نصف حلال انار!
یکشنبه 94/10/06
عبدالله عبدی کوفی معروف به «عبدالله بن ابی یعفور» از یاران و دوستداران واقعی اهلبیت علیهمالسلام هست. وی روزی در حضور امام صادق علیهالسلام بود و در ضمن صحبتهایی که با آن حضرت داشت جملهای زیبا بیان کرد که جای تفکر و اندیشه بسیار زیادی دارد. ایشان به امام صادق علیهالسلام عرضه داشت: «و الله لو فلقت رمانه بنصفین فقلت هذا حرام وهذا حلال لشهدت ان الذی قلت حلال، حلال و ان الذی قلت حرام، حرام فقال رحمک الله رحمک الله» سوگند به خدا اگر اناری را از وسط دو نصف کنی و بفرمایی که نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئناً گواهی خواهم داد که آن نصفهای را گفتی حلال، حلال است و آن نصفی را که فرمودی حرام، حرام است. امام صادق علیهالسلام فرمود: «خدا تو را رحمت کند، خدا تو را رحمت کند». در این کلام زیبا نکات بسیار زیادی نهفته است که اگر آنها را در زندگی خود پیاده کنیم زندگیمان بیشتر رنگ و بوی امام زمان (عج) میگیرد.
1. شیعه واقعی سراپا تسلیم فرمان امام خویش است و هرگز اهلبیت را رها نخواهد كرد امام صادق در این زمینه میفرمایند «كذب من زعم انه من شیعتنا و هو متمسك بعروه غیرنا» دروغ پنداشته آن كسی كه خود را شیعه ما میداند ولی به ریسمان (سرپرستی و ولایت) غیر ما چنگ میزند.
2. هر شخص، هر مسئولیت و پست و مقام علمی و موقعیت اجتماعی که در میان جامه دارد باید در مقابل امام زمانش مطیع محض باشد و ولایت محوری را سرلوحه کارهای خود کند چنانکه عبدالله بی یعفور در میان قوم و قبیله خود عظمت علمی و موقعیت اجتماعی خاصی داشت و در شهر و دیار خود شخصیتی با نفوز بود ولی در برابر فرمان امام زمانش مطیع محض بود
3. هر چه معرفت ما نسبت به امام زمانمان بیشتر باشد میزان ولایتپذیری ما نسبت به مقام ولایت بیشتر میشود. لذا اگر بخواهیم در مقابل خواستههای امام زمانمان کوتاهی نکنیم باید شناخت خودمان را نسبت به امام زمانمان بالا ببریم همانطور که ابن ابی یعفور یکهتاز این میدان بود
4. محبان و دوستداران ائمه همواره در موقعیتهای مختلف و از سر اخلاص، ارادت خود را به اهلبیت ابراز میکردند و اعتقاد درونی خود را به امام زمانشان بیان میکردند. شیعیان و محبان حقیقى امام عصر نیز میتوانند همواره محبت و دوستی خود را عملاً به امامشان ابراز نمایند و یا در خلوتهایی که دارند، در بین نجواهای عاشقانهشان، مراتب ارادت خود به حضرتش را بیان نمایند و ارتباطی معنوی با امام عصر عج برقرار نمایند.
آخرین سفارش
یکشنبه 94/10/06
برای حضرت مهدی(عج)، تربیت کنید!
سلام بر شهیدان؛ بی قرارانی که برندهتر از پارههای آهن بودند. نه تنها طوفانهای سخت حوادث، آنان را از پای در نیاورد، بلکه با ارادههای پولادینشان، طوفانها به پا کردند و لرزه بر اندام ظالمان و ستمگران انداختند. آنان که شهد شیرین زندگی منتظرانه را چشیده بودند و از زیبایی های قدم زدن در کوچه پس کوچه های انتظار بهره مند شده بودند.
شهدای والامقام هشت سال دفاع مقدس، رابطه معنوی بسیار زیبایی با امام زمان خود داشتند. طعم شیرین انتظار را چشیده و از زیباییهای زندگی امامپسندانه بهرهمند بودند، دوست داشتند دیگران نیز از این زیباییها بهرهمند باشند.
یکی از مقدسترین دغدغههای شهدا این بود که می کوشیدند اطرافیانشان و بستگانشان و مخصوصا فرزندانشان طوری تربیت شوند که از منتظران و سربازان امام زمان(عج) باشند. آنان در این باره، سفارشهایی به نزدیکان خود داشتهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
«شهیدذبیحالله کردکلائی» در بخشی از وصیتنامهاش، خطاب به عمویش مینویسد:
«عموجان! در تربیت فرزندانم سخت بکوش و آنها را مسلمان رسالهای به بار بیاور؛ طوری که وقتی بزرگ شدند، سربازان واقعی امام زمان(عج) باشند.»
شهیداحمد کاظمی خطاب به همسرش میگوید:
«از تو میخواهم برای فرزندانم هم مادر باشی و هم پدر؛ آنها را از عاشقان خاندان رسولالله(ص) و پیرو مکتبشان بار بیاوری، تا آنها هم از یاران امام و از سربازان آقا امام زمان(عج) باشند.»
شهید حسین نادری: «انسان، هم میتواند در بستر بمیرد، و هم در میدان رزم، در رکاب امام زمان(عج) جامۀ سرخ بر تن کند… از خواهرم میخواهم که حجابش را حفظ کند و درسش را بخواند، و برادرم را سربازی سربلند، برای حضرت مهدی(عج)، تربیت کنید!»
شهید سیدعبدالحسین ثانیمرتضوی:
«از خداوند میخواهم که یگانهفرزندی که از این جانب باقی خواهد ماند، مانند یک سرباز اسلام، به تمام معنا، بار آید! اگر از پدرش پرسید، به وی بگویید: هروقت امام زمان(عج) ظهور کرد، پدرت نیز خواهد آمد، تا شاید از منتظران امام زمان(عج) بوده و در رکاب آن حجت(عج) ، در روی زمین بجنگد. فرزندم! برای تو امیدوارم که از سربازان امام زمان(عج) قرار بگیری!»
شهیداللهبخش یزدانپناه:
«امیدوارم فرزندم، سربازی سربلند برای امام زمان(عج) و نایبش خمینی به بار آید! حاضر نیستم که قلب نازنین امام زمان(عج) از ما و خانوادۀ ما ناراحت شود.»
یعقوب توکلی، فرهنگنامه جاودانه های تاریخ، دفتر هشتم، ص272.
محمد خامه یار، هزار حنجره آواز، ص91.
همان، (استان کرمان)، ج1، ص660.
یعقوب توکلی، فرهنگنامه جاودانه های تاریخ، دفتر دوازدهم، ص597.
سالم جعفری، امام زمان(عج) و شهدا، ص202.
نشانههای حضور معنوی حضرت مهدی(عج)
یکشنبه 94/10/06
مقدمه
عصر غیبت، عصر دودلی ها و شک و تردید است. در این دوره، فتنه های گوناگون و اندیشه های رنگارنگ پیدا می شوند، حال اگر ما به حضور معنوی امام زمان اعتقاد داشته باشیم، پیوند محکمتری با ایشان د اشته و در صحنه عمل هیچ وقت دچار لغزش و دودلی نمی شویم و با یقین کامل برای فردایی روشن آماده می شویم.
دلایل حضور معنوی امام زمان(عج)
برای اثبات حضور معنوی امام عصر دلایل فراوانی میتوان اقامه نمود که برخی از آنها از این قرار است:
1. سلام بر امام زمان در زیارتها
سلام یعنی کنار بودن از آفات ظاهری و باطنی و معنای دیگر آن درود و تحیت فرستادن است و زمانی که گفته می شود: السلام علیک، روح معنا چنان است که خدا تو را از تمام آفات و بلیّات محفوظ و سلامت بدارد و از هر نوع ناراحتی و گزند روحی و جسمی بر کنار دارد ، خدا تو را در رحمت واسعه خود جایگزین کند و نیز نمایانگر تواضع و فروتنی، در برابر اولیای حق و آنهایی که دوست خدا هستند و خدا آنها را دوست می دارد. کاف در عبارت «السلام علیک»کاف خطاب است و اشاره به این است که امام حاضر است و کلام ما را می شنود ، کما این که در زیارت ائمه آمده است: « اشهد انک تسمع کلامی و ترد جوابی؛ گواهی می دهم که کلام مرا می شنوی و جوابم را می دهی». بنا براین امام شاهد و ناظر بر سلام کننده است و لذا باید در مقابل امام، ادب را مراعات نمود.
2. امام زمان شاهد بر مخلوقات
در فرازهایی از زیارتی مثل جامعه کبیره و در وصف امامن معصوم میگوییم:« وشهداء علی خلقه؛گواهان بر مخلوق خداوند». شهادت به حضور در واقعه ای و مشاهده با چشم ظاهری و یا بینایی باطنی ( بصیرت ) گفته می شود. لذا اطلاق لفظ شهود به حضور تنها (بدون مشاهده ) و لفظ شهادت به حضور با مشاهده، مناسب تر است، این لفظ به گفتاری که از روی علمی که با مشاهده چشم ظاهر یا باطن حاصل شود نیز اطلاق می شود. در مسائل اجتماعی نیز همین مقصود است که در مقام نزاع و کشمکش های اجتماعی ، مردم برای کارهای خود گواه می گیرند تا هنگام نزاع بتوانند در محاکم قضایی با شهادت شاهد بر وقوع امری آن را اثبات کنند.
مقصود از شهادت بر خلق
پس از روشن شدن اصل شهادت، خوب است بدانیم که مقصود از شهادت بر خلق چیست؟ در این باره چند نظر مطرح است:
اول؛ مقصود از شهادت بر مردم، شهادت بر اعمال آنها است.
دوم؛ مقصود، بیان حق و دین است یعنی امامان شهادت می دهند که حق را به مردم گفته اند و احکام دین را بیان نموده اند.
سوم؛ شهادت می دهند برای انبیای گذشته که آنان احکام را به مردم ابلاغ نموده اند.
چهارم؛ شاهد را به معنای لغوی یعنی حاضر در نظر بگیریم ، پس شاهد بر خلق یعنی اعمال خلق بر آنان عرضه می شود و آنان شاهد ما یعنی حاضر و ناظر بر اعمال خلق هستند و چیزی بر آنها مخفی نیست و دلیل این قول روایاتی است که دلالت دارد بر این که هر هفته (و در بعضی از اخبار هفته ای دو مرتبه) اعمال خلق بر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) عرضه می شود.
فواید شاهد بودن ائمه
شاهد بودن امامان بزرگوار بر ما فوایدی دارد که عبارتند از:
1. شاهد بر اعمال هستند تا این که خلق، با این اعتقاد، خودشان را از بدیها دور بدارند.
2. به جهت اعمال خلق ، شاهد بر آنها هستند تا این که خلق، با اعتقاد به این حقیقت، خود را به انجام فضایل وادارکنند.
3. این بزرگان شاهد بر اعمال خلقند تا این که دعاها و طلب فیوضات مردم، با اعتقاد به این حقیقت (شاهد بودن معصومین)، روی انتظام باشد و بدانند که اگر اخلاص نداشته باشند، دعا و تضرع بی اخلاصشان مشهود معصومین است، بنابر این بر رد دعاها و تأخیر خواسته هایشان اعتراض نداشته باشند.
4. معصومین شاهد بر خلقند تا مردم با اعتقاد به این حقیقت که خود و اعمالشان، مشهود معصومین هستند شایستگی ها و استحقاق ها را در روا شدن حاجات، منظور کنند که اگر چنانچه بدون دعا و تضرع به آنها خواسته هایی عطا شد و یا عطا نشد متوجه باشند که قابلیت هایشان مشهود معصومین بوده و چون اینها وسائط فیض هستند طبق قابلیت ها از خدای تعالی فیض را اخذ و به خلق اعطا و یا از آنها منع کرده اند.
3. امام مهدی چشم بینای خداوند
در فرازی از زیارت حضرت حجت (عج) در روز جمعه می خوانیم: «السلام علیک یا عین الله فی خلقه» سلام برتو ای دیده خدا در میان خلق، و در میان آفریده هایش. ما از این جمله به این نکته می رسیم که امام زمان (عج) دیده بان خداست. تمام اعمال ریز و درشت ما را، درون و برون ما را ، افکار و نیات ما را می بیند و می خواند و می داند. این جایگاه امامت است.
اعتقادمان بر این است که اگر عالم علاوه بر این که محضر خدای منان است: « وَ هُوَ مَعَكمُ أَینَ مَا كُنتُمْ ؛ او با شماست، هرکجا می خواهید باشید» در محضر امام زمان نیز هست»؛ کما اینکه معصومین علیهم السلام در تأویل آیه فرموده اند: هر کجا باشید امام با شماست و هیچ جای عالم نیست که امام زمان (عج) آنجا حضور نداشته باشد لذا حضرت در یکی از توقیعات شریف و نورانیشان فرمودند: « علم و دانش ما احاطه به همه خبرهای شما دارد، ذره ای و هیچ چیزی از اخبار شما و از مسائل و مطالب شما از ما مخفی نیست».
نتیجه سخن
اگر پیروان حضرت باور کنند که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در میان آنها زندگی میکند و شاهد اعمالشان است، رفتار و زندگی و فداکاری و مرگ و حیات آنها تغییر کیفی پیدا میکند و چهبسا جهش بزرگی در حرکت تکاملیشان بهسوی مدینه فاضله ایجاد شود. « امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در میان ما حضور دارد و هر عملی را که انجام میدهیم، میبیند و میشنود. روزی که پیروان حضرت (عجل الله تعالی فرجه) به این اعتقاد برسند و آن را لمس کنند، بزرگترین جهشها در راه تکامل زندگیشان به وجود میآید. و این قدم اصلی برای تسریع در ظهور حضرت (عجل الله تعالی فرجه) است.»
مهم این است که انسان این حقیقت را وجدان کند و این حضور فراگیر را با همه وجود احساس کند. در این صورت غیبت برای او بهمنزله مشاهده میشود و او خود را همواره در حضور امام زمانش حس میکند آنوقت بهطور طبیعی و بدون هیچ تکلفی، رعایت احترام و آداب نسبت به آن وجود مقدس را با جدیت خواهد داشت و راه رسیدن به (قوت یقین) در زمان غیبت برایش از این طریق هموار میگردد. البته حصول این حالت از طریق معرفت عمیق تر و کامل تر نسبت به همه ارکان دین امکان پذیر است.
. مدیر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) شعبه دزفول.
. مفردات الفاظ قرآن ص 257 و 268
. بحار الانوار ج 53 ص 175
. فرازی از سخنان دکتر مصطفی چمران
شعر مهدوی
یکشنبه 94/10/06
غروب و انتظار و پنجره شد مال من آقا
مثل باران بی ریا و سادهای
چون دعا، مهمان هر سجادهای
باز هم می آیی از یک راه دور
شهر را پر میکنی از عطر و نور
سبز می رویی میان قلبها
عطر گلها را تو میبخشی به ما
چشم خواب آلوده را تر میکنی
غصهها را زود پرپر میکنی
میشوی هم صحبت پروانهها
مینشانی عشق را در خانهها
با تهی دستان محبت میکنی
شادمانی را تو قسمت میکنی
پیشوازت ماه می آید ز اوج
نور می ریزد به پایت موج موج
انتظارت همدم دیرین ماست
حرفهایت صحبت شیرین ماست
زودتر ای کاش بازآیی ز راه
گل کنی چون ماه در باغ نگاه
رابعه راد
بدون تو نمیشود به باغ آرزو رسید
نمیشود بدون تو در این هوا نفس کشید
نگاه کن که بینوا به کنج غربتی سیاه
ز دوریات به جز غم و کویر و خستگی ندید
بیا که در نبود تو، تو ای شکوه چشمه سار
کبوتر نشاط من ز بام خاطرم پرید
خوشا به حال آن که او کمی نگاه دوست را
به قیمت سپردن حیات خویشتن خرید
فقط تویی بهانه قشنگ های و هوی من
بیا که با تو میشود به باغ آرزو رسید
محمد شریفی
مرا از جمعهها آغاز کن، از شنبه بیزارم
که از حس غریب و مبهم آدینه سرشارم
من از تعطیل چشمان شما، نه! بر نمیگردم
خدا هم خواسته، پس من کیم تا دست بردارم
غروب و انتظار و پنجره شد مال من آقا
کمی تعجیل کن آشفته از این جمعه بازارم
به شوقت چشمهای خسته را تا عشق میآرم
از این جا میرسی باشد بگو تا چند بشمارم؟
گلاب و عطر خاک و ضجه ضجه آیه قرآن
و نرگس در مسیر خالی پروانه میکارم
برایم هفته از دیدار تو آغاز میگردد
مرا از جمعهها آغاز کن از شنبه بیزارم
شیدا شیرزاد عراقی
عادت نداشتیم به باران نداشتن
چشمانتظار ماندن و مهمان نداشتن
درگرگ و میش آتش و نان پیش میرویم
کم کم به روی ساحل ایمان نداشتن
روزی هزار مرتبه تا مرگ میرویم
بی تودر آستانه توفان نداشتن
ازعشق و ازجنون به همین قدر قانعیم
کاری به کار کوه و بیابان نداشتن
مسیح صدیقی تنکابنی
دوماهنامه امان ـ شماره 49
صالحان، فاتحان جهان
یکشنبه 94/10/06
مقدمه
حاكمیت در زمین، از آنِ صالحان و نیكان است. در واقع، آنها هستند كه وارثان واقعی زمین میباشند و حكومت جائران و ظالمان و مستكبران، غاصبانه است. قرآن، بارها به این حق اساسی و واقعی تصریح و چنین یاد میكند که: «أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُهَا عِبَادِی الصَّالِحُونَ». این تعبیر به جای «أَنَّ عِبَادِی الصَّالِحِینَ یرثون الْأَرْض» همراه تأكید «لقد» که در ابتدای آیه آمده است، قطعیت در وعده را بیان میكند. تأكید بر ویژگی «بندگی خدا» و «صالح بودن» و «عبادت خدا» در این وعده بزرگ الهی، بیانگر شروط تحقق این وعده عظیم میباشد كه نیاز به چنین نظامی دارد و تحقق آن، بندگی خالصانه خداوند و التزام به اوامر الهی را میطلبد. در روایات بسیاری از امام سجاد و امام باقر و امام صادق علیه السلام میخوانیم: مصداق كامل این آیه، روز حكومت حضرت مهدی (عج) است.
انسانهای صالح کیستند؟
با توجه به نسبت دادن بندگان به خدا (عبادی)، ایمان و توحید آنها آشكار میشود و با توجه به كلمه «صالحون» كه معنای وسیعی دارد، همه شایستگیها به ذهن میآید؛ شایستگی از نظر عمل و تقوا، شایستگی از نظر علم و آگاهی، شایستگی از نظر قدرت و قوت و شایستگی از نظر تدبیر و نظم و درك اجتماعی و…. هنگامی كه بندگان با ایمان، این شایستگیها را برای خود فراهم كنند، خداوند نیز كمك میكند تا آنها بینی مستكبران را به خاك بمالند و وارث میراثهای آنها شوند.
در فرازی از سوره اعراف خداوند متعال -که امام باقر علیه السلام آن را در مورد آل محمد و شیعیان ایشان میدانند- ویژگی صالحان را این گونه بیان میكند: «وَالَّذِینَ یمَسِّكُونَ بِالْكِتَابِ وَأَقَامُواْ الصَّلاَه إِنَّا لاَ نُضِیعُ أَجْرَ الْمُصْلِحِینَ؛ و كسانی كه به كتاب ]الهی[ تَمسُّك جویند و نماز به پا دارند، به راستی كه ما پاداش اصلاحگران را تباه نخواهیم كرد».
تمسك جستن، یعنی گرفتن و چسبیدن به چیزی برای حفظ و نگهداری آن. این صورت حسی آن است و صورت معنوی آن، این است كه انسان با كمال جدیت، به عقیده و برنامهای پایبند باشد و در حفظ و حراست آن، بكوشد. تمسك به كتاب الهی، این نیست كه انسان صفحات قرآن، تورات یا كتاب دیگری را محكم در دست بگیرد و در حفظ و حراست جلد و كاغذ آن بكوشد؛ بلكه تمسك واقعی، آن است كه اجازه ندهد كمترین مخالفتی با آن انجام شود و در تحقق مفاهیم آن، از جان و دل بكوشد.
آیه فوق، به خوبی نشان میدهد اصلاح واقعی در روی زمین، بدون تمسك به كتب آسمانی و فرمانهای الهی، امكان پذیر نمیباشد. اینكه میبینیم از میان فرمانهای خدا بر «نماز» تكیه شده است، به سبب آن است كه نماز واقعی، پیوند انسان را با خدا چنان محكم میكند كه برابر هر كار و هر برنامه، او را حاضر و ناظر میبیند و مراقبت از اعمال خویش میكند این همان است كه در آیات دیگر، تعبیر به تأثیر نماز در دعوت به امر به معروف و نهی از منكر شده است. از طرفی، نماز موجبات مصونیت از فساد و گناه را فراهم میآورد كه لازمه اصلاح در همه ابعاد میباشد: «إنَّ الصَّلاه تنهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللهِ أكْبَرُ».
ارتباط این موضوع با اصلاح جامعه انسانی، روشنتر از آن است كه به بیان نیاز داشته باشد. امیرمؤمنان علیه السلام با اشاره به تلازم بین اصلاح روابط بندگی با خدا و اصلاح جامعه میفرماید: «آن كس كه میان خود و خدا را به صلاح دارد، خدا میان او و مردم را به صلاح آرد و آن كس كه كار آخرت خود را اصلاح كند، خدا كار دنیای او را سامان دهد وآن كس كه او را از خود بر خویشتن واعظی است، خدا را بر او حافظی است».
پس صلاحیت اصلاحگری، برازنده كسی است كه با تمسك به قرآن و التزام تام به آن و فهم و سواد قرآنی و با التزام به نماز، با خدا ارتباط داشته باشد تا شایستگی لازم را برای همراهی با حضرت حجت (عج) برای تحقق حكومت جهانی بیابد.
از نكات قابل توجه در آیه مورد بحث این است كه لازمه اصلاحگری، بندگی كردن است؛ لذا قبل از كلمه «الصَّالِحُونَ»، «عِبَادِی» آمده كه با اضافه به ضمیر متكلم وحده، بیانگر عنایت ویژه خداوند به آنان است. آنچه كه لیاقت اصلاحگری را ایجاد میكند، بندگی در آستان حضرت حق است.
ویژگیهای صالحان در حكومت موعود
در قرآن مجید آیات متعددی درباره یاران حضرت مهدی (عج) و ویژگی های ایشان موجود است كه بسیار امیدبخش و سازندهاند. این آیات بیانگر حقایق و واقعیتهایی است كه اگر به طور جدّی و همه جانبه تعقیب شوند، موانع ظهور را برداشته و علت غیبت و مسؤولیت ما را در قبال آن، معین میكنند و جهان را به استقبالِ مصلح جهانی، حركت میدهند و اسباب تعجیل فرج آن عزیز سفر كرده را میآورند. برخی از آنها عبارتند از:
1. تقوای الهی
معیار و اساس كرامت در اسلام، چیزی جز پرهیزكاری و دوری از گناه نیست. اگر قرار باشد انتظار فرج فضیلت و كرامت مؤمنان به شمار آید، هرگز نمیتواند خارج از مدار تقوا باشد. دامن آلودگانِ به خباثت گناه، اگر در فراق یار، به ظاهر، خون از دیده ببارند، باز هم در شمار منتظران نیستند. آشنایان با لذّتهای شیطانی و كامرانیهای نفسانی، اگر در هجر یار، عمری را ناله برآورند، باز هم به ساحت یزدانی انتظار، راه نمییابند زیرا امام صادق علیه السلام دوری از گناه را همراه و همدوش انتظار شمرده است: «اجتناب المحارم و انتظار الفرج؛ دوری از گناه و انتظار فرج…».
2. اهل سبقت در خیرات
امام صادق علیه السلام درباره این آیه: «فَاسْتَبِقُواْ الْخَیرَاتِ أَینَ مَا تَكُونُواْ یأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَمِیعًا؛ پس در خوبیها پیشی گیرید؛ هر كجا باشید، خداوند، همه شما را خواهد آورد. فرمود: «درباره قائم (عج) و اصحاب او نازل شده است كه بدون قرار و وعده قبلی جمع خواهند شد».
3. عشق سرشار به خدا
خداجویی و توحید، سرلوحه عقاید و خصال یاران مهدی است. آنان، خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان، غرق جلوه نور ایزدی است. آنها جز به خدا نمیاندیشند، در حدّی كه خداوند نیز آنها را دوست دارد: «یحِبُّهُمْ وَ یحِبُّونَه». دوست داشتن خدا، لازمهاش آن است كه پروردگارشان را بر هر چیز دیگری كه مربوط به خودشان باشد، از قبیل مال و جاه یا خویشاوند یا غیر آن، مقدم بدارند؛ بنابراین قومی كه وعده آمدنشان داده شد، احدی از دشمنان خدای سبحان را دوست نمیدارند و اگر قرار باشد فردی از افراد انسان را دوست بدارند، بر مبنای دوستی با خدا دوست میدارند؛ اما اینكه خدا آنان را دوست میدارد، لازمهاش این است كه این طایفه، از هر ظلم و پلیدی معنوی، یعنی كفر و فسق مبرا باشند. حال یا به عصمت الهی یا با مغفرت الهی.
4. سازش ناپذیری مؤمنان برابر كافران
اولیای خدا، خود را بزرگتر از آن میدانند كه به عزت كاذب كفار اعتنایی كنند؛ بلكه برابر افكارشان، تأثیر ناپذیر هستند و از آنان، بیمی به دل راه نمیدهند: «أَعِزَّه عَلَى الْكَافِرِینَ؛ برابر كافران، سرسخت و نیرومندند».
5. جهاد و مبارزه پیگیر با كفّار و دشمنان اسلام
ایشان کسانی هستند که «یجاهِدُونَ فِی سَبیلِ اللهِ» ؛ مجاهدت در راه خدا: یعنی در اثر محبّت به خداوند متعال، با تمام توان در راه خدمات او كوشش كرده و هرگز كوچكترین سستی وخستگی در وجود خود احساس نخواهند كرد.
6. قاطعیت و تأثیرناپذیری از سرزنشها
روح محافظه كاری و سازش، در آنها نیست. با گامهای استوار، در صراط مستقیم حركت میكنند و وسوسههای چپ و راست، در حركت آنها اثر ندارد. اینان در روش و راهی كه در پیش گرفتهاند، تحت تأثیر آنچه دیگران میگویند قرار نخواهند گرفت؛ بلكه همواره گوش به فرمان ولی خدا و به آنچه اندیشههای ناب و بصیرت نافذشان به آنان الهام میكند، میسپارند.
7. محوریت رضای الهی در امور
آنها همواره فضل خدا و رضای او را میطلبند: «یبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْواناً». برای تظاهر و ریا، قدم برنمیدارند و انتظار پاداش از خلق خدا ندارند. تنها به رضا و فضل او چشم دوختهاند و انگیزه حركت آنها در تمام زندگی، همین است و بس.
8. انسجام و یكپارچگی
در سوره مائده، درباره این یاران میفرماید: «وَ مَن یتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ؛ و هر كس كه ولایت خدا و فرستاده او و كسانی را كه ایمان آوردهاند، بپذیرد، پس (از حزب خدا است و) به راستی كه تنها، حزب خدا پیروزمند است.
از ویژگیهای آنان این است كه اندیشههایشان متحد، دیدگاهشان هماهنگ، دلهایشان به هم گره خورده است. هیچ اختلافی در راه و اندیشه و گفتار و رفتارشان نیست و همگی یك دل و یك زبان هستند. «گویی یك پدر و مادر، آنان را پرورانده و دلهایشان لبریز از مهر و محبت و خیرخواهی است. آگاه باشید من نامها و شهرهای آنان را میدانم» .
آنچه بین ویژگیهای یاران، جلوه بیشتری دارد، تشكل انسجام یافته و وحدت و یكپارچگی وصف ناپذیری است كه در كلام الهی نیز به آن اشاره شده است؛ اگرچه شاید جمعیتی باشند كه افراد آن، شایسته و با فضیلت باشند ولی جمعشان، جمعِ گسسته و پریشانی باشند كه شایستگی یك جمع مصلح كه توان مبارزه با دستگاه ظلم را نداشته، باشند؛ اما یاران حضرت حجت (عج)، چنان انسجام و یكپارچگی گروهی دارند كه محوریت آن را بر مبنای ولایت خدا و رسول خدا و تولی ولی خدا، سامان دادهاند؛ لذا چنین حزبی، حتی با جمعیت كم، تأثیرگذار و فاتح میدانها هستند«کم مِّن فِئَه قَلِیلَه غَلَبَتْ فِئَه كَثِیرَه بِإِذْنِ اللّهِ؛ به خواست خدا، چه بسا گروه اندكی كه بر گروه بسیار غلبه كند.
. مدیر مرکز تخصصی مهدویت قم.
. البرهان فی تفسير القرآن، ج 4، ص 89.
. اعراف / 170.
. تفسير نمونه، ج 6، ص 436.
. نهج البلاغه، ص 551.
. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوباً وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ»؛ حجرات/ 13.
. الخصال، ج 2، ص 79.
. بقره / 148.
. الغيبة، ص 241.
. مائده /54.
. يُجاهِدُونَ: (مجاهده): از باب مفاعله، دلالت بر استمرار كوشش می كند.
. من هدي القرآن، ج 2، ص 406.
. الزام الناصب، ص 200.
. بقره /249.
حجتالاسلام والمسلمین مجتبی کلباسی ـ دوماهنامه امان شماره 49