صحنه همچنان باقی است!
نظام هستی جریان دارد و صحنه، صحنه احتیاج و اضطرار مردم به حجّت الهی است. درست همانطور که از ابتدا بوده است. اکنون نیز مردم یک حجت دارند، یک واسطه بین خود و خالق خود، یک هادی، یک راه، و او نیز حاضر است و زنده و مهیا. ما چه کردهایم؟ صحنه همچنان باقی است، به راستی ما در کدامین جبههایم!؟
گاهی اگر خوب نگاه کنیم، ما نیز درست همان ایراداتی را که در دیگران میبینیم، در خود مییابیم. اما متوجه نیستیم که اگر این موارد عیب و نقص است، خودمان هم دقیقاً دارای همین عیب هستیم. گاهی از دیگران توقعاتی داریم که دیگری از ما انتظار دارد، اما غافلیم و برآورده نشدن توقع خودمان توسط دیگران را بر نمیتابیم، در حالی که دیگران هم کوتاهی ما را نظاره گرند.
میگوییم خدا نیامرزد کسانی را که در روزگار معصومین بودند و درباره آنان کوتاهی کردند. حق ایشان را ادا نکردند، آنها را تنها گذاشتند، سراغ دیگران رفتند، به فرامین، سفارشات و توصیههای آن بزرگواران اعتنا نکردند، یا اگر اعتنا کردند، عمل نکردند، یا آن را ناتمام رها کردند. به گونهای سخن میگوییم و حس میگیریم و جلو میرویم که فراموشمان میشود هنوز هم روزگار، روزگار امام معصوم است. هنوز هم فردی از همان خاندان وجود دارد، هنوز هم وظیفه ما همچون گذشتگان مودت و محبّت نسبت به آن وجود مبارک است.
تعجّب میکنیم چگونه ندای یاری طلبیدن ائمه را شنیدند و به راحتی از کنارش گذشتند؟ و بر تعجّبمان افزوده میشود که چگونه شخصی مخاطب امام معصوم باشد و در کمال بیادبی، اعتنا نکند، اما نمیترسیم از اینکه ما هم مرتکب همین جرم شویم و فکر نمیکنیم که ما نیز همانطور رفتار کردهایم.
تعجب میکنیم که چگونه افرادی در زمان ائمه با آنکه میدانستند امام آگاه به جمیع علوم است و از همه زندگیشان مطلع است، بازهم منافق گونه زندگی میکردند و رفتار و گفتارشان در محافل و مجالسشان متفاوت از آنچه بود که در حضور امام سر میزد. اما ما چه بسا از آنها هم جلو زدهایم. هرگز حضور امام را حس نمیکنیم، تا اقلاً بعضی مواقع خود را در محضر ایشان ببینیم. هر طور دلمان میخواهد زندگی میکنیم و هر چه میخواهیم انجام میدهیم، بدون آنکه دقت کنیم، امام ما نیز همچون امامان قبل آگاه و ناظر به همه چیز میباشد.
از آنان که با سخنان، حضور، اموال، خانواده و اطرافیان خود، یارای امامان معصوم نبودند دلگیریم و متنفریم، گویی که خودمان همه زندگی و هستی را برای اماممان خرج کردهایم و در مسیر ایشان قرار دادهایم. اصلاً چند دقیقه از زندگیمان و چند ریال از اموالمان برای امام زمان(عج) و در راه ایشان بوده است؟
هنوز هم همینطوریم. هنوز هم وقتی صحبت از یاری امام زمان(عج) میشود، یقه دیگران را میگیریم که چرا عدهای برای یاری امام زمان(عج) آماده نشدهاند. این چه وضعی است، این چه جامعهای است که امامشان به انتظار یاری آنها نشسته است و آنان دست روی دست گذاشتهاند. گویی که به ما برگه معافیت دادهاند و گفتهاند: کار شما درست است و از شما هیچ توقعی نیست، دیگران میلنگند و مقصرند.
آیا تا کنون فکر کردهایم دیگران که تاریخ امروز ما را نظاره میکنند در مورد ما چه میگویند؟ یا تا الآن به ذهنمان خطور کرده که در روز قیامت اگر خواستیم یقه گذشتگان را به خاطر کم کاری نسبت به امامانشان و یا سایر حجتهای الهی بگیریم، چه تضمینی وجود دارد که کسی یا حتی خود آنها یقه ما را نگیرند و نگویند که مگر خودتان چه کردهاید که طلب کار دیگرانید؟ ما و شما مثل هم میباشیم.
نظام هستی جریان دارد و صحنه، صحنه احتیاج و اضطرار مردم به حجّت الهی است. درست همانطور که از ابتدا بوده است. اکنون نیز مردم یک حجت دارند، یک واسطه بین خود و خالق خود، یک هادی، یک راه، و او نیز حاضر است و زنده و مهیا. ما چه کردهایم؟ صحنه همچنان باقی است، به راستی ما در کدامین جبههایم!؟
* . دانش آموخته مرکز تخصصي مهدويت.
. همه ما مسلمانان، مأموريم که با خاندان رسول گرامي اسلام صلی الله علیه وآله مودت داشته باشيم زيرا قرآن ميفرمايد: « قل لا أسئلکم عليه اجراً الاّ المودة في القربي» و مودت يعني صحبتي که در اعمال و رفتار شخص ظاهر شود و نمايان گردد.
. اشاره به روايات و توقيعات شريفي است که از جناب حضرت ولي عصر(عج) وارد شده و در ضمن آنها مطلب و توصيههاي زيادي با شيعيان و مخاطبين در ميان گذاشته شده است.
سایت حوزه
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مريم رجبيكلاشمي در 1398/06/02 ساعت 10:46:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |