مهمترین دلایل پیوند میان عاشورا و انتظار، از منظر روایات
1 ـ خاندان واحد
هرچند که نسبتهای خونی، تنهاترین عامل انتقال صفات و خُلقیات، از نسلی به نسل دیگر نیست، اما همین عامل، یکی از اصلی ترین عوامل اتصال صفات و خصوصیات جسمانی و نفسانی از گذشتگان به آیندگان است.
حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، فرزند با واسطة امام حسین(علیه السلام)محسوب میشود و این رابطة پدر و فرزندی، صرف نظر از صفات مشترک الهی، تا حدودی تعامل میان عاشورا و انتظار را تسهیل میکند.
روایت شده است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آلهو سلم)در یکی از روزهای آخر عمرمبارکشان، در حالی که دستشان را به شانة امام حسین(علیه السلام)گذاشته بودند، خطاب به حضرت فاطمه(سلام الله علیها)فرمودند:« مِن هَذَا مَهْدِي الْأُمَّة ؛ مهدی امت، از نسل این فرزندماست.»(بحارالانوار،ج51،ص91)
امام حسین(علیه السلام)می فرماید: « قَائِمُ هَذِهِ الْأُمَّةِ هُوَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ وَ هُوَ الَّذِي يُقْسَمُ مِيرَاثُهُ وَ هُوَ حَي ؛ نهمین فرزند من، قائم به حق است و او صاحب غیبت خواهد بود که خداوند، زمین مرده را به وسیلة او دوباره زنده خواهد کرد . » (بحارالانوار،ج51،ص134)
2 ـ مکتب واحد
در دین مبین اسلام، در کنار کتاب خداوند، ائمه مظهر هدایت، معرفی شدهاند. از این رو استراتژی تمامی معصومین(علیهم السلام ) را باید در فرهنگ و مکتب واحد مورد مطالعه قرار داد. مکتب اسلام، جانبازی و ایثار برای حفظ ارزشها را اصلی مسلم دانسته است؛ چنانچه امام حسین(علیه السلام )فرموده اند:
« همانا من به منظور ایجاد اصلاح در امت جدم، رسول خدا(صلی اله علیه و آله وسلم)قیام کردهام. میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره و روش جد و پدرم عمل نمایم . » (بحارالانوار، ج44،ص329)
اساس فرهنگ انتظار نیز بر ظهور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)و احیای سنتهای فراموششدة اسلام و نابودی سنتهای باطل، استوار است.
همانگونه که از پیامبر(ص)روایت شده است: « زمانی که خداوند بخواهد اسلام را عزیز کند، تمامی ستمگران را نابود مینماید و خداوند بر اینکه امت را پس از تباهشدنش اصلاح کند، تواناست . » (بحارالانوار، ج51، ص83)
3 ـ اهداف واحد
از مجموع سخنان امام حسین(علیه السلام )، اهداف والای نهضت عاشورا به خوبی روشن میشود که احیای قرآن، احیای سنت نبوی و سیرة علوی، از بین بردن کجرویها، حاکم ساختن حق، حاکمیت بخشیدن به حقپرستان، از بین بردن سلطة استبدادی حکومت ستمگران و تأمین قسط و عدل در تمامی عرصهها از آن جمله است. از سوی دیگر، وقتی اهداف قیام منجی عالم بشریت و ویژگیهای حکومت آن حضرت را مطالعه میکنیم، همین اهداف و انگیزهها را در آن مشاهده میکنیم.
حضرت امام حسین(علیه السلام)، شخصاً از تحقق اهداف خود توسط فرزندش حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه السشریف)، اینگونه خبر میدهد: «اگر از عمر دنیا یک روز باقی باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی میگرداند که مردی از فرزندان من قیام کند و دنیا را پس از آن که از ظلم و ستم پر شده بود، پر از عدل و داد نماید . » (کمالالدين وتمامالنعمة، ج 1، ص317.)
4 ـ خط مشی واحد
ائمه(علیهم السلام ) نه تنها هیچگاه حکومتهای نامشروعِ جور را تأیید نکردند، بلکه بسته به شرایط، علیه آنها نیز به پا خواستند؛ لذا عاشورا و انتظار را باید از حیث راهبرد و خطّ مشی، در این چارچوب بررسی کرد. بررسیها به سهولت ثابت میکنند که استراتژی امام حسین(علیه السلام) و حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از این نظر نیز، منطبق هستند.
در واقع قیام اباعبدالله(علیه السلام)از آنجا کلید خورد که «ولید بن عتبه» فرماندار مدینه، از ایشان خواست که یا با یزید بیعت کند و یا تبعید را بپذیرد. این خواسته، برای امام چنان سهمگین بود که برآشفتند و فرمودند: «همانا نابکار، فرزند نابکار، مرا بین مرگ و ذلت قرار داده است و ذلت از ما دور باد . » (بحارالانوار، ج 45، ص8)
ایشان، در جایی دیگر علت عدم بیعت با یزید را اینگونه بیان میکنند: «یزید رَجُلٌ فاسِقٌ، شارِبُ الخَمر، قاتلُ النّفسِ المُحترمَه، مُعلِنً بِالفِسق و مِثلِی لایُبایِعَ بِمِثلِه ؛ یزید، فردی فاسق، شرابخوار، قاتلِ جان بیگناهان و ظاهرالفسق است و کسی مانند من با چنین شخصی بیعت نمیکند . » (بحارالانوار، ج 44، ص325)
در موضوع مهدویت و انتظار نیز، مسئلة عدم بیعت با حکومت نامشروع، کاملاً برجسته است.
حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خود، در اینباره میفرمایند: «همانا هیچکدام از پدران من نبودند، مگر آنکه بیعتی از ستمکاران برگردن داشتند و من، خروج و ظهور خواهم کرد، در حالی که هیچ بیعتي با طواغیت، به گردن ندارم . » (احتجاج، ج 2، ص471)
امام صادق(علیه السلام) نیز بر این موضوع، اینگونه تصریح میکنند: «یَقومُ القائِم وَ لَیسَ فِی عُنُقِه بَیعَةٌ لِاحَدٍ» ؛ «قائم قیام میکند، در حالیکه در قبال هیچکس، بیعتی ندارد . » (منتخب الاثر، ص357)
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم رجبيكلاشمي در 1400/06/07 ساعت 10:59:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |