنیم، در صورتی که خودمان را با اسم «روحانی » معرفی کنیم این ممکن است منتهی بشود به این که روحانیت شکست بخورد… اگر خدای ناخواسته خودتان توجه تان به دنیا باشد و حریص بر دنیا، مردم دیگر ازشما باور نمی کنند، بلکه انحراف در آن ها پیدا می شود».
منبر
منبر قدیمی ترین ابزار برای ارشاد است که هم اینک نیز کارایی مؤثری دارد. اما در عین حال به دلیل ابداع ابزار متنوع آموزشی، به بازنگری هایی احتیاج دارد.
برای پربارتر شدن منبر سزاوار است که:
الف) موضوع آن از قبل برای مردم تعیین شده باشد;ب) مردم، شنوندگانی فعال، جستجوگر و پرسش گر باشند;ج) مردم در انتخاب موضوع بحث، دخالت داشته باشند;د) گوینده از طریق پرسش و پاسخ با مردم رابطه برقرار کند;ه) نیازهای مردم مورد نظر گوینده باشد;و) در ضمن سخنرانی از ابزار تدریس استفاده شود;ز) فنون و مهارت های جلب توجه شنونده مورد نظر باشد;ح) طرح یا متن از پیش تعیین شده ای تنظیم شده باشد;ط) برای گفته های خود سند ذکر کند;ی) منابع جدیدی برای مطالعه ذکر نماید.
روشن است که رعایت شرایط بالا در همه جا و همه وقت، ممکن نیست،اما در صورتی که هدف منبر و سخنرانی، ایجاد شناختی پایدارباشد، نه موقتی و گذرا، رعایت آن ها تا حد امکان لازم است.
نماز جماعت
از دیدگاه اسلام، مسجد مرکز تفقد و یتیم نوازی و رسیدگی به مشکلات و چاره جویی بیچارگان و نماز جماعت نیز به عنوان محورحضور و غیاب و تفقد حال مسلمانان تلقی می شود. جماعتی که براساس این محورها نباشد، اهداف عالی آن برآورده نخواهد شد.
بی خبری امام جماعت از حال مامومین و عدم برقراری رابطه ای عاطفی و مستمر با آنان مانعی مؤثر در ابلاغ و رویج شایسته معارف دینی است.
حضرت امیر مومنان(ع) در نامه ای که به مالک اشتر بعد از نصب اوبه فرمانداری مصر می نویسد، می فرماید:
«ثم تفقد من امورهم مایتفقدالوالدان من ولدهما و لا یتفاقمن فی نفسک شیی ء قویتهم به و لاتحقرن لطفا تعاهدتهم به و ان قل فانه داعیه لهم الی بذل النصیحه لک و حسن الظن بک » (3) ;
مالک! همان گونه که پدر و مادر، فرزندان خود را تفقد می کنند،تو نیز مردم را مورد تفقد قرار ده، هیچ امری را در جهت تقویت آن ها بزرگ مشمار و هیچ لطفی را در راه خدمت به آن ها کوچک مدان هر چند به ظاهر کم باشد. این کار موجب می شود که آن ها نصیحت خود را از تو دریغ نکنند و نسبت به تو خوشبین شوند.
پس از اشاره ای گذرا به موانع و مشکلات تبلیغ راه کارها وپیشنهاداتی برای بهبود وضع موجود ارایه می شود.
تواضع و خضوع عامل نفوذ در دل ها
صفت «تواضع » ملکه ای اخلاقی است که باید در جان مبلغ رسوخ کرده باشد، و به مرحله خضوع رسیده باشد.
تواضع مبلغ نه تنها ظاهر بلکه باید باطن را نیز شامل شود.
پیامبر معظم اسلام(ص) به عنوان برترین انسان و موفق ترین مبلغ عالم، پیوسته خود را همانند دیگران می دانستند و از هر چه تلقی برتری طلبی داشته باشد، پرهیز می فرمودند. مثلا هرگاه بر مرکبی سوار می شد و دیگری می خواست به عنوان احترام در رکاب ایشان برود، در ابتدا درخواست می کردند که او هم سوار شود، اما اگرامتناع می کرد، می فرمود: «تقدم امامی و ادرکنی فی المکان الذی ترید» (4) .
برخی از مظاهر عملی «تواضع » که می توان در رفتار و برخورد بادیگران به کار بست عبارتند از:
پیش قدم شدن در سلام و هرگونه رابطه کلامی دیگر; مقدم داشتن محترمان و پیرمردان; توجه کامل به سخن مردم، مخصوصا کودکان;بها دادن به سؤال دیگران هرچند به ظاهر ساده باشد; مشورت درامور، حتی در طرح مطالب و موضوعات تبلیغی; پرهیز از هر آن چه که از آن بوی نخوت و برتری طلبی استشمام می شود که قرآن کریم نیز در این باره می فرماید:
(تلک الدارالاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض ولا فساداوالعاقبه للمتقین) (5)
تواضع در گفتار و نگاه
قرآن کریم، مدارا و نرمی در سخن و عمل پیامبر عظیم الشان رارحمتی الهی و درشتی و سخت گیری را موجب پراکندگی می داند ومی فرماید:
(فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک.) (6)
تجلی تواضع آدمی در ظاهر به سخن گفتن و نگاه کردن است. اولین گام ارتباط، حتی قبل از ارتباط کلامی، ارتباط دیداری است. شیوه نگاه کردن در ایجاد صمیمیت ها یاانزجار قلوب از یکدیگر بسیارمؤثر است. به هرحال، در هر یک از این ها ظرایفی نهفته است که از طریق تجربه شخصی و مطالعه قابل حصول است، در مورد شیوه نگاه کردن پیامبر(ص) آمده است که:
«یسوی نظره بین اصحابه ».
و فرزدق کیفیت نگاه امام سجاد(ع) را چنین توصیف می کند:
«یغضی حیاء و یغضی من مهابته….»
بی توقعی
احیاگری اندیشه انسانی با هیچ شغل دیگری قابل مقایسه نیست. درعین حال و با همه بزرگی و عظمت کار، اگر مبلغ ادای وظیفه رابه رخ دیگران بکشد یا این که در قبال ادای تکلیف از دیگران توقع، حتی توقع سلام و تشکری داشته باشد، ارزش خویش را تنزل داده است.
دل سوزی
یکی از ویژگی های بی نظیر مبلغان الهی، رحمت و شفقت و دل سوزی درباره مردم است. آن ها علاوه بر آن که در غم و شادی دنیای مردم،خود را شریک می دانند، بیش تر نگران زندگی اخروی آنان هستند.
قرآن کریم خطاب به مردم دل سوزی پیامبر(ص) را چنین توصیف می فرماید:
(لقد جائکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رووف رحیم ») (7) .
اگر مردم بپذیرند که مبلغ اسلامی برای هدایت آن ها دل می سوزاندبه او می گروند. چنین باوری روابط سالم و پایدار عاطفی وصمیمیت همیشگی ایجاد خواهد کرد و موجب خواهد شد که کلام مبلغ در جان مستمعان تاثیر شگرفی داشته باشد.
تشکیلات
امروزه بر هیچ خردورزی پوشیده نیست که هر تلاش گسترده و موفق به «تشکیلات » نیاز دارد.
سیاست گذاری و برنامه ریزی و گزینش و تهیه امکانات و رسیدگی به مشکلات و ارایه آموزش و تغذیه علمی و اطلاع رسانی و بررسی پیشرفت کار و ارزیابی آن و ارایه اطلاعات کامل درباره ترکیب جمعیتی و تبلیغات قبلی و نکات قوت و ضعف فرهنگی منطقه جغرافیایی از عوامل ضروری توفیق و پیشرفت تبلیغات دینی است.
تداوم و استمرار تبلیغ
یکی از موانع برقراری ارتباطهای صمیمانه و عاطفی، مقطعی بودن «تبلیغات » است. این امر، علاوه بر این که موجب گسست و بریدگی و فراموشی آموخته های قبلی می شود، صمیمیت های ایجاد شده قبلی وروابط اخلاقی و عاطفی مردم و روحانی را نیز مخدوش می کند.
بسیار اتفاق می افتد که شهرستان یا روستاهایی سالیانه به مدت حداکثر یک یا دو ماه پذیرای روحانی و مبلغ است و تا سال دیگرروحانی به خود نمی بیند و یا روحانی قبلی را نخواهد دید، بلکه با چهره ای جدید آشنا خواهد شد.
در حالی که ارسال پیامبران تقریبا به صورت مداوم و پیوسته بوده، به گونه ای که بین آن ها یا دوران فترتی وجود نداشته یااین که بسیار اندک بوده است. قرآن کریم با تاکید بر این واقعیت می فرماید:
(لقد ارسلنا رسلنا تترا) (8) .
بی تردید ما پیامبران مان را پیاپی فرستادیم.
یکی از اصلی ترین دلایل ارسال پی در پی انبیا یادآوری های مکرر وبرقراری رابطه صمیمانه بامردم است که خود، نوعی آموزش عملی است.
مرحوم علامه طباطبایی(ره) ذیل آیه مبارکه زیر می فرماید:
(و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر…) (9)
«… تردیدی نداریم که عمل در همه شوون خود برمدار علم می چرخد که با قوت علم تقویت و با تضعیف علم، تضعیف و به شایستگی علم، عمل نیز شایسته و به فساد علم، عمل نیز فاسدخواهد شد.
خدای متعال، وضعیت علم و عمل را بدین صورت مثال می زند:
(والبلد الطیب یخرج نباته باذن ربه والذی خبث لایخرج الانکدا) (10)
و تردید نداریم که اثر علم و عمل بر یکدیگر ظاهر می شود. علم،قوی ترین انگیزه عمل و عمل واقعی و مشهود، بزرگ ترین معلم انسان است ». (11)
نیروی انسانی مؤثرترین عامل در تبلیغ
مهم ترین ابزار تبلیغ، نیروی انسانی مفید و کارآمد است. آن چه بیش از قدرت علمی و تخصصی اهمیت دارد ویژگی های روانی وخصلت های شخصیتی مبلغ است.
مبلغ باید از نظر سنی در شرایط مناسب و نزدیک به گروه مخاطبان باشد. هم چنین باید علاوه بر دارا بودن بنیه علمی، نیرویی تلاش گرو فعال و عاشق علم باشد، زیرا در این صورت قادر است مسیر علمی خود را تعیین نماید.
مناسب است روحانی، قبل از اعزام، لااقل در چند ماه، سلسله دروسی درباره مردم شناسی و شیوه های تبلیغ را بگذراند و منابع مطالعاتی مناسب در زمینه روان شناسی و تعلیم و تربیت وجامعه شناسی عمومی با مشاورت اساتید فن برای مبلغان فراهم شود.
اخلاق
سرمایه عظیم مبلغان، اخلاق الهی آن ها است. هر که را از این درگران قدر نصیبی نباشد، بی تردید فردی مناسب برای ترویج دین مقدس اسلام نیست. در بیان نورانی حضرت امیر(ع) آمده است.
«انکم لاتسعوا الناس باموالکم و لکن تسعوهم باخلاقکم » (12)
مبلغ پیش از آن که با زبان خود سخن بگوید با عمل خود به دیگران درس می آموزد و مصداق بارز فرموده علی(ع) است که «کونوا دعاه للناس بغیرالسنتکم ».
اهمیت مدارس
امروزه درصد قابل توجه ای از کودکان راهی مدارس می شوند. نسل آینده ما، ترکیبی از نسل مدرسه امروز است. از این جهت ارتباطروحانی با مدرسه از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
غالب مردم، اواخر دوره راهنمایی و دبیرستان را مهم ترین سنین مدرسه می دانند، اما واقعیت این است که این دوران، در عین بحرانی بودن، به اهمیت دوران دبستان نیست.
در دوره دبستان، شخصیت کودک در حال شکل گرفتن است و به آسانی می توان اخلاق فاضله یا رذیله را به او آموخت. کودک در این دوران به رفتار یا اعتقاد خاصی عادت ندارد و می توان از طریق تشویق و تهدید او را به کاری وادار کرد و باورهای دینی را به سهولت در او تضعیف یا تقویت نمود و در نهایت، دوست داشتن ومحبت کردن را به او آموخت.
تاثیرگذاری دینی و اخلاقی و… در اواخر دوره راهنمایی ودوران دبیرستان و دانشگاه به سهولت دوران دبستان نیست. از این رو ضروری می نماید که فرهیخته گان حوزوی بیش از هر چیز - سن تاثیرپذیری - دوران دبستان و حتی پیش دبستانی را دریابند.
از این رو پیشنهاد می شود که در هر مدرسه ابتدایی، روحانی ومبلغی با پست سازمانی «مشاور» حضور داشته باشد.
انجام این مهم به برنامه ریزی آموزشی خاصی نیازمند است و مبلغ،باید واحدهای فراوانی را در «روان شناسی » به ویژه در«روان شناسی کودک و نوجوان » و «مشاوره و راهنمایی » اعم ازمشاوره تحصیلی و روانی و ژنتیکی بگذراند، در غیر این صورت،امید چندانی به موفقیت نیست. فایده این کار آن است که:
اولا) کودکان از هدایت های دینی به صورت مداوم بهره مند شده وصمیمانه با روحانی مدرسه رابطه برقرار می کنند، به گونه ای که این رابطه، تقریبا به صورت پایدار در طول دوران تحصیل اعم از;دبستان و راهنمایی و دبیرستان و حتی دانشگاه محفوظ خواهدماند. به شرط آن که موضوع «تداوم » همان گونه که قبلا بیان شدرعایت شود.
ثانیا) کودکان به دلیل کمبود محبت در برخی خانواده ها و هم زمان با شکل گیری شخصیت، محبت صمیمانه رهبری دینی را جایگزین محبت های از دست رفته خواهند کرد و محبت های این دوران است که هیچ زمانی فراموش نخواهد شد.
در پایان یادآوری می شود که این نوشتار اشاره ای کوتاه به مساله مهم تبلیغ و ارتباط روحانی و مردم بود که توجه روزافزون به آن ضرورتی اجتناب ناپذیر است. نسل آینده از آن کسی است که سرمایه گذاری بیشتری را در مسایل فرهنگی به کار بسته باشد.
پی نوشت:
1 سخنرانی حضرت امام 28/4/21362 زمر (39):17، 18.
3 نهج البلاغه، نامه 53.
4 بحارالانوار، ج 16، ص 236.
5 قصص (28):83.
6 آل عمران (3):159.
7 توبه(9): 128.
8- مومنون (23): 44.
9- آل عمران(3): 104.
10- اعراف (7): 58 .
11- المیزان المجلد الثالث. الطبعه الثالثه بیروت، ص 372.
12- شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید جلد6، ص 338.
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم رجبيكلاشمي در 1395/07/14 ساعت 01:01:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |