نقش غیرت مداری در سلامت فرد و اجتماع

بازخوانی ضرورت عفاف و حجاب

حیا و حجاب زن، تدبیری است که زن با نوعی الهام، برای گران بها کردن خود و حفظ موقعیتش در برابر مردان به کار می برد؛ زیرا زن با هوش فطری و حس ویژه خود، دریافته است که با عفت و حجاب، بهتر می تواند مرد را مجذوب خود کند و هر چه متین تر و با وقارتر باشد، بر احترامش افزوده می شود. در حقیقت بی حجابی نوعی حرکت بر خلاف فطرت و تمایلات و خواسته های بانوان است.

اساسا هنگامی که جامعه، زن را برهنه بخواهد، طبیعی است که روز به روز تقاضای آرایش و خودنمایی، بیشتر می شود. وقتی زن از طریق جاذبه جنسی اش، وسیله تبلیغ کالاها، دکور اتاق های انتظار و عاملی برای جلب جهانگردان و سیّاحان و مانند این ها قرار گیرد، شخصیت او به حد عروسک یا یک کالای بی ارزش سقوط می کند و ارزش های والای انسانی او بکلّی به دست فراموشی سپرده می شود. تنها افتخار این زن، جوانی و زیبایی و خودنمایی اش است که رفته رفته آن هم از بین می رود و سرانجام به انسانی سرخورده و افسرده تبدیل خواهد شد.

در جامعه ای که چنین رویکردی وجود دارد چگونه زن می تواند با ویژگی های اخلاقی، آگاهی و توانایی اش به مقام والایی برسد و الگوی مناسبی برای دیگر بانوان شود؟! دردآور است که در کشورهای غربی و غربزده بیشترین شهرت و آوازه، پول و موقعیت برای زنان آلوده و بی بندوباری است که به نام هنرمند و هنرپیشه معروف شده اند و به هر جا قدم می نهند، مورد استقبال هوس پیشگان قرار می گیرند.

در کشور اسلامی ما، آنگاه که نور انقلاب اسلامی تابیده شد، زن از ابتذال پیش گفته به در آمد و شخصیت خویش را بازیافت. حجاب را برازنده خود ساخت و در تمام صحنه های اجتماعی حتی در صحنه های جنگ با همان حجاب اسلامی ظاهر شد و نقشی سازنده ایفا نمود. اما امروزه افرادی که فرهنگ اسلامی را درک نکرده اند با عناوین و تدبیرهای مختلف می خواهند دوباره زنان را از منزلت و ارزش والای دینی خود دور کنند و از مقام و منزلت آنان بکاهند. این افراد می کوشند تا با تولید و عرضه اجناس به شکل های مختلف و ترویج فرهنگ مصرفی، که ارمغان غرب است، زنان را بفریبند و نیازهای کاذبی را که خود به آن دامن زده اند، پاسخگو باشند؛ در حالی که حجاب، نشان دهنده استقلال در فرهنگ مذهبی و ملی ماست؛ نشانگر حیا و پاکی روح و روان زن است؛ ارزش زنان را بالا می برد و نشانه عفاف و نوعی مصونیت است.

دختران و زنان با حجاب، از لحاظ روحی و اخلاقی سالم ترند. حجاب باعث می شود زن، لطافت و طبیعت خود را حفظ کند و مانند گلی شود که در دسترس همگان نیست و زود پژمرده نمی شود. زن با حجاب چون کم تر دیده می شود، محبوب است و هر چه محبوب باشد، مطلوب است.

وظیفه مسلمانان در پاسداری از زنان و دختران

دشمنان اسلام می کوشند تا زنان و دختران را از حریم عفاف و جاده سلامت به در آورده و مورد سوء استفاده قرار دهند. در مقابل، مسلمانان نیز وظایفی دارند و سکوت و بی توجهی در برابر این توطئه خانمان سوز، پسندیده نیست.

قرآن مجید به مؤمنان می آموزد:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُوءْمَرُونَ؛2 ای کسانی که به خدا و رسولش ایمان آورده اید! خود و خانواده تان را از آتش دوزخی که مردم و سنگ ها، هیزم و آتش آن اند، حفظ کنید که مأموران آتش، فرشتگانی بسیار سخت دل اند که هرگز نافرمانی خدا نمی کنند و آنچه به آن ها گفته می شود، فورا انجام می دهند».

همچنین در آیه شریفه دیگری آمده است که در روز قیامت وقتی انسان های ظالم را به طرف جهنم می برند، آن ها با حالت ترس و ذلّت با گوشه چشم بر آتش دوزخ می نگرند و در آن حال، مؤمنان خطاب به ظالمان می گویند: «إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ؛3 آری زیانکاران کسانی هستند که خود و خانواده شان در امروز که قیامت است ضرر کرده اند».

این آیات و توصیه های معصومین به ما گوشزد می کند که انسان علاوه بر آن که مسئول اعمال خویش است، باید در همه حال از کسانی که وابسته به او هستند (همچون زن، دختر، خواهر، فرزند، برادر و…) نیز مواظبت کند تا آنان را از کجروی و گناه باز دارد. در این راه، باید آنان را مورد کنترل قرار دهد و از برآوردن خواسته های نابجای آنان پرهیز کند. امام صادق(علیه السلام) می فرماید:

«رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: کسی که از زنش اطاعت نماید، خداوند او را به صورت، در آتش می اندازد. پرسیده شد: آن اطاعت چیست؟ فرمود: این که زن درخواست رفتن به حمام ها و عروسی ها و مراسم عید و جشن ها و نوحه سرایی ها و یا پوشیدن لباس های نازک و بدن نما را داشته باشد و شوهر از او اطاعت کند».4

در نتیجه این سهل انگاری ها و بی توجهی ها در مهمانی ها، جشن ها و صحنه های اجتماعی، با آشکار شدن زینت و زیبایی زنان، نگاه های شهوت انگیز متوجه آنان می شود و حوادث ناگواری رخ می دهد.

غیرت مداری در روایات و سیره معصومین(علیهم السلام)

امام صادق(علیه السلام) به نقل از حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:

ای اهل عراق! با خبر شدم که زنان شما در راه، با مردان برخورد می کنند؛ آیا حیا و شرم نمی کنید؟! مرحوم کلینی می گوید: در حدیث دیگری آمده است که حضرت فرمود: آیا حیا نمی کنید و به غیرت نمی آیید که زنانتان به طرف فروشگاه ها بیرون می روند و با افراد بی ایمان و لاابالی برخورد می کنند؟!5

همچنین در نامه 31 نهج البلاغه از کلمات حضرت امیر استفاده می شود که هر چه زن کم تر از منزل خارج شود، از جهات مختلف برای او و همسرش بهتر خواهد بود. البته اگر کار ضروری و لازمی برای او پیش آید و خارج شود، باید حجاب را کاملاً رعایت کند و از هر گونه حرکت ناشایستی دوری کند. اسلام، با حضور محجبانه زنان در اجتماع مخالفتی ندارد و منافاتی بین کار زن و حجاب و مستور بودنش نمی بیند. او می تواند در بیرون از خانه کار کند ولی باید مسائل شرعی را رعایت کند. هم چنان که حضرت امام(ره) بارها فرمودند که اگر شئون و مسائل شرعیه رعایت شود، خدمت و کار زن در جامعه مانعی ندارد.

صفت غیرت در انسان، مانند پاسبانی است که موجب ثبات خانواده می گردد و غیرتمند با تعصب و حمیت و حفظ نوامیس خود، جلوی انحراف های احتمالی را خواهد گرفت. انسان غیور نه تنها نسبت به خانواده خود بلکه نسبت به ناموس دیگران نیز حساس است؛ زیرا وظیفه حراست و پاسبانی را منحصر در اهل و عیال خود نمی داند بلکه در سطحی گسترده تر در اجتماع و حتی در سراسر جهان خود را مسئول می داند. او آفریده خالقی است که غیور مطلق است؛ چنان که در روایتی، به غیرت الهی اشاره شده است:

«خداوند غیرتمند است و هر انسان غیرتمندی را هم دوست دارد و چون غیور است، گناهان زشت را، چه آشکار و چه پنهانش، حرام کرده است».6

در برابر، کسانی که غیرتمند نیستند ذلیل و خوار خواهند شد؛ چنان که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید:

«خدا، بینیِ مؤمن و مسلمانی را که غیرت نداشته باشد، به خاک ذلّت می مالد.»7

غیرت مداری در سیره انبیا و امامان معصوم، به وضوح دیده می شود. پیامبر گرامی اسلام با تأیید غیرتمداری حضرت ابراهیم، خود را غیرتمندتر می دانند و با یادآوری آثار زیانبار بی غیرتی، از همگان می خواهند که از ایشان پیروی کنند:

«کان ابراهیمُ علیه السلام ابی غیورا و انا اغیرُ منه و ارغم الله انف من لا یغار من المؤمنین؛8 پدرم ابراهیم مرد غیرتمندی بود، ولی من غیرتمندترم و خداوند، بینیِ مسلمانی را که غیرت ندارد، به خاک ذلت می مالد».

در سیره امامان معصوم(علیهم السلام) که کردار و گفتار آنان نه تنها سرمشق شیعیان و مسلمانان بلکه الگوی آزادمردان جهان است، آموزه های فراوانی در این باره وجود دارد؛ برای مثال، حضرت امام حسین(علیه السلام)، سردار غیرت و آزادی، وقتی مشاهده نمود که لشکر یزید بین او و اهل بیت جدایی افکنده اند، با بازداشتن آن ها از حرکت به سوی خیمه های اهل بیت، غیرت مداری خویش را نشان داده و فرمودند:

«اقول انا الذی اقاتلکم و لقاتلونی و النساء لیس علیهنّ جناح فامنعوا عتاتکم عن التعرّض لحرمی ما دمت حیّا؛9 من با شما می جنگم و شما نیز با من می جنگید؛ زن ها که گناهی ندارند. تا من زنده هستم نگذارید سرکش ها و ستمکاران شما، متعرض اهل بیت من شوند».

با نگاهی به روایات و سیره معصومین(علیهم السلام) درمی یابیم که غیرت، از نیکوترین صفات مردان است. خداوند غیرتمندان را دوست دارد و خود نیز غیور است. بی غیرت، در دنیا و آخرت، عذاب می کشد و بی عفتی نوامیس او، فساد خانوادگی، ناصالح شدن فرزندان و… نتیجه همین بی غیرتی است.

ناگفته نماند این صفت پسندیده و بعضی از صفات دیگر در حیوانات و پرندگان نیز وجود دارد. امام رضا (علیه السلام) در این باره فرمودند:

«خروس سفید، پنج خصلت از خصال انبیا را داراست: آگاهی به اوقات نماز، غیرت، بخشش، شجاعت و… ».10

در حقیقت، وقتی صفت پسندیده ای در حیوانات و پرندگان که عقل ندارند، وجود دارد، باید در اشرف مخلوقات به نحو کامل تر موجود باشد. این روایت حضرت امیر(علیه السلام) که بی غیرت را واژگون و سیاه قلب می دانند، شایان توجه است:

«ان اللّه یغار المؤمن فلیغر و من لا یغار فانّه منکوس القلب؛11 خداوند نسبت به مؤمن غیرت دارد. او هم باید غیرت داشته باشد (که از صفات خدای بزرگ است). کسی که غیرت ندارد، قلبش واژگون و سیاه است».

اقسام غیرت

در یک نگاه کلی، می توان غیرت را به اقسام زیر تقسیم کرد:

الف) غیرت در دین

مسلمان تا جایی که توان دارد، باید از دین دفاع کرده و آن را از خطرهای احتمالی حفظ کند و در صورتی که لازم باشد از بذل جان و مال در این راه دریغ نورزد و در این راه نباید از سرزنش دیگران بهراسد. بسیاری از انبیا و امامان معصوم(علیهم السلام) و مردان صالح در طول تاریخ، جان و مال خویش را در راه حفظ و پاسداری از دین، تقدیم کرده اند.

ب) غیرت نسبت به نوامیس (فرزندان و خویشان و هم کیشان)

انسان باید مراقب همسر، دختر، خواهر و هم کیشان خود باشد و آنان را از انحراف باز دارد و نگذارد در موارد غیرضروری با نامحرم در تماس باشند. اختلاط و روابط ناسالم، عاملی در گسترش فساد و انحراف، و پرهیز از آن مورد توجّه جدّی اسلام و رهبران دینی است. اسلام، در عین تأکید بر حضور اجتماعی زن، آن را، بدون قید و شرط، مجاز نمی داند. یکی از شرایط مهم و اساسی در فعالیت و مشارکت اجتماعی زنان، رعایت مرزبندی و حفظ حریم است. قرآن مجید، درباره عدم اختلاط زنان و مردان می فرماید:

«وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ؛12 هرگاه از ایشان (زنان پیامبر(صلی الله علیه وآله)) چیزی خواستید، از پشت پرده، طلب کنید».

هر چند شأن نزول این آیه، ویژه زنان رسول الله(صلی الله علیه وآله) است اما «مورد نزول» نمی تواند شمول مفهومی آیه را محدود کند.

بنابراین، آیه یاد شده به منظور منع اختلاط زن و مرد و حفظ زن ها از محرکات شهوانی وارد شده است. شهید مطهری(ره) می گوید: طبق این دستور مردان نباید وارد جایگاه زنان شوند و هر اندازه که رعایت حریم کنند به تقوا و پاکی، نزدیک تر خواهد بود.13

امام صادق(علیه السلام) درباره رعایت این مرزبندی فرموده اند:

از جمله بیعت هایی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) از زنان گرفت این بود که در خلوت با مردان معاشرت و نشست و برخاست نکنند.14

غیرت مرد مسلمان، امری ستودنی است؛ چنان که امیرالمؤمنین آن را از نشانه های ایمان شمرده اند: «غیرة الرجل الایمان؛15 غیرت مرد و حراست او از ناموسش، جزء ایمان است».

در اسلام، غیرت بی جا ممنوع است؛ چنان که حضرت امیر(علیه السلام) در وصیت خود به امام حسن(علیه السلام) می فرماید:

از غیرت و بدگمانی در جایی که نباید غیرت به کار برد، اجتناب کن؛ زیرا این کار، زن پاک را به ناپاکی و زن بی گناه را به اندیشه گناه فرا می خواند.16

هر چند غیرتمندی بسیار پسندیده است اما غیرتمند باید از بدگمانی و وسوسه های نابجا بپرهیزد؛ زیرا چنین رفتارهایی، کانون گرم خانواده را سرد و بی روح و خود فرد را نیز به بیماری، مبتلا می سازد.

از سوی دیگر، بی توجهی مردان نسبت به نوامیس نیز به شدت نکوهش شده است؛ چنان که پیامبر گرامی اسلام می فرماید:

هر زنی که خود را بیاراید و خوش بو کند و از منزل خارج شود و شوهرش به این امر راضی باشد، خداوند در قبال هر قدمی که بر می دارد، برای شوهرش خانه ای در دوزخ بنا خواهد کرد.17

زن مسلمان با رفتاری مناسب و متین، زمینه گسترش عفت عمومی را فراهم می آورد؛ زیرا جامعه اسلامی جامعه ای به هم پیوسته است و فرد نباید خود را تافته ای جدابافته از دیگران تلقی کند.

انسان مؤمن، نابهنجاری های اجتماعی را به همان سان که بر زن و ناموس خود برنمی تابد، درباره سایر زنان مسلمان نیز تحمل نمی کند (غیرت اجتماعی). مردان موظف اند در برابر حرمت شکنی ها ایستادگی کنند. امام صادق(علیه السلام) در تعبیری ظریف به نتیجه چنین رویکردی اشاره می نمایند:

نیکی کنید با پدرانتان تا پسرانتان به شما نیکی کنند و چشم پوشی کنید از زنان مردم تا مردم از زنانتان چشم بپوشند.18

در سایه غیرت اجتماعی ضمانت های اجرایی برای فعالیت زنان فراهم می آید و جامعه از امنیت و سلامت معنوی بهره مند می شود.

انسان غیور، در مورد تربیت فرزندان حساس است و به همین جهت از ابتدا، زنی را برمی گزیند که مؤمن و پاک دامن باشد تا وظیفه هدایت فرزندان را به بهترین شکل انجام دهد. اساسا شیر مادر و رفتار و کردار او در تکوین شخصیت فرزندان بسیار مؤثر است که در جای خود نیز، به اثبات رسیده است. انسان غیرت مدار، آمد و رفت ها و دوستان و آشنایان فرزندان خود را از نظر دور نمی دارد و با حساسیت های ویژه ای که دارد، او را در مسیر تربیت و سازندگی همراهی می کند.

ج) غیرت در مال

انسان مسلمان، باید مالش را از راه حلال کسب کند و در حفظ و حراست آن نیز کوشا باشد و از اسراف و تبذیر و خسّت و بخل بپرهیزد و حقوقی را که خداوند بر مال واجب گردانیده، ادا کند و در یک کلمه، با مال خود آخرت خویش را آباد گرداند. ناگفته پیداست مالی که از راه حرام به دست آید وبال گردن صاحب خویش خواهد بود و زیان آن در دنیا و آخرت به او می رسد.

پی نوشت ها:

1ـ رساله نوین، عبدالکریم بی آزار شیرازی، ج 3، ص 49.

2ـ تحریم / 6.

3ـ شوری / 45.

4ـ وسائل الشیعه، ج 14، ص 130.

5 ـ همان، ص 176، الکافی، ج 5، ص 537.

6 ـ الکافی، ص 535.

7ـ همان، ص 536.

8 ـ وسائل الشیعه، ص 176.

9ـ نفس المهموم، شیخ عباس قمی، ص 354.

10ـ سفینة البحار، شیخ عباس قمی، باب غیر.

11ـ وسائل الشیعه، ص 176؛ الکافی، ص 536.

12ـ احزاب / 53.

13ـ ر.ک: مسأله حجاب، مرتضی مطهری، ص 154.

14ـ وسائل الشیعه، ص 174.

15ـ غررالحکم و دررالکلم، ج 4، ص 377.

16ـ نهج البلاغه، نامه 31.

17ـ بحارالانوار، ج 103، ص 249.

18ـ الامالی، ج 6، ص 288.

شمیم یاس - اسفند 1385، شماره 36 -

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.