محو دلدار
یکشنبه 95/03/23
فصل جلای دل
اشاره
با توجه به ایام حلول ماه مبارک رمضان، برای استفاده هر چه بیشتر از این فرصت طلایی، بر آن شدیم تا مقداری فضائل و برکات این ماه شریف و برکات قرائت قرآن را که در سخنان حضرت آیت الله ناصری -حفظه الله تعالی- آمده است ارائه کنیم باشد که بهتر و بیشتر قدردان ساعات و لحظات آن باشیم و با بهره گرفتن از این سفره آسمانی، قدمی در مسیر رشد معنوی و اخلاقی خود برداریم؛ ان شاء الله.
معنای رمضان
این ماه شریف، در قرآن به نام «رمضان» اسم گذاری شده است. در سوره مبارکه بقره آمده است:
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدی لِلنَّاسِ وَ بَیناتٍ مِنَ الْهُدی وَ الْفُرْقان؛1
ماهِ رمضان، ماهی است که در آن، قرآن برای راهنمایی مردم و نشانه های هدایت و فرق میان حق و باطل، در آن نازل شده است.
«رمضان» اسم حضرت حق است. خداوند متعال هزار و چند اسم دارد که یکی از آن ها «رمضان» است. رمضان یعنی «شَدیدُ ألمْحَبَّه». یعنی کسی که محبتش به بنده هایش خیلی زیاد است. «شهر رمضان» یعنی ماه خدایی که محبت و علاقه اش به بنده ها زیاد است؛ لذا در چند روایت است که انسان نباید بگوید: رمضان آمد و رمضان رفت.2 باید بگوید: ماهِ رمضان آمد؛ چون رمضان اسم خدا است و خدا نمی آید و نمی¬رود. آمدن و رفتن، از حوادث است و حضرت حق، قدیم است؛ حادث نیست که بیایید و برود و همیشه هست.
در روایت دارد که اگر کسی بگوید: رمضان آمد و رمضان رفت، به عنوان کفاره، صدقه بدهد و روزه بگیرد.3
در قرآن و دعاها از ماه مبارک رمضان باعظمت اسم برده می شود و معمولاً با «شهر رمضان» از آن یاد می شود. ما هم در صحبت کردن باید رعایت احترام آن را بکنیم. اینکه بعضی مرتب می گویند: رمضان آمد و رمضان رفت، بی احترامی به این ماه است.
ما در این ماه مبارک رمضان، مهمان خدا هستیم. البته همیشه مهمان خدا هستیم؛ همیشه رزقش را می خوریم و گناه و مخالفتش را هم می کنیم. پس اینکه در ماه مبارک، شما مهمان خدا هستید یعنی چه؟ ما در این ماه مهمان خدا در عفو، بخشش، رحمت و برکات خاص هستیم. او گناهانمان را می بخشد و می آمرزد. ما در این جهت مهمان خدا هستیم. نبی اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم در خطبه ای به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان، فرمودند:
أیهَا النَّاسُ! إِنَّهُ قَدْ أقْبَلَ إِلَیکمْ شَهْرُ اللهِ بِالْبَرَکةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللهِ أفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أیامُهُ أفْضَلُ الْأیامِ وَ لَیالِیهِ أفْضَلُ اللَّیالِی وَ سَاعَاتُهُ أفْضَلُ السَّاعَاتِ هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیافَةِ اللهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أهْلِ کرَامَةِ الله؛4
ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است؛ ماهی که پیش خدا بهترین ماه است و روزهایش بهترین روزها و شب هایش بهترین شب ها و ساعاتش بهترین ساعات است؛ آن ماهی است که در آن به مهمانی خدا دعوت شدید و اهل کرامت خدا هستید.یعنی این ماه مبارک، غیر از ماه های دیگر است. خدا در این ماه گناهان شما را می بخشد. از رحمت الهی مأیوس نشوید. هر مقداری که گناه کردید، مأیوس نشوید. خداوند، بخشنده است. در روایات متعدد دارد که موقع افطار، هزار هزار [=یک میلیون] نفر از گناه کاران را خدا می بخشد. در شب جمعه و روز جمعه و شب های قدر خداوند در هر ساعتی هزار هزار نفر را می بخشد و در شب عید فطر به اندازه آنچه در کل ماه بخشیده است، در آن شب باز می بخشد.5 پس ما در این ماه، مهمان بخشش و عفو حضرت حق هستیم.
فضیلت ماه رمضان
این ماه، ماه بسیار باعظمتی است. البته عظمت زمان و مکان به اعتبار اتفاقاتی است که در آن واقع شده است؛ مثلاً آسمان هفتم باعظمت است؛ چون عرش در آن واقع شده است. آسمان چهارم باعظمت است؛ چون بیت المعمور6 در آن واقع شده است. مکه باعظمت است؛ چون ام القراء است و خانه خدا در آن می باشد. مدینه باعظمت است؛ چون مسکن نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است. نجف و کربلا هم به دلیل اینکه امیرالمؤمنین و امام حسین علیهم السلام در آن هستند همین طور است.
دربارة این ماه هم نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «بافضیلت ترین ماه ها است». از هر جهتی فضیلتش بیشتر از ماه های دیگر است. فضیلت روزهایش از تمام روزها بیشتر است. فضیلت شب ها و ساعاتش بیشتر از شب ها و ساعات دیگر است. علتش این است که اتفاقات مهمی در این ماه واقع شده است؛ شهادت حضرت علی علیه السلام، ولادت امام مجتبی علیه السلام، شب قدر و وفات حضرت خدیجه علیها السلام و. .. همه این ها باعث عظمت این ماه شده است. همچنین آنچه کتاب آسمانی نازل شده در این ماه نازل شده است. از حضرت آدم علیه السلام تا حضرت خاتم صلی الله علیه وآله وسلم حدود 130 کتاب آسمانی برای انبیا نازل شده است. طی حدود هفت هزار سال، 124 هزار پیغمبر آمدند که پنج نفر آن ها اولوالعزم و دارای کتاب هستند. بقیه آن ها هم صحیفه داشتند؛ برای مثال، حضرت آدم علیه السلام که اولین پیغمبر است کتاب و احکام داشته است. تمام کتب بزرگ آسمانی در این ماه مبارک نزول یافته و موجب عظمت این ماه شده است؛ مثلاً صحف ابراهیم در شب اول نازل شده است، تورات، در ششم این ماه نازل شده است. انجیل، در سیزدهم نازل شده است. زبور، هیجدهم این ماه نازل شده است. مهم ترین رخداد این ماه، این است که در آن، قرآن نازل شده است.7
عظمت قرآن
قرآن، بسیار باعظمت است. قرآن معجزه جاوید پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم است. حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم در زمان حضورشان متجاوز از هزار معجزه داشتند؛ و لکن معجزه ماندگارشان قرآن است. قرآن، کلام حضرت حق است؛ شوخی نیست. هر چه بخواهی، در قرآن هست. [با توجه به آیات متعددی از قرآن،8همة افراد با توجه به سطح ایمان، تقوا و طهارت خود از قرآن استفاده می کنند؛ ولی سطح عالم فهم قرآن مخصوص اهل بیت علیهم السلام است.] امام صادق علیه السلام فرمودند:
فیهِ خَبَرُکم و خَبرُ مَن قَبلَکم و خَبرُ مَن بَعدَکم و خَبرُ السَّماءِ و الأرضِ، و لَو أتاکم مَن یخبِرُکم عن ذلک لَتَعَجَّبتُم؛9
اخبار مربوط به شما و پیشینیان و آیندگان شما و خبرهای آسمان ها و زمین، در این قرآن است. اگر کسی نزد شما آید و از آن ها آگاهتان کند، بی گمان شگفت زده خواهید شد.
اما کیست که بفهمد؟ در حدیث داریم که فرمود:
إِنَّمَا یعْرِفُ الْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ.10
یعنی فقط کسانی که در درجه اول، مورد خطاب قرآن هستند، قرآن را می شناسند. اهل بیت علیهم السلام قرآن را می فهمند، نه من و امثال من. ما کجا قرآن را می فهمیم؟! در خود قرآن می فرماید: «لا یمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون؛11یعنی قرآن را نمی فهمند، مگر کسانی که طهارات داشته باشند»؛ یعنی باطنشان را طاهر کرده باشند. آن ها قرآن را می فهمند، نه من و امثال من. ما فقط ممکن است ظاهری از قرآن را بفهمیم. ما کجا و اهل بیت علیهم السلام کجا؟!
کتابی که هر آیه اش بطنی دارد و هر بطنش، بطنی دارد تا هفتاد بطن. بی سبب نیست که هر چه بخواهی در قرآن هست؛ علتش همین است. تمام بطون قرآن را اهل بیت عصمت و طهارت می فهمند و بس، و احدی دیگر نمی فهمد. ممکن است کسانی که جان خود را تطهیر کرده اند یعنی تهذیب نفس کرده مهذب شده اند، به بطن اول قرآن پی ببرند؛ اما بطون دیگرش مختص به چهارده نور مقدس است.
ماه مبارک رمضان، بهار قرآن
ماه مبارک رمضان، بهار قرآن است. انسان باید هر چه می تواند، در این ماه قرآن بخواند. هر آیه ای که بخوانی، ثواب یک ختم قرآن دارد. در ماه های دیگر انسان باید زحمت بکشد تا یک ختم بخواند و ثواب آن را ببرد؛ اما در این ماه، خواندن یک آیه، معادل یک ختم قرآن است و خدا ثوابش را به شما عنایت می کند.
حضرت حق در قرآن دو بار فرمود: «فَاقْرَؤُا ما تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآن»؛12 یعنی هر مقداری که امکان دارد و قدرت دارید، قرآن را بخوانید. مخصوصاً در این ماه مبارک باید از قرائت قرآن غافل نشد.
آثار تلاوت قرآن
در منابع دینی برای تلاوت قرآن آثار فراوانی ذکر شده است که به برخی اشاره می کنیم:
الف. محو گناهان
در کتاب اصول کافی از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
اگر انسان در نماز، ایستاده قرآن بخواند، به ازای هر حرفی، صد حسنه به او می دهند و صد گناه از او پاک می کنند و صد درجه هم به او عطا می نمایند.
اگر در نماز، نشسته بخواند [مثلاً کسی که پایش درد می کند و نشسته در نمازش مقداری قرآن را بخواند] به ازای هر حرف، پنجاه درجه و پنجاه حسنه به او می دهند و پنجاه گناه از او محو می کنند.13
به ازای قرائت هر حرفی از قرآن، این قدر ثواب می دهند، نه به ازای هر کلمه و آیه. این ثواب بسیار عظیم است؛ لذا اگر انسان همه ماه مبارک را قرآن بخواند، ارزش دارد.
حالا اگر کسی حال خواندن را ندارد، یا بلد نیست و فقط می شنود، در همین روایت دارد که کسی که به قرآن خواندن دیگران گوش دهد یا کسی که فقط با مرور و چشم، قرآن بخواند و تلفظ نکند، به ازای هر حرفی یک حسنه به او می دهند و یک گناه را محو می کنند و یک درجه در بهشت به او می دهند. این، آثار کلام خداست. قرآنی که این همه منافع و آثار وجودی برای انسان دارد، چرا انسان از آن غافل باشد؟
ب. نورانیت خانه
یکی دیگر از آثار قرآن خواندن، این است که باعث نورانی شدن دل و جان و حتی مکانی است که در آن قرآن خوانده می شود. در روایت آمده است که نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند:
نَوِّرُوا بُیوتَکمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآن؛14
خانه هایتان را با خواندن قرآن، نورانی کنید.
همین طور که ستاره ها در آسمان برای ما جلوه گر است، خانه هایی که قرآن در آن خوانده می شود برای ملائکه آسمان، جلوه گر است. در خانه ها قرآن بخوانید که آثار فوق العاده ای دارد.
ج. افزایش خیر برای اهل خانه
در ادامه همین حدیث، حضرت می فرمایند:
وقتی تلاوت قرآن در خانه زیاد شود، خیر آن خانه افزایش پیدا می کند و اهل آن از نعمت های الهی برخوردار می شوند.
د. کفاره گناهان
در روایت دیگری نبی اکرمصلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
یا سَلْمَانُ عَلَیک بِقِرَاءَةِ الْقُرْآنِ فَإِنَّ قِرَاءَتَهُ کفَّارَةٌ لِلذُّنُوبِ وَ سِتْرٌ فِی النَّارِ وَ أمَانٌ مِنَ الْعَذَابِ؛15
ای سلمان! بر تو باد خواندن قرآن؛ زیرا خواندن آن، کفّاره گناهان است و پرده ای در برابر آتش و موجب ایمنی از عذاب است.
در ادامه این روایت ثواب هایی برای قرائت قرآن مطرح می فرمایند که تحملش برای بعضی مشکل است؛ لذا ما نقل نمی کنیم.
هـ. جلای قلب
یکی دیگر از آثار تلاوت قرآن، برطرف شدن ظلمات و قساوت دل انسان است. به هر حال دل انسان بر اثر معصیت و غفلت تاریک و سنگین می شود و به اصطلاح خودمان می میرد. درمان آن چیست؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَصْدَأُ کمَا یصْدَأُ الْحَدِیدُ قِیلَ: فَمَا جِلَاؤُهَا؟ قَالَ: ذِکرُ اللهِ وَ تِلَاوَةُ الْقُرْآن؛16
این دل ها همانند آهن، زنگار می بندد. عرض شد: «ای رسول خدا! صیقل دهنده دل ها چیست؟ فرمودند: «ذکر خدا و تلاوت قرآن».
و. شرح صدر
خیلی از جوان ها -خدا خیرشان بدهد- مرتب دنبال گرفتن ذکر، از این و آن هستند. حضرت امیر علیه السلام در این باره می فرمایند:
أفْضَلُ الذِّکرِ الْقُرآنُ بِهِ تَشْرَحُ الصُّدُورُ وَ تَسْتَنیرُ السَّرائِرُ؛17
بهترین ذکر، قرآن است که با آن، شرح صدر پیدا می کنند و باطن افراد، نورانی می شود.
ز. توفیق ترک گناه
در روایت دیگری نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم می فرمایند:
لا تَغْفَلْ عَنْ قِراءَةِ الْقُرآنِ إِذا أصْبَحْتَ وَ إِذا أمْسَیتَ؛ فَإِنَّ الْقُرْآنَ یحْیی القَلْبَ الْمَیتَ، وَ ینْهی عَنْ الفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ؛18
صبح و شب، از خواندن قرآن غافل مباش؛ زیرا قرآن، دل را زنده می کند و از فحشا و زشت کاری و ستم و گناه، بازمی دارد.
اگر می خواهی توفیق ترک گناه داشته باشی، هر روز قرآن بخوان و با آن مأنوس باش، تا قرآن تو را کم کم اهل تقوا کند.
این پاداش هایی که برای خواندن قرآن بیان شد، برای خواندن قرآن در طول سال است؛ در حالی که همه عبادت ها در ماه مبارک رمضان چند برابر ثواب دارند.19 شما ببینید دیگر ثواب خواندن قرآن در ماه رمضان چقدر می شود! در مورد نماز هم حضرت نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
در ماه رمضان، یک نماز واجب، ثواب هفتاد نماز دارد.20
پی نوشت ها:
1. سوره بقره: 185.
2. من لایحضره الفقیه، محمد بن علی بن بابویه، قم، دوم، 1413 ق، ج 2، ص 172.
3. بحارالأنوار (ط - بیروت)، محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، بیروت، دوم، 1403 ق، ج 93، ص377. البته کفاره، همیشه به معنای کفاره واجب نیست؛ بلکه گاهی برای جبران خطاهایی که حرام مصطلح هم نیست کفاره قرار داده شده است.
4. أمالی، محمد بن علی بن بابویه، تهران، ششم، 1376ش، ص 93.
5. ر.ک: بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 93، ص 338.
6. بیت المعمور، به موازات کعبه و مطاف ملائکه است. در بعضی اخبار آمده که در آسمان دنیاست و در برخی اخبار در آسمان چهارم و در بعضی در آسمان هفتم ذکر شده است. أطیب البیان، سید عبدالحسین طیب، اسلام، تهران، دوم، 1378 ش، ج 1، ص 70.
7. کافی، ج2، ص629، ح6.
8. «هُدی لِلنّاس»، (سوره بقره: 185)، «هُدی لِلْمُتَّقینَ»، (سوره بقره: 2)، «هُدی وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنینَ»، (سوره لقمان: 3)، «لا یمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»، (سوره واقعه: 79).
9. کافی (ط - الإسلامیة)، محمد بن یعقوب کلینی، تهران، چهارم، 1407 ق، ج 2، ص 59.
10.کافی(ط - الإسلامیة)، ج 8، ص 312.
11. سوره واقعه:79.
12. سوره مزمل: 20.
13. کافی(ط - الإسلامیة)، ج 2، ص 612.
14. بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 89، ص 200.
15. همان، ص 17.
16. دعوات (راوندی) / سلوة الحزین، سعید بن هبة الله قطب الدین راوندی، قم، اول، 1407ق، ص 237.
17. غررالحکم، عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی، قم، دوم، 1410 ق، ص 209.
18. البرهان، سید هاشم بحرانی، بنیاد بعثت، تهران، اول، 1416 ق، ج 1، ص 19.
19. ر.ک: کافی (ط - دار الحدیث)، ج 7، ص 381.
20. همان.
21. سوره مائده: 27.
22. بحارالانوار، ج52، ص 132.
نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در سلوک معنوی
یکشنبه 95/03/23
بدون شک انسان برای رسیدن به رشد و کمال، پا به این دنیا گذاشته است و در طول زندگی خود باید از خود تا خدا سفر کند؛ یعنی صفات ناپسند خود را کنار گذاشته، به صفات زیبا و فضائل، آراسته شود، تا ظرفیت نیل به مقام معرفت و قرب را بیابد. تا آنجا که به «مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیک مُقْتَدِر»1 برسد و آرام گیرد، و در جوار الهی تا ابد از همنشینی با حضرت حق و اولیای او لذت ببرد.
خداوند متعال، استعداد پیمودن این مسیر طولانی و پر فراز و نشیب را به انسان داده است و از طرفی، موانع و مشکلاتی هم برای مسافر این سفر نورانی وجود دارد. حال باید دید جایگاه و نقش «امام عجل الله تعالی فرجه الشریف» در این سیر چیست؟ آیا بدون امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و توسل و توجه به او می توان این سفر مبارک را طی کرد؟
در این نوشتار به این سؤال اساسی به اختصار پاسخ خواهیم داد تا رابطه میان امام عجل الله تعالی فرجه الشریف و سلوک معنوی را بشناسیم و بهتر و بیشتر از ظرفیت امام عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده کنیم؛ ان شاءالله.
یادآوری می شود آنچه در ادامه بیان می گردد مربوط به همه اهل بیت علیهم السلام است؛ اما از آنجا که در حال حاضر مسؤولیت امور به عهده امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است و ایشان واسطه میان ما و حضرت حق می باشند، مصداق بارز و فعلی مواردی که در ادامه، بیان می شود، حضرت بقیة الله -ارواحنا فداه- می باشند؛ لذا در بیان مطالب، از نام ایشان بیشتر تبرّک جسته ایم.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و مقصد سیر الی الله
سیر الی الله هم مانند همه سیرها و حرکت ها، «مبدأ»، «مقصد» و «مسیری» دارد. در این میان، بیراهه ها و راه های انحرافی بسیاری از سوی شیطان و ایادی او برای گمراه کردن مشتاقان حریم الهی ابداع شده است. سؤال این است که جایگاه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این مسیر کجاست و چه نقشی را ایفا می کنند؟
مقصد نهایی سیر انسان رسیدن به معرفت و قرب الهی است؛ اما خداوند بی نهایت و غیر قابل رؤیت را چگونه می توان شناخت؟ برای این منظور، خداوند متعال ما را به شناخت آیات و نشانه های خود ارجاع داده است. همة آیات هم به یک اندازه نمایان گر حضرت حق نیستند؛ بلکه بعضی بیشتر و بهتر آینه دار جمال حق تعالی هستند. در این میان، انسان و به ویژه انسان کامل، بیشترین ظرفیت و توان را برای آیه بودن و نشان دادن حضرت حق دارد. در زیارت حضرت امیر علیه السلام می خوانیم:
السَّلَامُ عَلَیک یا آیةَ اللهِ الْعُظْمَی؛ 2
سلام بر تو ای عظیم ترین نشانة خدا.
پس امام بهترین وسیله ممکن برای شناخت خدا است. در روایتی امام حسین علیه السلام فرمودند:
«أَیهَا النَّاسُ! إِنَّ اللهَ جَلَّ ذِکرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِیعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ». فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: «یا ابْنَ رَسُولِ اللهِ! بِأبِی أنْتَ وَ اُمِّی، فَمَا مَعْرِفَةُ اللهِ؟» قَالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ کلِ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ»؛3
ای مردم! خداوند- جلّ ذکره- بندگانش را نیافرید، مگر برای آنکه او را بشناسند. هنگامی که او را شناختند، عبادتش می کنند و زمانی که او را عبادت کردند، از پرستش غیر او بی نیاز می شوند. مردی در میان یاران عرضه داشت: «ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم به فدای تو باد! معرفت و شناخت خدا چیست؟» حضرت فرمودند: آن است که اهل هر عصر و زمانی، امامی را که اطاعتش بر آن ها واجب است بشناسند».
با این بیان، جایگاه معرفت و شناخت حقیقت نورانی و با عظمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در سلوک معنوی انسان معلوم می شود. در زیارات می خوانیم: «وَ إِیابُ الْخَلْقِ إِلَیکم؛4 و برگشت همه مخلوقات به سوی شما است».
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و مبدأ سیر الی الله
طبق مبانی ثابت شده دینی، امام عجل الله تعالی فرجه الشریف واسطه فیض میان خالق و مخلوق است. امام صادق علیه السلام فرمودند:
نَحْنُ السَّبَبُ بَینَکمْ وَ بَینَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَ؛5
ما سبب و واسطه میان شما و خداوند متعال هستیم.
هر خیری که به مخلوقی می رسد، از مجرای وجودی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و به واسطه ایشان است. یکی از این خیرات که به برخی بندگان خاص می رسد، این است که دربارة خودشان و مسیری که در پیش رو دارند، شناخت کامل و صحیحی پیدا می کنند، میل به حرکت و رسیدنِ به مقصد، در وجودشان شعله می کشد و آن ها را به حرکت و تکاپو وامی دارد و به اصطلاح به مقام یقظه و طلب می رسند.
امام عجل الله تعالی فرجه الشریف بدون شک در رسیدن این خیر به چنین شخصی، نقش اساسی و واسطه گری دارند، تا جایی که می توان گفت: مبدأ حرکت -که همان شناخت و میل به سفر است- از امام شروع می شود؛ چنان که در متون روایی و زیارت ایشان بسیار وارد شده است که:
بِکمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِکمْ یخْتِمُ؛6
به واسطه شما، خداوند [ابواب رحمت خود را به روی بندگانش] باز می کند و به واسطه شما می بندد.
پس امام عجل الله تعالی فرجه الشریف هم مقصد سیر سالک است و هم مبدأ حرکت به لطف اوست؛ همان طور که در زیارات می خوانیم: « أنْتُمُ الْأوَّلُ وَ الْآخِرُ؛7شما اول و آخر هستید».
ب. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، راهبر سیر الی الله
همراهی امام عجل الله تعالی فرجه الشریف در طول مسیر به گونه دیگری هم تحقق می یابد. یکی از شؤون امام عجل الله تعالی فرجه الشریف نقش رهبری و هدایت گری است. هدایت گری امام دو نوع است؛ هدایت تشریعی و دیگری هدایت تکوینی که به توضیح مختصر این دو می پردازیم:
هدایت تشریعی: یعنی اینکه امام عجل الله تعالی فرجه الشریف احکام شرع را برای مردم بیان می کنند و عقاید صحیح و معارف -از جمله آیات نورانی قرآن کریم- را برای ما توضیح و تفسیر می نمایند و این گونه به هدایت مردم می پردازند.
هدایت تکوینی: به معنای ایصال الی المطلوب(رساندن به مقصد) است؛ یعنی بعد از آنکه شرع مقدس را بیان کردند، کسانی را که قصد عمل به شرع را دارند و می خواهند با عمل به شرع مقدس به مقصد برسند، قدم به قدم همراهی و راهنمایی باطنی و تکوینی می نمایند؛ دست او را می گیرند و او را از مرحله¬ای به مرحله دیگر سوق می دهند. قرآن، یکی از شؤون نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را همین تزکیه کنندگی بیان می کند.
وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَة؛11
و آن ها را پاک کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد.
با توجه به اینکه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شاهد و ناظر اعمال ما هستند و بر ریز و درشت اعمال و افکار ما احاطه دارند، متناسب با عملکرد ما اسباب هدایت را فراهم می کنند و ما را رشد و ترقی می دهند. در ذیل آیه 169 سوره مبارک زمر که می فرماید: «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها؛ و زمین به نور پروردگارش روشن می شود»، در روایت آمده است که «رَبُ الْأرْضِ إِمَامُ الْأَرْض؛ 12 مربی زمین و زمینیان، امام آن است». البته در اینجا رب به معنای خالق و خدا نیست؛ بلکه به معنای مربی می باشد. در زیارت جامعه هم می خوانیم: «بِکُمْ یسْلَکُ اِلَی الرِّضْوانِ؛13به وسیله شما به سوی بهشت رضوان سلوک می شود».
آری؛ امام عجل الله تعالی فرجه الشریف است که با قدرت ولایی خود، لحظه به لحظه مؤمن را زیر نظر دارد و او را همراهی و تربیت می کند. امام باقر علیه السلام فرمودند:
وَ اللهِ یا أبَا خَالِدٍ! لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِیئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللهِ ینَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یحْجُبُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ نُورَهُمْ عَمَّنْ یشَاءُ فَتُظْلِم؛ 14
به خدا ای ابا خالد! نور امام در دل مؤمنان از نور خورشید تابان در روز، روشن تر است، به خدا که ائمه دل های مؤمنان را منور می کنند و خدا از هر کس خواهد، نور ایشان را پنهان می کند؛ پس دل آن ها تاریک شود.
ج. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وسیله سلوک
همراهی امام با سالک الی الله، صورت دیگری هم دارد. هر سفر و حرکتی نیازمند وسیله است و همه وسائل برای اینکه انسان را به مقصد برسانند یکسان نیستند؛ برخی سریع تر و مطمئن تر ما را حرکت می دهند و برخی کندتر و سخت تر. اهل بیت علیهم السلام چون عظیم ترین نشانه خدا و محبوب ترین و مقرب ترین مخلوقات نزد خداوند متعال هستند و نیز دارای علم و قدرت و حکمت الهی می باشند، بهترین وسیله برای رسیدن به خدا محسوب می شوند. در این باره، روایات بسیاری این مضمون را بیان می کنند؛ از جمله:
لَمْ یتَوَسَّلِ الْمُتَوَسِّلُونَ إِلَی اللهِ بِوَسِیلَةٍ هِی أعْظَمُ حَقّاً وَ لَا أوْجَبُ حُرْمَةً وَ لَا أجَلُ قَدْراً عِنْدَهُ مِنْکمْ أهْلَ الْبَیت؛ 15
اهل توسل برای رسیدن به خدا، به وسیله ای متوسل نشده اند که نزد خدا حقش عظیم تر و حرمتش واجب تر و قدر و منزلتش بیشتر از شما اهل بیت باشد.
وسیله بودن اهل بیت و امام عجل الله تعالی فرجه الشریف برای سلوک الی الله از جهات متعدد است که به برخی آن ها اشاره می شود:
1. ولایت اهل بیت علیهم السلام: ولایت ایشان مایه تطهیر و تزکیه نفس می باشد. در روایات و زیارات مکرر به این مطلب اشاره شده است؛ مانند این کلام نورانی حضرت امام باقر علیه السلام:
وَ اللهِ یا أبَا خَالِدٍ! لَایحِبُّنَا عَبْدٌ وَ یتَوَلَّانَا حَتَّی یطَهِّرَ اللهُ قَلْبَهُ وَ لَایطَهِّرُ اللهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّی یسَلِّمَ لَنَا وَ یکونَ سِلْماً لَنَا؛16
به خدا ای ابا خالد! بنده ای ما را دوست ندارد و پیروی نکند، مگر اینکه خدا دلش را پاک کند، و خدا دل بنده ای را پاک نکند، تا تسلیم ما شود و با ما، در سازش و صفا باشد.
همچنین در زیارت گرانسنگ جامعه کبیره می خوانیم:
وَ جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَیکمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایتِکمْ طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکیةً لَنَا و کفارةً لذنوبنا؛17
خداوند متعال، درودهایی را که ما بر شما می فرستیم و ولایت شما را که به ما اختصاص داده است، سبب پاکی خلقت ما و پاکیزگی نفوس ما و تزکیه ما و کفّاره گناهان ما قرار داده است.
2. ذکر اهل بیت علیهم السلام: از آنجا که اهل بیت علیهم السلام اسماء حسنای الهی هستند، ذکرشان ذکر خداست و مانند آن، خاصیت شفابخشی دارد. ذکر اهل بیت، موجب درمان بیماری های روحی و جسمی می شود. امیر عالم حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
ذِکرُنَا أَهْلَ الْبَیتِ شِفَاءٌ مِنَ الْوَعْک وَ الْأَسْقَامِ وَ وَسْوَاسِ الرَّیبِ؛18
ذکر ما اهل بیت، شفای از تب و دردها و وسوسه ها و شک ها است.
پس هر چه توسل و توجه ما به اهل بیت علیهم السلام بیشتر باشد و بیشتر یادشان باشیم، بیشتر شفا و نجات می یابیم.
3. محبت اهل بیت علیهم السلام: انسان ها از کسانی که دوستشان دارند و به آن ها عشق می ورزند، به شدت تأثیرپذیرند. خاصیت محبت و عشق، همرنگ کردن دوست و مطیع نمودن او در برابر محبوب است، تا جایی که در روایات آمده است:
الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ، فَلْینْظُرْ أَحَدُکمْ مَنْ یخَالِلُ؛19
انسان بر دین و روش دوستش زندگی می کند؛ پس دقت کنید که با چه کسی دوست می شوید.
هرچه محبوب، کمالات بیشتر و قوت وجودی فزون تری داشته باشد، تأثیرگذاری او بر محبّش بیشتر خواهد بود. در عالم، چه محبوبی کامل تر و عظیم¬تر از وجود نورانی اهل بیت علیهم السلام یافت می شود؟ از این رو محبت و علاقه ایشان هم باعث اطاعت نمودن ما و هم رنگ شدن ما با ایشان خواهد شد و از این جهت هم اهل بیت علیهم السلام بهترین وسیله تقرّب هستند. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
حُبِّی وَ حُبُّ عَلِی سَیدُ مَا تَقَرَّبَ بِهِ الْمُتَقَرِّبُونَ مِنْ طَاعَةِ رَبِّهِم؛20
محبت من و محبت علی برترین وسیله و طاعتی است که تقرّب جویانِ به حضرت حق، از آن بهره می برند.
حضرت صادق علیه السلام فرمودند:
هر کس آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم را دوست بدارد و آنان را به سبب نزدیکی و قرابت با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از تمام مردم، پیش تر و مقدم بداند، او از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است؛ چون نزد خاندان پیامبر موقعیتی بسزا خواهد یافت. نه اینکه از آن دودمان و ریشه است؛ بلکه به سبب دوستی و پیروی آنان، از جمع و گروه آن ها خواهد بود. خداوند نیز در کتاب خویش چنین مقرّر فرموده است:
وَ مَنْ یتَوَلَّهُمْ مِنْکمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ؛21
و هر کس از شما آنان را دوست بدارد، از آن ها خواهد بود.22
د. امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و موانع سلوک
سیر الی الله هم مانند هر سیر و حرکت دیگری، با موانع و مشکلاتی روبه رو است. شیطان، قسم خورده است که نگذارد ما به خدا برسیم و نفس اماره و گناهان و وسوسه های نفسانی هم از طرف دیگر، مانع حرکت می شوند. در این میان، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و توجه و توسل به او، بهترین وسیله برای دفع و رفع شیطان و نفس، و پاک نمودن اثرات گناهان و دیگر موانع هستند. ولایت اهل بیت علیهم السلام حصن و دژ محکمی است که هر کس با توسلات روزانة خود وارد آن شود، از شر شیطان و نفس دور می گردد و مورد حمایت و تأیید قرار می گیرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
أَلَا فَاذْکرُوا یا أُمَّةَ مُحَمَّدٍ! مُحَمَّداً وَ آلَهُ عِنْدَ نَوَائِبِکمْ وَ شَدَائِدِکمْ لِینْصُرَ اللهُ بِهِ مَلَائِکتَکمْ عَلَی الشَّیاطِینِ الَّذِینَ یقْصُدُونَکم؛ 23
ای امت محمّد! محمّد و خاندانش را در هر پیش آمد بد و هر سختی یاد کنید، تا خدا به وسیله آن ها فرشته های شما را بر شیاطینی که قصد گمراه نمودن شما را کنند یاری دهد.
در ادامه روایت چگونگی یاری شدن مؤمن و جنگ میان فرشتگان و شیاطین برای یاری مؤمن را شرح می دهند.
نتیجه
از آنچه بیان شد، نتیجه می گیریم که وجود مبارک اهل بیت علیهم السلام -به ویژه در این زمان، امام عصر ارواحنا فداه- مقصد و مبدأ و راهبر ما به سوی خدا می باشند که ولایت و محبت و ذکر ایشان، باعث تطهیر و تزکیه جان ما شده، موانع و مشکلات سلوک را برطرف می کند؛ از این رو می توان گفت سیر سالک، از امام و با امام و به سمت امام است و می طلبد به حضرت ایشان ارتباط و توسل همیشگی داشت. این ارتباط تا آنجا اهمیت دارد که بدون آن، اصلاً امکان سیر و حرکت کامل و رسیدن به مقصد نخواهد بود؛ همان طور که مکرر در زیارات و روایات می خوانیم:
مَنْ أتَاکمْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ یاْتِکمْ هَلَک؛24
هر کس به شما رو آورد، نجات یافت و هرکس از شما روگرداند، هلاک شد.
تذکّر: ارتباط امام عجل الله تعالی فرجه الشریف با سیر اخلاقی، بسیار پردامنه تر و وسیع تر از چیزی است که بیان شد. ان شاءالله در آینده، این بحث به صورت جامع با عنوان «آثار تربیتی توسل به اهل بیت علیهم السلام» از سوی مؤسسه فرهنگی دارالهدی منتشر خواهد شد.
حکیمانه
دوستان عصر ظهور
آیا این قدر با برادر دینی مان صمیمی هستیم که بدون هیچ دغدغه ای، هنگام نیاز سراغ کیف پول همدیگر برویم و به قدر نیازمان برداریم؟
درجه صمیمیتمان چقدر است؟ برای منتظر بودن، چقدر باید شخصیتمان وسعت داشته باشد؟
جمعی به خدمت امام باقر علیه السلام رسیده بودند و ادعای آمادگی برای سربازی حضرت را ابراز کردند. حضرت از ایشان پرسیدند: «آیا چنین است که یکی از شما بدون اجازه به سراغ کیسة پول برادر دینی اش برود و به مقدار نیازش پول بردارد؟» پاسخ دادند: «نه». حضرت فرمودند: «پس ایشان در خونشان بخیل تر[از مالشان] خواهند بود» و فرمودند: «یاران قائم ما از کیسة پول برادر خود بر می دارند، و برادرش مانع نمی شود».25
پی نوشت ها:
1. اشاره است به آیه 55 سوره قمر که می فرماید: «فی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلیک مُقْتَدِر؛ بهشتیان در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر، قرار دارند».
2. مزار الکبیر، ص 206.
3. علل الشرائع، ج 1، ص 9.
4. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 612.
5. أمالی، ص 157.
6. من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 615؛ کافی (ط - الإسلامیة)، ج 4، ص 576؛ تحف العقول، ص 115.
7. المزار الکبیر، ص 570.
8. سوره احزاب:21.
9. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 274.
10. بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 23، ص 110.
11. سوره آل عمران:164؛ سوره جمعه: 2.
12. بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 7، ص 326.
13. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 616.
14. کافی (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص 194.
15. بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 98، ص 226.
16.کافی (ط - الإسلامیة)، ج 1، ص 194.
17. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 613.
18. بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 2، ص 145.
19. أمالی طوسی، ص 518.
20. بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 27، ص 129.
21. سوره مائده: 51.
22. بحارالأنوار (ط - بیروت)، ج 65، ص 35.
23. همان، ج 91، ص 12.
24. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 613.
25. اختصاص، شیخ مفید، ص24
خَلق
یکشنبه 95/03/23
ضرورت تهذیب
در کلام حضرت آیت الله خامنه ای -مدظله العالی- دربارة ضرورت تهذیب و اصلاح نفس آمده است:
نقطة اصلی و محوری برای اصلاح عالَم، اصلاح نفس انسانی است. همه چیز از اینجا شروع می شود. قرآن به آن نسلی که می خواست با دست قدرتمند خود تاریخ را ورق بزند، فرمود: «قُوا أنْفُسَکُم»، «عَلَیکُمْ أنْفُسَکُمْ». خودتان را مراقبت کنید، به خودتان بپردازید و نفس خودتان را اصلاح و تزکیه کنید. «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَکّیها». اگر جامعة اسلامی صدر اسلام از تزکیه انسان ها شروع نشده بود و در آن به اندازه لازم آدم های مصفا و خالص و بی غشّ وجود نداشتند، اسلام پا نمی گرفت و گسترش پیدا نمی کرد و بر مذاهب مشرکانه عالم پیروز نمی شد و تاریخ در خط اسلام به حرکت نمی افتاد. اگر انسان های مزکّا و مصفّا نباشند، جهاد نیست.
انقلاب ما که پیروز شد به برکت صفا و خلوص و اخلاص و کار برای خدا و بلند شدن از سر منافع مادی و شخصی بود. مقاومت در جنگ تحمیلی هم همین طور بود. در درون وجود ما، بزرگ ترین دشمن ما کمین گرفته و آن، نفس امّاره و شهوات و خودخواهی و خودپرستی های ماست. هر لحظه ای که بتوانیم این مار گزنده و دشمن کشنده را سر جای خود بنشانیم ـ ولو به طور موقت ـ درآن لحظه، ما موفق و سعادتمند و قادر بر عمل و مقاومت و ایستادگی و جهاد فی سبیل الله هستیم. هر وقتی که این دشمن، سر بلند کند و عقل و نیروی معنوی و نفس رحمانی در وجود ما را سرکوب کند و تحت تأثیر خود قرار بدهد، در آن لحظه، ما در حال سکون و رکود و یا عقبگردیم.2
ما به عنوان کسانی که بار سنگین هدایت بشر و نجات انسان را بر دوش گرفته ایم، باید به خودمان بپردازیم، باید نفس های خودمان را اصلاح کنیم، باید قدرت معنوی انسان را ـ که خدا در ما به حد اعلی به ودیعه گذاشته است ـ از گل و لای شهوات و هوا و هوس ها و خودخواهی ها و خودپرستی ها نجات بدهیم وآن را قوی کنیم. شما جوانان، شما خانواده های شهدا، شما جانبازان، شما مبلّغان دلسوز و علاقه مند، به این مبارزة درونی اولی هستید. ما اول باید خودمان را اصلاح کنیم. هرکسی که به اسلام و انقلاب دلبسته تر است، باید برای اصلاح نفس خود، عازم تر و جدی تر باشد.
اهمیت خانواده و نقش بی بدیل زن در تربیت
مقام معظم رهبری -مدظله العالی- یکی از عوامل مهم انحطاط غرب را متزلزل شدن بنیاد خانواده می دانند و علت اصلی آن را نبودن مادر در جایگاه اصلی خویش در خانواده برمی شمارند؛ ازاین رو در این باره چنین هشدار می دهند:
مسئله خانه و خانواده خیلی مهم است. مسئله مادری، مسئله همسری، مسائل بسیار اساسی و حیاتی است. در همة طرح هایی که ما داریم، بایستی «خانواده» مبنا باشد؛ یعنی شما اگر بزرگ ترین متخصصین پزشکی یا هر رشته دیگر بشوید، چنانچه زن خانه نباشید، این برای شما یک نقص است. کدبانوی خانه، شما باید باشید؛ اصلاً محور این است. کانون خانواده جایی است که عواطف و احساسات باید در آنجا رشد و بالندگی پیدا کند؛ بچه ها محبت و نوازش ببینند؛ شوهر که مرد است و طبیعت مرد، طبیعت خام تری نسبت به زن است در میدان خاصی، شکننده تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است ـ حتی نه نوازش مادر ـ [مرد] باید نوازش ببیند. آن کار را برای یک مرد بزرگ، این همسر کاری را می کند که مادر برای یک بچة کوچک می کند؛ و زنان دقیق و ظریف، به این نکته آشنا هستند. اگر این احساسات و عواطف محتاج وجود یک محور اصلی در خانه ـ که آن خانم و کدبانوی خانه است ـ نباشد، خانواده یک شکل بدون معنا خواهد داشت.5
تأثیر غیرمستقیم در تربیت
تربیت در دوران کودکی و نوجوانی و سپس جوانی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که این مسئله وظیفه والدین را در خانواده و مربیان و معلمان را در فضاهای آموزشی سنگین تر می کند.
این نکته را نیز باید بدانیم که فرایند تربیت، همیشه در قالب یک کلاس خاص بین مربی و متربّی اتفاق نمی افتد؛ بلکه تمام اعمال و رفتار و اتفاقات در محیط، در شکل گیری تربیت متربی مؤثر است؛ ازاین رو ضروری است که والدین و مربیان و معلمان محترم به همة این شئون توجه داشته باشند که هر برخورد یا گفت وگوی ناسنجیده، تأثیر تربیتی خاص خود را دارد.
مقام معظم رهبری-مدظله العالی- با یک مثال عینی به بیان این اصل تربیتی می پردازند:
اگر شما گاهی می بینید یک بچه ای که در محیط مذهبی و خانواده مذهبی تربیت شده، اما در آن دوران ضدمذهبی می شود، این نشانة بی تأثیری آن عامل تربیتی خانوادگی نیست؛ بلکه نشانة وجود یک عامل ناشناخته ای است که ما از آن بی خبریم. احیاناً اختلاف پدر و مادر، همان پدری که نماز شب هم می خواند یا همان مادری که عفت خودش را با شدیدترین وجهی و با وسواس حفظ می کند، خصوصیاتی دارد که در رفتار آن مخاطب تأثیر منفی می گذارد. یعنی با یک خُلقیاتی همراه است که آن کودک نتیجه می گیرد که باید آن خلق پدر را نپذیرد و به طور طبیعی نمی پذیرد. و ما از این عوامل در داخل خانواده بی اطلاعیم. یا یک عنصری در داخل خانواده ها وجود دارد که از آن غافلیم. من خانواده هایی را می شناسم که پدرها آدم های بسیار خوبی بودند، اما بچه هایشان آدم های بسیار بدی شدند و در این رابطه در چند مورد تجربة دوران سیاسی آن روزها به علت بسیار عجیبی برخورد کردم. دیدم پدرها از محیط کار خودشان می آیند در داخل خانه، یک چیزی را می گویند غافل از اینکه برداشت این پدر پختة عاقل جهان دیده از فلان حادثه که دارد نقل می کند، با برداشت آن بچة خام ابتدایی به کلی متفاوت خواهد بود و ملتفت این نکته نیست. آن وقت می آید آنچه را که در محیط سیاسی ـ اجتماعی می گذرد، داخل خانه بازگو می کند. من یک پدر متعصّب مبارز مذهبی ضدکمونیست را می شناختم که فرزندانش بی اعتنا به تعصب و مذهبی بودن پدر کمونیست شدند و چند نفر از آن بچه ها احیاناً همة آن ها در حوادث گوناگون کشته شدند. این ها در مواضع مارکسیستی الحادی ضدمذهبی بودند و پدر که یک مذهبی تندی بود، می آمد خانه مثلاً فرض کنید یک چیزهایی را که در محیط مذهبی ها وجود داشت و انتقادات و حرف های گزنده ای که ما داشتیم و باب آن بچه ها نبود این را در محیط بی در و پیکر ذهن کودک در میان می گذاشت و نتیجه اش همان می شد که شد و من مواردی از این قبیل را سراغ دارم.6
ازاین رو افرادی که به هر نحو مورد مراجعه دیگران هستند و برای گره گشایی دیگران در مقام پاسخ گویی و مشاوره و مانند آن برمی آیند، لازم است مراقب باشند که در تعامل با مشکلات دیگران، اعضای خانواده و مرتبطان خود در این رهگذر آسیب نبینند.
حکیمانه
تکلیف زمان غیبت
امام خمینی قدس سره: ما تکلیف داریم آقا! این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه هایمان، تسبیح را دست بگیریم و بگوییم: «عجّل علی فرجه». با کار شما باید تعجیل بشود. شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. فراهم کردن این [است] که مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید.[در این صورت] ان شاءالله ظهور می کند ایشان.7
پی نوشت ها:
1. در تنظیم این نوشتار، از کتاب تعلیم و تربیت از دیدگاه مقام معظم رهبری، تهران، نشر تربیت اسلامی، جلد اول بهره گرفته ایم.
2. حدیث ولایت، ج 2، ص 84.
3. همان، ج 1، ص 44.
4. تعلیم و تربیت از دیگاه مقام معظم رهبری، ج 1، ص 65.
5. حدیث ولایت، ج 9، ص 63؛ به نقل از: تعلیم و تربیت از دیگاه مقام معظم رهبری، ج 1، ص 246.
6. فرهنگ و تهاجم فرهنگی، ص 404؛ به نقل از: تعلیم و تربیت از دیگاه مقام معظم رهبری، ج 1، ص 248.
7. صحیفه امام، ج18، ص296.
توصیه های مقام معظم رهبری در ماه رمضان
شنبه 95/03/22
تلاوت قرآن همراه با تأمل
دوستان سعی کنند در همه اوقات - به خصوص در ماه رمضان - تلاوت قرآن را از یاد نبرند. قرآن نباید از زندگیتان حذف شود. تلاوت قرآن را حتماً داشته باشید؛ هر چه ممکن است. تلاوت قرآن هم، با تأمل و تدبر اثر میبخشد. تلاوت عجلهیی که همین طور انسان بخواند و برود و معانی را هم نفهمد یا درست نفهمد، مطلوب از تلاوت قرآن نیست؛ نه این که بی فایده باشد - بالأخره انسان همین که توجه دارد این کلام خداست، نفس این یک تعلق و یک رشته ارتباطی است و خود همین هم مغتنم است و نباید کسی را از این طور قرآن خواندن منع کرد. لیکن تلاوت قرآنی که مطلوب و مرغوب مأمورٌبه است، نیست. تلاوت قرآنی مطلوب است که انسان با تدبر بخواند و کلمات الهی را بفهمد، که به نظر ما میشود فهمید. اگر انسان لغت عربی را بلد باشد و آن چه را هم که بلد نیست، به ترجمه مراجعه کند و در همان تدبر کند؛ دو بار، سه بار، پنج بار که بخواند، انسان فهم و انشراح ذهنی نسبت به مضمون آیه پیدا میکند که با بیان دیگری حاصل نمیشود؛ بیشتر با تدبر حاصل میشود؛ این را تجربه کنید. لذا انسان بار اول وقتی مثلاً ده آیه مرتبط به هم را میخواند، یک احساس و یک اشتباه دارد؛ بار دوم، پنجم، دهم که همین را با توجه میخواند، انتباه(توجه) دیگری دارد؛ یعنی انسان انشراح ذهن پیدا میکند. هر چه انسان بیشتر انس و غور پیدا کند، بیشتر میفهمد؛ و ما به این احتیاج داریم.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای هیات دولت، 17/07/1384.
ضیافت خاصان پروردگار
شروع ماه مبارک رمضان، در حقیقت عید بزرگی برای مسلمانان است و جا دارد که مَؤمنین، ورود این ماه را به هم تبریک بگویند و یکدیگر را به استفاده هر چه بیشتر از این ماه توصیه کنند. چون ماه ضیافت الهی است، در این ماه فقط مؤمنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافتند، بر سر سفره پروردگار منّان و کریم مینشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسانها، بلکه همه موجودات عالم از آن بهرهمندند؛ این سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است.
منبع:
آیة الله خامنهای، خطبههای نماز جمعه تهران 10/01/1369
درهای آسمان، درهای بهشت
در روایت داریم که درهای آسمان در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی رابطه قلبی انسان با خدا در این ماه آسانتر از همیشه است. در روایت داریم که درهای بهشت در ماه رمضان گشوده است؛ یعنی به برکت روزه و توجه و خشوعی که لازمه روزه است، فرصت و توفیق کار نیک برای انسان وجود دارد. البته فرصت به معنای تحقق آنچه انسان از آن فرصت جستجو میکند، نیست؛ اراده و دنبالگیری و خواست و حرکت ما را لازم دارد. در هر حال این فرصت وجود دارد و ما میتوانیم از آن بهره ببریم و استفاده کنیم.
منبع:
آیة الله خامنهای، بیانات در دیدار كارگزاران نظام، 20/08/1381.
قطعهای از بهشت
ماه رمضان در هر سال، قطعهای از بهشت است که خدا در جهنم سوزان دنیای مادی ما، آن را وارد میکند و به ما فرصت میدهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. بعضی همان سی روز را وارد بهشت میشوند. بعضی به برکت آن سی روز، همه سال را و بعضی همه عمر را. بعضی هم از کنار آن، غافل عبور میکنند که مایه تأسف و خسران است. حالا برای خودشان که هیچ، هر کس که ببیند این موجود انسانی، با این همه استعداد و توانایی عروج و تکامل، از چنین سفره با عظمتی استفاده نکند، حق دارد که متأسف شود. این ماه رمضان است. ماه ضیافت الله است. ماه لیلة القدر است.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار روحانیان و مبلغان اعزامی به مناسبت فرارسیدن ماه مبارك رمضان، 17/11/1372.
رمضان؛ ماه همواری راه
ما در طول سال و در مسیر طولانی حرکت خودمان در چالش با هواهای نفسانی، با گناهان، با فضاهای تاریکی که خودمان به دست خودمان به وجود میآوریم، با مشکلاتی مواجه میشویم. گاهی انسان برای این که حال دعا پیدا کند، مشکل دارد؛ گاهی برای این که قطره اشکی بفشاند، مشکل دارد؛ چون راه دشوار است، به وسیله خلافها و گناههای خود احاطه میشویم؛ اما قطعه ماه رمضان، آن قطعهیی است که حرکت در آن قطعه آسان است؛ مثل این است که در این راه دشواری که میخواهید به محلی یا به شهری برسید، گاهی مجبورید پیاده راه را طی کنید؛ گاهی مجبورید از آب بگذرید؛
گاهی مجبورید از باتلاق بگذرید؛ یک جا هم میرسید به فرودگاهی که هواپیمای مجهزی آماده است تا شما را بی دردسر و با خیال راحت و پس از طی مسیر طولانی به مقصد برساند. آغاز ماه رمضان، رسیدن به همین فرودگاه است. خدای متعال راه را در ماه رمضان هموار کرده است و فضا را در ماه رمضان، فضای خالی از معارض قرار داده است. این روزهیی که شما میگیرید، نفس و هواهای نفسانی را به زنجیر میکشد؛ این عبادتها، این دعاها، این خشوعها، این ذکرها و این لیلة القدر همان وسایل همواری است که شما را فرسنگها جلو میبرد؛ راهی را که در طول سال و در ماههای دیگر گاهی یک متر یک متر باید طی کنیم، میتوانیم اگر همت کنیم و اگر خودمان را برسانیم، در ماه رمضان این راه را فرسنگ فرسنگ طی کنیم؛ لذاست که شما میبینید اولیای خدا از مژده رسیدن ماه رمضان خرسند میشدند و از فراق ماه رمضان اشکهایشان سرازیر میشد.
منبع:
بیانات آیةالله خامنه ای ، در خطبههای نماز عید سعید فطر، 24/08/1383.
عروج و اعتلای روح
مسأله اساسی در باب ماه رمضان، این است که بشر - که در میان انواع عوامل و موجبات غفلت از خدا و از راه او، محاصره شده و انگیزههای گوناگون، او را به سمت پایین و تنزل و سقوط میکشاند - فرصتی پیدا کند که در آن بتواند روح را - که روح انسان و باطن بشر، به عروج و اعتلا تمایل دارد - به سمت عروج و اعتلا سوق دهد و به خدا تقرب جوید و به اخلاق الهی، تخلق پیدا کند. ماه رمضان، چنین فرصتی است.
منبع:
سخنرانی آیة الله خامنهای در دیدار با اقشار مختلف مردم(روز یازدهم ماه رمضان) 18/01/1369.
محروم واقعی
این، چیز کمی نیست که رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) این ماه [رمضان] را ماه ضیافت الهی به حساب بیاورند. مگر ممکن است که انسان وارد سفره کریم بشود و از آن جا، محروم خارج بشود؟ مگر وارد نشوی. آن کسانی که وارد سفره غفران و رضوان و ضیافت الهی در این ماه نشوند، البته بی بهره خواهند ماند و واقعاً این محرومیت به معنای حقیقی است. «ان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم». (عیون اخبار الرضا، ج1، ص230) محروم واقعی، آن کسی است که نتواند در ماه رمضان، غفران الهی را به دست بیاورد.
منبع:
سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان و كارگزاران نظام جمهوری اسلامی، به مناسبت عید سعید فطر، 07/02/1369.
نوافل را بخوانید
این نوافل سی و چهار رکعتی که برای نمازهای روز و شب وارد شده است، بسیار با ارزش است. ماه رمضان فرصت خوبی است. ما غالباً اهل نوافل نیستیم. ولی ماه رمضان که میشود، چه مانعی دارد؟ کدام کار با دهان روزه، بهتر از نماز خواندن؟ چهار رکعت نماز ظهر است، قبل از این چهار رکعت، هشت رکعت نافله دارد؛ چهار دو رکعتی. چهار رکعت نماز عصر است و قبل از این چهار رکعت، هشت رکعت نافله نماز عصر است. این نوافل را بخوانید. همچنین نوافل مغرب را که از اینها مهمتر است؛ و نیز نوافل شب که یازده رکعت است. همچنین نافله صبح که دو رکعت است. کسانی هستند که در ایام معمولی سال، برایشان مشکل است پیش از اذان صبح برای نماز شب بیدار شوند. ولی در این شبها، به طور قهری و طبیعی بیدار میشوند. این یک توفیق الهی است. چرا از این توفیق استفاده نکنیم؟ ان شاء الله فرصتهای ماه رمضان را مغتنم بشمارید.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری در روز اول ماه مبارك رمضان، 04/12/1371.
راه، نزدیک است
ماه رمضان، ماهی است که میشود با تذکر و توجه در آن، به جبران کردههای ناپسند پرداخت. در «دعای ابو حمزه»، عبارتی بسیار تکان دهنده وجود دارد؛ که آن عبارت، این است: «واعلم انّک للرّاجی بموضع اجابةٍ و للملهوفین بمرصد اغاثةٍ و انّ فی اللّهف الی جودک و الرضا بقضائک عوضاً من منع الباخلین و مندوحةً عمّا فی ایدی المستأثرین و انّ الراحل الیک قریبُ المسافة و انک لا تحتجب عن خلقك الاّ ان تحجبهم الاعمال دونک.»(مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی) فرد دعا خوان و ثناگو، عرض میکند: «ای خدای من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزین پناه بردن به دیگران کردم و میدانم اگر کسی به سوی تو بیاید، راه نزدیک است… .»
منبع:
بیانات آیةالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه تهران، 14/11/1373.
کسانی که همهمه جهنم را نمیشنوند
امام سجاد (سلام الله علیه) در دعای ابوحمزه - که دعای خیلی با حال و خوبی است - ترس از قیامت را تشریح میکنند: «ابکی لخروجی عن قبری عریاناً ذلیلاً حاملاً. ثقلی علی ظهری»؛ امروز میگریم برای وقتی که عریان و ذلیل و بار سنگین عمل بر دوشم از قبر بیرون میآیم. «انظر مرّةً عن یمینی و اخری عن شمالی اذ الخلائق فی شأن غیر شأنی لکل امرء منهم یومئذ شأن یغنیه وجوه یومئذ مسفرة ضاحکة مستبشرة»؛ یک عده چهرههاشان خندان است و خشنود و خوشحال و سربلندند. اینها چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که در دنیا از پل صراطی که حقیقت و باطنش در آنجاست و مثال آن در اینجاست، توانستهاند رد شوند. این پل صراط، پل عبودیت، پل تقوا و پل پرهیزگاری است؛ «و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»؛ صراط این دنیا، همان صراط روی جهنم است. «انک علی صراط مستقیم» ی که به پیغمبر میفرماید، یا «ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»، همان صراط روی جهنم است. اگر اینجا ما توانستیم از این صراط، درست، با دقت و بدون لغزش عبور کنیم، گذر از آن صراط آسانترین کار است؛ مثل مؤمنین که مانند برق عبور میکنند. «انّ الذین سبقت لهم منا الحسنی اولئک عنها مبعدون لا یسمعون حسیسها»؛ اصلاً اینها همهمه جهنم را هم نمیشنوند؛ «و هم فی ما اشتهت انفسهم خالدون لا یحزنهم الفزع الاکبر.» فزع اکبر، یعنی دشوارترین ترسی که ممکن است برای انسان پیش بیاید. مؤمنین با همین ابعاد جسمانی و روحانی و نفسانی، فزع عظیمی که در آنجاست، «لا یحزنهم الفزع الاکبر»؛ اینها را محزون و اندوهگین نمیکند؛ اینها از این صراط عبور کردهاند.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان نظام، 06/08/1383
انس با قرآن
این ماه [رمضان]، ماه ضیافت الهی است. پذیرایی خداوند از بندگان خود در این ماه - که یک پذیرایی معنوی است - عبارت است از گشودن درهای رحمت و مغفرت و مضاعف کردن اجر و ثواب اعمال خیری که بندگان در این ماه انجام میدهند. روزه ماه رمضان هم یکی از مواد همین ضیافت عظیم الهی است، که مایه تصفیه روح انسان و ایجاد زمینه طهارت قلبی روزهدار است.
این ماه [رمضان]، همچنین بهار قرآن است. انس با قرآن، معرفت اسلامی را در ذهن ما قویتر و عمیقتر میکند. بدبختی جوامع اسلامی، به خاطر دوری از قرآن و حقایق و معارف آن است. آن کسانی از مسلمانان که معانی قرآن را نمیفهمند و با آن انس ندارند، وضعشان معلوم است. حتی کسانی هم که زبان قرآن، زبان آنهاست و آن را میفهمند، به خاطر عدم تدبر در آیات قرآن، با حقایق قرآنی آشنات نمیشوند و انس نمیگیرند. میبنید که آیه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» (سوره نساء، 141) – یعنی خداوند مؤمنین را زیر دست و زبون کفار قرار نداده است – در کشورهای عربی و به وسیله مردم عرب زبان در دنیا خوانده میشود، اما به آن عمل نمیگردد. در آیات قرآن، توجه و تنبه و تدبر [نمیکنند]؛ لذا کشورهای اسلامی عقب ماندهاند.
منبع:
بیانات مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران، 29/07/1384.
http://www.aviny.com