مقام قرب فاطمه علیها السلام در پیشگاه خدا

مقام قرب فاطمه علیها السلام در پیشگاه خدا[77]

می دانیم بالاترین مرحله قرب «فنا» است.

«فنا» به معنای فراموش کردن همه چیز، و همه کس، و حتی فراموش کردن خویشتن در برابر خداوند.

یعنی انسان به مرحله ای برسد که جهان هستی را جز سرابی نبیند، و عالم آفرینش را جز سایه ای کمرنگ مشاهده نکند.

همه جا خدا را ببیند، و در جستجوی او باشد.

خویشتن را پروانه وار در آتش شمع وجود او بسوزاند، و هستی خویش را در هستی او محو و نابود ببیند.

یکی از آثار رسیدن به این مقام، «تسلیم مطلق» در برابر اراده اوست، آنچه او می خواهد، بخواهد، و آنچه او می پسندد، بپسندد.

هم رضای او رضای خدا باشد، و هم رضای خدا رضای او.

و با در دست داشتن این معیار به سراغ مقام عرفان بانوی اسلام، فاطمه زهرا علیها السلام و قرب او در درگاه خدا می رویم و این حقیقت را از زبان پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله می شنویم:

1- در کتاب های متعدد معروفی از اهل سنّت و در روایات متعدد و فراوانی آمده است که پیغمبر به فاطمه زهرا علیها السلام فرمود:
[78]

«انَّ اللَّهَ یغْضِبُ لِغَضَبِک وَ یرْضی لِرِضاک؛ (51)

خداوند بخاطر خشم تو خشمگین می شود، و به خاطر رضای تو راضی».

2- در صحیح بخاری که معروف ترین منابع حدیث اهل سنّت است، چنین می خوانیم: پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنّی فَمَنْ اغْضَبَها فَقَدْ اغْضَبَنِی؛ (52)

فاطمه پاره وجود من است، هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده».

3- و نیز در همان کتاب در جای دیگر می خوانیم: پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«فَانَّما هِی فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یرِیبُنِی ما ارابَها وَ یؤْذِینِی ما آذاها؛ (53)

فاطمه پاره وجود من است، هر چیز که او را ناراحت می کند مرا ناراحت می کند، و هر چه او را آزار دهد مرا می آزارد».

و همان گونه که گفتیم احادیث در این زمینه بسیار است و همگی حاکی
[79]

از مقام بلند فاطمه زهرا علیها السلام در معرفت پروردگار و مقام عصمت و اخلاص و ایمان اوست، او به جایی رسیده که خشنودی و غضب او، خشنودی خدا و رسول اللَّه صلی الله علیه و آله شده است، و این ارزشی است والا که هیچ چیز با آن برابری نمی کند.

4- این بحث را با حدیث دیگری در این زمینه از «صحیح ترمذی» پایان می دهیم، آن جا که از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود:

«انَّما فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی یؤْذِینِی ما آذاها وَ ینْصَبُنِی ما نَصَبَها؛ (54)

فاطمه پاره تن من است، آنچه او را آزار دهد مرا آزار می دهد و آنچه او را به زحمت افکند مرا به زحمت می افکند».

بدیهی است علاقه پدر و فرزندی هرگز نمی تواند چنین پدیده ای را توجیه کند، زیرا پیغمبر به عنوان «رسول اللَّه» چیزی را اراده نمی کند جز آنچه خدا اراده کند، و هماهنگی خشنودی و رضای فاطمه با خشنودی و رضای خدا و پیامبر دلیلی جز محو اراده او در اراده و خواست خدا ندارد.

این نکته نیز شایان دقت است که معمولًا جمله «فاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی» را به معنای فاطمه پاره تن من است، تفسیر و ترجمه می کنند، در حالی که در این جمله سخنی از تن در میان نیست، بلکه مفهوم حدیث این است که فاطمه علیها السلام پاره ای از وجود و هستی پیامبر صلی الله علیه و آله است، هم از نظر جسمی
[80]

و هم روحی، در خود روایات نیز شاهد بر این معنا داریم که به خواست خدا خواهد آمد.
51) مستدرک الصحیحین، جلد 3، صفحه 153. این حدیث را ابن حجر در« الاصابة» و ابن اثیر در« اسد الغابة» آورده است52) صحیح بخاری، کتاب بدأ الخلق(باب مناقب قرابة رسول اللَّه).53) صحیح بخاری، کتاب النکاح(باب ذب الرجل عن ابنته). مضمون این دو حدیث در بسیاری از کتب معروف مانند خصائص نسائی، فیض الغدیر، کنزالعمال، مسند احمد، صحیح ابی داود و حلیة الاولیاء آمده است.54) صحیح ترمذی، جلد 2، صفحه 319.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.