عصر دشوار امتحان
برای موفقیت فردی و اجتماعی و بهرهوری از عمر، كه مهریه سعادت ماست، باید شرایط و زمینههای آن را فراهم نمود تا با به كارگیری ودر نظر گرفتن آنها و نیز دفع موانع، عملكرد خویش را به گونهای تنظیم کنیم كه خواستهها دست یافتنی شوند. یكی از آموزههای اصیل اسلامی كه با تأكید خاصی از آن یاد شده و توجه آن را لازمه حركت عاقلانه انسان تا رسیدن به رستگاری شمرده است، آگاهی بهزمانه و زمان شناسی است، همان گونه که رسول مكرم اسلام صلی الله علیه و آله در این زمینه فرمودند: «عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ یكُونَ بَصیراً بِزَمَانِه؛ بر عاقل لازم است كه به زمان خود بینا باشد».
اهمیت این مطلب به قدری است كه امیرالمومنین علیه السلام عدم جبههگیری صحیح دربرابر زمان را زمینه حمله همه جانبه آن دانسته و میفرمایند: «مَنْ أَمِنَ الزَّمَانَ خَانَهُ وَ مَنْ تَعَظَّمَ عَلَیهِ أَهَانَهُ وَ مَنْ تَرَغَّمَ عَلَیهِ أَرْغَمَهُ وَ مَنْ لَجَأَ إِلَیهِ أَسْلَمَه؛ هر كس به زمانه اعتماد كند، زمانه به او خیانت میورزد؛ هر كه به روزگار تكبر كند (از سنن و مقرراتش سرباز زند) روزگار به او اهانت خواهد نمود، هر كس او را خشمگین كند، به خاكش خواهد افکند، هر كه به آن پناه برد، او را تسلیم حوادث خواهد نمود».
البته راز این عنایت ویژه به شناخت زمان را در روایات ائمه معصومین میتوان پیگیری نمود؛ به عنوان نمونه، امام صادق علیه السلام میفرمایند: «كسی كه به زمان خود آگاه و مطّلع باشد، گرفتار شبهات و مسائل مبهم نمیشود».
ملاحظه میفرمایید كه برای جلوگیری از آسیبها و ناكامیها، بویژه در عقاید و باورها كه پایههای یك زندگی موفق را تشكیل میدهد و نیز در نحوه برخورد با موانع و فرصتها، شناخت زمان، بسیار ضروری است. با این بیان روشن شد كه همانگونه كه یكی از اندیشمندان به آن تصریح نموده است، « مقصود از زمان، در اینجا زمان تاریخی و تقویمی نیست، بلكه زمان فكرى و فرهنگی و زندگی معاصر است كه انسان هر عصر در آن بسر میبرد».
ذكر این نكته لازم است كه هدف از شناخت زمان، الزاماً به معنای تسلیم شدن و منطبق دادن اعمال با آن نمیباشد، بلكه آنچه مورد نظر است، استفاده بهینه از ظرفیت زمان میباشد، چنانکه استاد شهید مطهری به همین نکته تصریح نمودهاند: «شناسایی عصر و زمان خود، این است كه دوراندیشی و تیزهوشی و درك مقتضیات زمان [داشته باشیم] نه به معنی اینكه عوامل زمان چه تقاضایی دارد و چه میخواهد كه ما هم همان را بخواهیم، بلكه به این معنی است كه عوامل زمان ما چیست كه ما از خوبش استفاده كنیم و با بدش مبارزه كنیم».
چه بسیار اعمالی كه اگر درجای خودش و به وقت خویش انجام شوند، بهرههای فراوانی را نصیب عامل آن نمایند و برعكس اگر در غیر وقت خویش و بدون توجه به زمان حال، صورت گیرند، نتیجهای جز ناكامی و از دست دادن امكانات مادی و معنوی به بار نیاورند، درست مثل پاشیدن بذر گندم که باید در فصل و زمان مناسب خویش در مزرعه پاشیده شود و الاّ کیفیت بذر و خاک زمین، حتی اگر عالی هم بوده، اما در زمان مناسب رشد، کاشته نشود، خُسران و ضرر، تنها چیزی است که نصیب صاحب آن میشود. به همین جهت است كه امام صادق علیه السلام فرمودند: «مَعَ التَّثَبُّتِ تَكُونُ السَّلَامَه وَ مَعَ الْعَجَلَه تَكُونُ النَّدَامَه وَ مَنِ ابْتَدَأَ بِعَمَلٍ فِی غَیرِ وَقْتِهِ كَانَ بُلُوغُهُ فِی غَیرِ حِینِه؛ سلامتی به همراه درنگ و مشورت است و شتابزدگی موجب پشیمانی خواهد شد و هر كه بیموقع كارى را شروع كند، نتیجهاش نیز بیموقع خواهد بود».
بنابراین بسیار بهجاست كه قبل از هرگونه اقدام و عملی كه برای رسیدن به اهداف خود در نظر گرفتهایم، به زمانه خویش توجه و شناخت درستی پیدا كنیم تا هم از ظرفیتهای موجود بهره ببریم و هم از ناكامی در نتایج عمل مصون بمانیم. باید همیشه این كلام امیر حكمت و بیان امیرالمؤمنین را مد نظر داشته باشیم كه فرمودند: «بپرهیز از شتابزدگی در کارها پیش از رسیدن وقت آنها و از اهمال گری دستی در آن هنگام که امکان دست یافتن فراهم آمده باشد و از لجاجت کردن در هنگامی که راه صواب دانسته نیست و از سستی نمودن در آن هنگام که راه عمل آشکار شده است؛ پس هر کار را در جای خود قرار بده و هر عمل را در موقع خود به انجام برسان».
عصر غیبت، عصر امتحان دشوار
یكی از باورهای قطعی مذهب شیعه امامیه كه قائل به دوازده امام و جانشین پس از نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله هستند، مسأله غیبت امام دوازدهم، حضرت مهدی(عج) میباشد. از زمان خود رسول اكرم صلی الله علیه و آله، موضوع غیبت امام مهدی(عج) تا زمان امام یازدهم حضرت امام عسكری علیه السلام به صورت مكررّ، بیان و گوشزد شده است تا مسلمانان و به خصوص شیعیان در برخورد با آن، آمادگی داشته باشند. به عنوان نمونه؛ رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «الْمَهْدِی مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ كُنْیتُهُ كُنْیتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلُقاً یكُونُ لَهُ غَیبَه؛ مهدی(عج) از فرزندان من است، اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، او از لحاظ صورت و سیرت و اخلاق، شبیهترین انسانها به من است، برای او غیبتی خواهد بود». و نیز امام صادق علیه السلام فرمودند:«لِلْقَائِمِ غَیبَتَانِ إِحْدَاهُمَا قَصِیرَه وَ الْأُخْرَى طَوِیلَه؛ برای قائم آل محمد(عج) دو غیبت است، یکی از آنها کوتاه و دیگری طولانی خواهد بود».
حجم روایات در این زمینه آنقدر زیاد است كه قابل انكار نیست. تأكید معصومین به وقوع غیبت امام دوازدهم و بیان حوادث این دوره و نیز راهكارهای مقابله با فتنههایی كه در این دوره زمانی دامنگیر مسلمانان و به ویژه شیعیان میشود، همه و همه گویای حتمی بودن و حساسیت خاص عصر غیبت است به طوریكه هر كسی كه روایات باب غیبت را ملاحظه كند، به سادگی اهمیت و حساسیت این دوره را در سیر تاریخی اسلام و تشیع درك خواهد نمود. امام عسكری علیه السلام فرمودند:«إِنَّ لِوَلَدِی غَیبَه یرْتَابُ فِیهَا النَّاسُ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّه؛ برای فرزندم غیبتی طولانی خواهد بود که در آن مردم به تردید خواهند افتاد، مگر این که خدا او را حفظ کند».
در این میان، امتحان دین داری و عصر غیبت دو واژهای هستند كه همانند دو قلوهای به هم چسبیده، سایه به سایه در روایات عصر غیبت، خودنمایی میكنند. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «برای قائم ما غیبتی است که مدتش طولانی است. گویا شیعیان را میبینیم که در زمان غیبت او سرگردان به هر طرف میروند، همانند گوسفندانی که به خاطر گم کردن چوپان خود، به دنبال چراگاه میروند، امّا او را پیدا نمیکنند. بدانید هر کسی که در زمان غیبت او بر دین خود ثابت بماند و در این مدت سنگدل نشود، در بهشت با من و در درجه من خواهد بود».
با توجه به همین رابطه تنگاتنگ و نیز ضرورت شناخت دقیق عصر غیبت و بایستههای آن كه در قبل بیان شد لازم است پیش از هرگونه تلاش و فعالیت هدفمندی، با دورهای كه خود نیز درآن قرار داریم و نیز با عوامل و شرایط و ویژگیهای آن خوب آشنا شویم تا در نتیجه این بصیرت، برعملكردها و تلاشهای خود، مدیریت قابل قبولی نموده و زمینه مناسبی را برای موفقیت در این آزمون بزرگ فراهم کنیم و گوهر دین را از دست بُرد شیاطین آخر الزمان حفظ نماییم. انشاء الله….
*. فارغ التحصيل مرکز تخصصی مهدويت.
. الخصال، ج2، ص525.
. تحف العقول، ص85.
. کافی، ج1، ص26.
. الحياة، ترجمه احمد آرام، ج4، ص 151.
. يادداشتهای شهيد مطهری، ج9، ص 327.
. الخصال، ترجمه فهری، ج1، ص113.
. نهج البلاغه، نامه 53، ص444.
. کشف الغمة، ج2، ص521.
. کافی، ج1، ص340.
. کشف الغمة، ج2، ص527.
. کمال الدين، ج1، ص 303.
حسن ملایی ـ دوماهنامه امان شماره 22
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم رجبيكلاشمي در 1394/10/07 ساعت 09:06:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |