موضوع: "بدون موضوع"
#عکس_نوشته
شنبه 03/04/02
🔶 الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ ۖ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ/ سجده: ۷
🔸هر موجودی را که خدا آفریده زیبا آفریده حتی شیطان. همین نعمت حیات و عقل و اراده را که خدا به پیامبران بخشیده به شیطان هم داده منتها او ارادۀشر دارد و شرارتش برخاسته از انتخاب اوست نه خلقت او.
#شهیدان_زندهاند_الله_اکبر
چهارشنبه 03/03/23
ماجرای شنیدنی حر خراسان معروف به “مَندلی طلا”
محمدعلیِ پورعلی جوان زیبارویی بود که به خاطر طلائی رنگ بودن موهایش در روستای گُراخک شاندیز، به “مندلیطلا” معروف بود.
تا قبل از #شهادت در روستا گرفتار مشکلاتی بود تا اینکه توسط کمیته انقلاب اسلامی دستگیر و پس از محاکمه به شلاق محکوم شد.
او را جلوی مسجد روستا و در برابر مردم، شلاق زدند.
بعد از اجرای حد، پدر پیرش به او گفت: خیر نبینی که آبروی منو بردی و از نمازِ تو مسجد محرومم کردی.
بعدها به یکی از دوستانش گفته بود: از حرف پدرم خیلی تکان خوردم و دلم خیلی شکست. هنگامی که زیر بغلم را گرفته بودند و از روی چهارپایه پایین میآوردند، رو به مسجد کردم و از خدا طلب بخشش کردم. بعد از چند روز هم دلم هوای جبهه کرد. به اباعبدالله(ع) متوسل شدم و تصمیم گرفتم به جبهه برم.
اهالی روستا میگویند: *مندلی طلا* عزم جبهه کرده بود اما بسیج روستا بهخاطر سابقه خرابش، ثبتنامش نکرد. از پایگاه بسیج شاندیز و اَبَرده هم اقدام کرد، آنها هم ثبتنامش نکردند.
دوست *مندلیطلا* که از بسیجیان روستای زُشک است، او را از طریق پایگاه بسیج روستای زشک ثبت نام کرده و او را به آموزش جبهه اعزام کرد.
وی میگوید: مندلیطلا بعد از طی دوران آموزش و هنگام اعزام به جبهه به من گفت: من بیست و هفت روز دیگه شهید میشوم و بدنم بیست روز توی بیابان میماند. وقتی بعد از چهل و هفت روز جنازهام را به روستا آوردند، توی همان نقطهای که شلاقم زدند، بدنم را بگذارید و پدرم را بالای سرم بیارید، بگویید پدرم کنار سرم بایستد و جلوی مردم حلالم کند و بگوید: *مندلیطلا توبه کرد تا هم خودش خدایی بشه و هم مایهٔ آبروی پدرش بشه.*
دقیقاً چهل و هفت روز پس از اعزام، پیکر مطهر این شهید را به روستا میآورند و تشییع میکنند.
مردم روستا میگویند: با اینکه پیکر این شهید بیست روز توی بیابان مانده بود، در فضای مسیر تشییع جنازه بوی عطر عجیبی پیچیده بود.
*پدر شهید* میگوید: *مندلی من* زمانی که میخواست به جبهه بره، برای خدافظی پیش من اومد و یکساعت دست و صورتمو میبوسید، اما من حاضر نشدم صورتشو ببوسم و الآن تو حسرت یک بوسهشَم.
من هیچوقت فکر نمیکردم که مندلی من یک روزی طلا بشه. جنازه پسرم بوی خیلی خوشی میداد.
تمام اهالی روستای گُراخک در تشییع پیکر این *شهید تواب* شرکت کرده بودند. الآن هم قدیمیهای روستا گواهی میدهند که تمام کوچهٔ مسیر تشییع را بوی عطر خوشی فرا گرفته بود و تا مدتها این عطر را حس میکردند.
*تاریخ تولد: ١۳۴٧/٠١/٠٢*
*تاریخ شهادت: ١٣۶۵/٠۴/١٢*
#شهید_محمد_علی_پور_علی
#انتخابات
چهارشنبه 03/03/23
♦️به رقیبتان تهمت نزنید…
غیبت هم… ❎
👈 🏻 این نکته مهم رو طرفداران نامزدها هم باید رعایت کنند.
#تازه_نشر
چهارشنبه 03/02/19
📖 نام کتاب: #حضرت_معصومه علیهاالسلام
از مجموعه ستاره های آسمان من
📝 نویسنده: #سیدمحمد_مهاجرانی
🔹تصویرگر: مهدیه قاسمی
🔹انتشارات: زائر آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام
🔹تعداد صفحات: 24
🔹قطع کتاب : خشتی
🔹موضوع: معرفی حضرت معصومه علیهاالسلام
🔹رده سنی: کودک
🔰درباره کتاب:
این کتاب بیان داستانی از زندگی حضرت معصومه علیهاالسلام، به زبان کودکانه است.
نویسنده با بیان کودکانه دوران کودکی و جوانی و فضائل و مناقب آن حضرت را در قالب داستان بیان نموده است.
این کتاب در صدد آشنایی کودکان با شخصیت و زندگانی و فضائل حضرت معصومه علیهاالسلام است.
🔗لینک خرید:
B2n.ir/g43169
🔹🔶🔹🔶🔹
📌ارتباط با ما و ثبت سفارش:
@fatemibook
📱 همراه: 09937696469
📚کانال کتاب فاطمی
مرکز آفرینش های فرهنگی هنری آستان مقدس قم
http://eitaa.com/joinchat/2739077299C03dda28fdb
حدیث
یکشنبه 02/12/13
🔺اماممحمدباقر علیهالسلام :
🔸کسی که به آنچه خدا روزیش کرده قانع
باشد، از توانگرترین مردمان است.
📚الکافی، ج ۶، ص ۱۳۹.
#حکایت
دوشنبه 02/11/02
💠آقا امام جواد علیه السلام
روزى مامون به قصد شكار بيرون آمد و با جاه و جلال سلطانى عبور مى كرد، عده اى از بچه ها در راه بازى مى كردند و امام جواد عليه السلام هم كه حدود يازده سال داشت در كنار آنها ايستاده بود. بچه ها كه چشمشان به مامون و اطرافيانش افتاد از ترس فرار كردند اما آن حضرت از جاى خود حركت نكرد.
مامون به او نزديك شد و با يك نگاه آثار متانت و بزرگى را در چهره او مشاهده كرد. آنگاه به او گفت : چرا مانند بچه هاى ديگر فرار نكردى ؟
حضرت جواب داد: راه تنگ نبود تا من با رفتنم آن را وسيع كنم و گناهى هم نكرده ام كه بترسم. گمانم اين بود كه تو به كسى كه جرمى نكرده است آزارى نمى رسانى .
مامون از سخنان شيواى او در شگفتى فرو رفت
📚 بحارالانوار، ج 50،ص 91 و 92
میلاد امام جواد علیه السلام
دوشنبه 02/11/02
نور چشم رضایی آقا جان
من خودم را گدایت میدانم
یا جوادالائمه ادرکنی
پای باب الجواد میخوانم
تو پروانهای غریبی…
#میلاد_حضرت_علی_اصغر
دوشنبه 02/11/02
باب الحوائج آمده حاجت بگیرید
عیدانه از دست ولی نعمت بگیرید
شش گوشه می خواهید بسم الله امشب
از کودک اربابتان رخصت بگیرید
#حدیث_روز
شنبه 02/10/23
🔺رسولالله صلیاللهعلیهوآله:
🔻رجَبٌ شَهرُاللهِ الأصَبُّ يَصُبُّ اللهُ فِيهِالرَّحمَةَ عَلى عِبادِهِ.
🔸رجب ماه بارش رحمتالهى است، خداوند در اين ماه رحمت خود را بر بندگانش فرو مىريزد.
📚 عيوناخبارالرضا عليهالسلام، ج ۲، ص ۷۱.
💐🌿🌻💐🌿🌻💐🌿
#حدیث_روز
چهارشنبه 02/10/20
🔺امامصادق علیهالسلام:
🔸تسبیحات فاطمهزهرا علیهاالسلام در هر روز پس از هر نماز، نزد من محبوبتر از هزار رکعت نماز در هر روز است.
📚کافی، ج3، ص 343.
#حدیث_روز
سه شنبه 02/10/19
امام صادق علیه السلام:
خوشبخت، کسی است که برای نفس خود خلوت و فراغتی یابد و به کار اصلاح آن پردازد.
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
سه شنبه 02/10/19
❤️قرائت دعای سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف توسط مقام عظمای ولایت❤️
#حدیث_روز
یکشنبه 02/10/17
🔺امیرالمؤمنین امامعلی علیهالسلام:
🔸علم و ادب ارزش وجود تو است. در تحصیل این دو کوشا باش، چرا که به هر مقداری که بر دانش و ادبت افزوده شود، قدر و قیمتت افزایش مییابد.
📚مشکوهالانوار، ص ۱۳۵ .
#حدیث_روز
یکشنبه 02/10/10
🔺حضرتفاطمهزهرا سلاماللهعلیها :
🔸همانا سعادتمند (بهمعنای) کامل و حقیقی کسی است که امامعلی علیهالسلام را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشتهباشد.
📕مجمعالزوائهعلامه هیثمی، ج 9، ص 132.
به مناسبت وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
چهارشنبه 02/10/06
🎥 محمدالجنامی
🔹نبودم، ندیدم…🌱
#
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
#حجاب
سه شنبه 02/10/05
🎥 در تبیین حجاب ضعیفیم…اگر حقیقت بی بندباری در غرب پخش می شدمردم [خانمها]به جای چادر پوشیه هم می زدند.
🎙استاد پناهیان
#شهیدمحمدهادیذوالفقاری
دوشنبه 02/10/04
گفتبہخانمهابگوحجابهمانند
چتریاستکهانسانرادربرابر
بارانیازگناهحفظمیکند.
عرض ارادت
دوشنبه 02/10/04
💐 السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ أَمیرِ المؤمِنین
چشم دلم به سمت حرم باز میشود
با یک سلام صبح من آغاز میشود
#زیارت_نیابتی
دوشنبه 02/10/04
علاقمندان می توانند با ثبت نام در سایت آستان مقدس در طرح زیارت نیابتی شرکت کنند و به خادمان حرم مطهر برای ادای زیارت و بجای آوردن دو رکعت نماز حاجت نیابت دهند.
⏱ زمان برگزاری زیارت نیابتی پنجشنبه ها
📌 لینک ثبت نام:
https://amfm.ir/ziarat-niabati
معرفی کتاب
دوشنبه 02/10/04
کتاب شبیه مریم داستان دختری به نام مریم که در دهکدهای زیبا در آفریقا زندگی می کند. دهکدهای که زندگی در آن به آرامی جریان دارد. اما مریم یک ترس همیشگی دارد. ترس از اینکه مهاجمانی به دهکده حمله کنند و او را برای کنیزی ببرند. رسمی که در منطقه آنها جریان دارد و دختران زیادی به این سرنوشت دچار شدند. تا اینکه در نیمه شبی ترسناک گروهی از مهاجمان بی رحم حمله می کنند و جز جوانان همه را میکشند و دهکده را به آتش میکشند؛ مریم همراه با دیگر جوانان دهکده اسیر میشود، اما دست سرنوشت او را به مقامی بالا میرساند. مقامی که کمتر کسی در طول تاریخ توانسته آن را کسب کند. مقام خادمی بزرگترین بانوی جهان.
مریم که حالا همه او را به اسم فضه می شناسد در کنار بانویش حضرت زهرا (س) به درجات بالای تقوا و علم رسیده و شده عضوی از خانواده تا جایی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) دربارهاش میگوید: خدا را شکر که مقام کنیز دخترم به رتبه و منزلت حضرت مریم رسیده است.
داستان پر فراز و نشیب زندگی مریم را خانم اکرم صادقی در رمان شبیه مریم نوشته و انتشارات کتاب جمکران چاپ کرده
با خوندن این کتاب سفر کنید به عصر پیامبر مهربانمان و دختر گرانقدرش و همراه بشید با فضه، دختری از تبار و آیین عیسی(ع) که خدا نعمت را بر او تمام کرد و شد همنشین و شیفتهی دختر پیامبر اسلام، پیامبری که پدرش در کودکی و نوجوانی بشارت آمدنش را از انجیل برایش خوانده بود…
فضه در جریان نزول سوره «هل أتی» در نذر سه روز، روزه داری همراه شد با اهل بیت پیامبر(ص)، همون کسی که بعد از شهادت حضرت زهرا(س) بیست سال سخنی بر زبان نیاورد جز آیات قرآن.
خانم اکرم صادقی نویسنده کتاب گفته : نگارش و پژوهش «شبیه مریم» حدود چهار سال طول کشید. به جهت تِم داستانی اثر، امکان ورود مستقیم به زندگی حضرت زهراء (س) وجود نداشت؛ از این رو به بهانه بانو فضه، زندگی حضرت زهراء (س) به تصویر کشیده شد. کتاب شبیه مریم دوران صدر اسلام و زمان حضرت رسول (ص)، تولد حضرت زهرا (س) و زندگی با حضرت علی (ع) و حوادث پیش آمده را به صورت داستانگونه روایت کرده است.
🔻این کتاب دوم لیگ کتاب هستش. اگه تو لیگ نمیخواید شرکت کنید و میخواید تک کتاب بگیرید و مطالعه کنید، از لینک زیر میتونید شبیه مریم رو سفارش بدید👇
formafzar.com/form/3book
#حدیث_روز
دوشنبه 02/10/04
🔺امام حسن عسکری علیهالسلام:
🔸دو خصلت است که بالاتر از آنها چیزی نیست: ایمان به خدا، و سود رساندن به برادران.
📙تحف العقول، ج۱، ص489.
بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد انتخابات در دیدار مردم استان های کرمان و خوزستان شنبه ۲ دی ۱۴۰۲
یکشنبه 02/10/03
حدیث
شنبه 02/10/02
امام رضا عليه السلام:
خَيرُ مالِ المَرءِ ذَخائِرُ الصَّدَقَةِ
بهترين دارايى انسان، اندوخته هاى صدقه است .
📘ميزان الحكمه، ج۱۱،ص ۱۷۹
#حدیث_روز
سه شنبه 02/09/28
🔺حضرتزهرا سلاماللهعلیها:
🔸هرکه خدا را بیریا عبادت کند، خداوند برترین مصلحت خود را نثارش میکند.
📚بحارالانوار، ج 70، ص 249 .
#تشکیلات_توحیدی
سه شنبه 02/09/14
▫️امامخامنهای مدظلهالعالی
🔸همتمان را نباید کم کنیم. کارهای بزرگی داریم، اهداف بلندی در مقابل ماست؛ باید همت را بلند داشت تا بتوانیم به آن هدفها برسیم.
🔹تا شما نظر به قله نداشته باشید امکان ندارد تا دامنه هم بتوانید حرکت کنید، چه برسد به اینکه امیدِ به قله رسیدن باشد؛همت بلند.
▫️در روایات ما به مومن هم توصیه شده است که همت بلند داشته باشد.
🔸بزرگان به سالک هم میگویند: همتت عالی باشد.این قدم های اول و فتوحات ابتدای کار، کسی را دلخوش نکند؛ همتهای بلند باید داشت.
➰همتمان فقط این نباشد که حالا این سنگ را از جلوی پایمان برداریم _اینکه چیزی نیست_ همتمان باید رسیدن به سر قله باشد. همت مضاعف یعنی این.
📅 بیانات در تاریخ ۱۳۸۹/۰۱/۰۱
منبع: کتاب تشکیلات توحیدی ص ۴۰۸
حرف حساب
سه شنبه 02/09/14
✳️ انسان قدم به قدم باید مراقب باشد!
🔻 خیلیها هستند عبادتها میکنند، اما اذیت میکنند، نماز میخوانند و واجبات را انجام میدهند اما تحقیر میکنند، مؤمن هستند و نماز میخوانند ولی مؤمنی را سبّ میکنند یا لعن میکنند یا طعنه میزنند. تعجب نکنید؛ اینها به سراغِ اصلاحِ خودشان نرفتند.
‼️ اینها تهدیدکنندهٔ انسان است. خوب گوشتان را باز کنید! متوجه باشید اگر خواستید سالک باشید، اینها در کمینِ شما است. اینها را باید مجاهدت کرد کنار گذاشت؛ به آسانی هم نمیشود.
🔺 من که تصمیم میگیرم بعد از این دیگر کسی را تحقیر نکنم، توهین نکنم، اذیت نکنم، سبّ نکنم، لعن نکنم، طعنه نزنم، با تصمیمِ تنها تمام نمیشود؛ در وجودمان هوی است و این جلوهها دارد. قدم به قدم انسان باید مراقب باشد، مراقبِ درون و قلبِ خود باشد که چه انگیزهها در قلب وارد میشود، انسان را وادار به چه جزئیاتی میکند، چه حرفها میزند، چه برخوردها میکند. اینها متصل مراقبه میخواهد. باید با مجاهدت خود را از اینها پاک کرد. باید به نقطههای مقابلِ این اوصاف متصل بود.
👤 #آیت_الله_محمد_شجاعی (ره)
حدیث
سه شنبه 02/09/14
🔺 رسولالله صلیاللهعلیهوآله:
🔻 یا علی، انفذ لما امرتک به فاطمة فقد امرتها باشیاء امر بها جبرئیل علیهالسّلام… .
🔸ای علی! آنچه را فاطمه سلاماللهعلیها بدان امر میکند، انجام ده؛ زیرا من چیزهایی را به او امر کردهام که جبرئیل علیهالسّلام به آنها امر کرده است.
📚 بحارالانوار، ج ٢٢، ص ۴٨۴.
اربعین و ما ادراک اربعین.
سه شنبه 02/06/14
این اربعین لشگر کشی امام عصره، لشگر کشی آماده شدن برای ظهوره.
#حاج_حسین_یکتا
#سالم_باشیم
سه شنبه 02/06/14
♦️گوجه فرنگی ها مقدار زیادی پتاسیم دارند.
🍅 کمبود پتاسیم باعث ناتوانی و ضعف عمومی بدن می شود.
خوردن گوجه فرنگی گرفتگی عضلانی را نیز تا حدود قابل توجهی کاهش می دهد.
شهید احمد مشلب
سه شنبه 02/06/14
اینکه مواظب حجاب خود باشید که این مهم ترین چیز است.
در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به وفکر باشید و زینبی برخورد کنید .
سه چهارم دختران در حال حاظر حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که می پوشند، واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا {چادر }بپوشند، ولی عبایشان دارای مد و برق است که من برای اوّلین بار است که می بینم و حجابشان حجاب نیست .
داریم به سراغ بدعت ها می رویم.یا حجاب می پوشیم ، ولی بدن نما .
یا حجاب دارد ولی به مردان نگاه می کند. باید چشم خود را به زمین بدوزد و احترام عبایی {چادر} را که بر سر دارد نگه دارد.
ما باید از فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو بگیریم.
حضرت زینب سلام الله علیها به گونه ای بود که غیر از حضرت علی (علیه السلام) کسی او را نمی دید.
الان حجاب بر سر دارد ، ولی همراه با مدل های جدید ، یا صورت آرایش کرده است.
حدیث
چهارشنبه 02/06/08
🔺 امامعلي عليهالسلام:
🔻المُواصِلَ لِلدُّنیا مَقطُوعٌ.
🔸آن كه به خاطر دنيا پيوند برقرار كند، پيوندش گسستنى است.
📗غرر الحكم، ح 628 .
مقام معظم رهبری❤️❤️❤️
سه شنبه 02/06/07
حماسهی اربعین یک پدیدهی فوقالعادهای است که به لطف و فضل الهی در هنگامی که دنیای اسلام نهایت نیاز را به اینچنین حماسهای دارد، به وجود آمده است.
۱۳۹۷/۰۷/۱۲
#متن_کوتاه
یکشنبه 02/06/05
تواضع در منزل
زندگی مثل الاکلنگ میمونه
باید نوبتی یکی کوتاه بیاد
اگه همیشه فقط یک نفر کوتاه بیاد
هر دو نفر زده میشن
یکی از بالا موندن
و دیگری از پایین موندن
♦️دوخط شعر
یکشنبه 02/06/05
🔸ذکر شریف ارباب، تسبیحِ مستجاب است
پس یاحسین (ع) گفتن، اصلیترین ثواب است
🔸یک قطره اشک ما را، هفتاد حج نوشته
اربابِ دستودلباز، از بس که خوشحساب است
🔸یک بیت گریه کردیم، صد جِلد معرفت شد
شوریِ اشکِ هیئت، شیرینترین کتاب است
🔸جونِ حسین باشی، بوی بهشت داری
عطر لباس نوکر، خوشبوتر از گلاب است
🔸هر منصبی که داریم، با انتخابِ زهراست (س)
مادر برای فرزند، دنبالِ انتصاب است
🔸ذکرِ مصیبتِ او، تضمین خانهی ماست
کاخ بدون روضه، کاشانهای خراب است
🔸ما شهروندهایِ، جمهوریِ حسینیم
خونِ شهید گودال، تضمینِ انقلاب است
🔸تا کارمان گره خورد، گفتیم: یا رقیّه (س)
این نازدانه نامش، در هر زمان جواب است
🔸دوری وَبالمان شد، زخمی به بالمان شد
یک سالِ بی زیارت، بالاترین عذاب است
🔸خرجیِ کربلا را، پایِ نجف نوشتند
بانیِ اربعینش، شخصِ ابوتراب است.
#حدیث_روز
شنبه 02/06/04
#حدیث_روز
🔺 پیامبراسلام صلیاللهعلیهوآله :
🔸 راستترین سخن، رساترین پند و زیباترین حکایت، کتاب خدا (قرآن) است.
📚منلایحضرهالفقیه، ج 4، ص 402.
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و نود و ششم
سه شنبه 02/03/23
📜 #خطبه110 : ( این خطبه قبل از سید رضی، در میان دانشمندان به خطبه دیباج معروف بود. )
1⃣ ره آورد برخی از مبانی اعتقادی
♦️همانا، بهترين چيزی که انسان ها می توانند با آن به خدای سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و جهاد در راه خداست، که جهاد قلّه بلند اسلام و يکتا دانستن خدا براساس فطرت انسانی است. بر پاداشتن نماز، آيين ملّت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهی، و روزه ماه رمضان، سپری در برابر عذاب الهی است، و حجّ و عمره، نابودکننده فقر و شستشو دهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزونی مال و طول عمر، و صدقه های پنهانی، نابودکننده گناهان است و صدقه آشکار، مرگ های ناگهانی و زشت را باز می دارد، و نيکوکاری، از ذلّت و خواری نگه می دارد. به ياد خدا باشيد که نيکوترين ذکر است، و آنچه پرهيزگاران را وعده دادند آرزو کنيد که وعده خدا راست ترين وعده هاست. از راه و رسم پيامبرتان پيروی کنيد که بهترين راهنمای هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) تطبيق دهيد که هدايت کننده ترين روش هاست.
2⃣ ارزش قرآن
♦️و قرآن را بياموزيد که بهترين گفتار است و آن را نيک بفهميد، که بهار دل هاست. از نور آن شفا و بهبودی بخواهيد که شفای سينه های بيمار است، و قرآن را نيکو تلاوت کنيد که سودبخش ترين داستان هاست، زيرا عالمی که به غير علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بيماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلکه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا به نکوهش سزاوارتر است.
#مادریوسف؛ من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم
یکشنبه 02/03/21
🔺پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت، کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند، گفتند به خمینی توهین کن یوسف این کار رو نکرد.
🔺به من گفتند توهین کن گفتم چنین کاری نمیکنم گفتند: بچهت را میکشیم بازهم قبول نکردم پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند…
🔺گفتند به خمینی توهین کن بازم توهین نکردم من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند؛ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم گفتند: دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم…
🔺شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه میگفتم: #یافاطمةالزهرا، #یازینبکبری… انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم. دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر…
🔺فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو…
🔺کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم.. به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.
🔺به راستی مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی (ره) ایستادند ما چه قدر پای ارزش هایمان ایستاده ایم
#شهید_یوسف_داورپناه
#حدیث_روز
یکشنبه 02/03/21
🔺پيامبراکرم صلىالله عليهوآله:
🔻انَّ اللّهَ يُحِبُّ المُؤمِنَ وَ يُحِبُّ اَهْلَهُ وَوُلْدَهُ وَ اَحَبُّ شَىءٍ اِلَى اللّهِ تَعالى اَنيَرَى الرَّجُلَ مَعَ امَرأَتِهِ و وُلْدِهِ عَلى مائِدَةٍ يَأكُلونَ فَاِذَ ا اجتَمَعوا عَلَيْها نَظَرَ اِلَيْهِمبِالرَّحْمَةِ لَهُمْ فَيَغْفِرُ لَهُم قَبْلَ اَن يَتَفَرّقُوا مِنْ مَوْضِعِهِم.
🔸خداوند، مؤمن و خانواده و فرزندانش را دوست دارد. محبوبترين چيز نزد خداوندآن است كه مرد را با زن و فرزندانش بر سفرهاى ببيند كه از آن غذا مىخورند؛ پس در آن هنگام كه بر سفره گرد آيند، به آنها نگاهى مهربانانه مىكند و آنها را پيش از آنكه از جاى خود متفرق شوند، مىآمرزد.
📚تنبيهالغافلين، ص ۳۴۳، ح ۴۹۸.
نماز يکشنبه ماه ذيقعده
یکشنبه 02/03/21
از ميان اعمال اين ماه، نماز توبه در روز يکشنبه اهميت ويژه دارد و ظاهرا به اين ماه و به اولين يکشنبه آن نيز اختصاص ندارد
🔹کيفيت خواندن اين نماز چنين است:
روز يکشنبه غسل بجا آورد و وضو بگيرد و چهار رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سوره«حمد»را يک مرتبه و سوره«توحيد»را سه مرتبه و سوره«فلق»را يک مرتبه و سوره «ناس»را يک مرتبه بخواند و پس از نماز هفتاد مرتبه استغفار کند، و استغفار را با:
لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ ختم نمايد.
سپس بگويد:
يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اِغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جمیعا
#حدیث_روز
دوشنبه 02/03/08
🔺امامرضا علیهالسّلام:
🔻 المُسلِمُالَّذي يَسلَمُالمُسلِمونَ مِن لِسانِهِ و يَدِهُ ولَيسَ مِنّا مَن لَم يَأمَن جارُهُ بَوائِقَهُ.
🔸مسلمان كسى است كه مردم از دست و زبان او آسوده باشند و از ما نيست آن كه همسايهاش از شرّ او در امان نباشد.
📚 عيوناخبارالرّضا علیهالسّلام، ج ١، ص ٢۴.
#پندانه
چهارشنبه 02/01/16
🔺مقاممعظمرهبری:
♦️عیب بزرگ دنیای مادّی غرب، قطع رابطهی انسان با خدا است؛ برای این است که دچار انحطاط معنوی و لغزشهای اخلاقی فراوان میشوند؛ برای این است که دچار نومیدی میشوند و جوانهایشان دچار سرگردانی و سرگشتگی میشوند؛ برای این است که روزبهروز تمدّن غرب دارد افول میکند؛ چون رابطهی با خدا را قطع کردهاند. راز پیشرفت یک انسان به صورت شخصی و فردی، و یک جامعه به صورت جمعی، این است که بتواند رابطهی خود با خدا را حفظ کند. ارتباطتان را با خدا حفظ کنید
#پند_علماء
چهارشنبه 02/01/16
🔺آیتالله حائریشیرازی:
🔸مرد باید سختیهای کار همسر در خانه را ببیند. باید خودش را جای زن بگذارد. علی (علیهالسلام) میفرماید: «فَإِنَّالْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ، لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَة». زن که خدمتکار نیست زن گل است.
مرد وقتی در خانه کار بکند، مثل جهاد است. اگر کمکِ زنش ظرف بشوید، خیاطی بکند، بچهداری بکند، جارو بکند، تمام اینها عمل بهوظائف شرعی است.
لبیک یا خمینی
یکشنبه 01/11/23
خـم فروشی گفت کالایم مـی است..
رونق بازار من سـاز و نـی است..
مـن #خمینی دوست میـدارم که او…
هم خم است و هم می است و هم نی است..
#حدیث_روز
یکشنبه 01/11/23
🔺امام صادق علیهالسلام:
🔻من قَـبَّلَ وَلَدَهُ كَـتَبَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَمَن فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللّهُ يَومَ القيامَةِ، وَمَن عَلَّمُهُ القُرآنَ دُعىَ بِالبـَوَينِ فَيُكسَيانِ حُلَّتَينِ يُضىءُ مِن نورِهِما وُجوهُ اَهلِ الجَنَّةِ.
🔸هر كس فرزندش را ببوسد، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى نويسد و هر كسى كه او را شاد كند، خداوند روز قيامت او را شاد خواهد كرد، و هر كس قرآن به او بياموزد، پدر و مادرش دعوت مى شوند و دو لباس بر آنان پوشيده مى شود كه از نور آنها، چهره هاى بهشتيان نورانى مى گردد.
📚کافی، ج 6، ص49.
🌻🌻🌾🌻🌻🌾🌻🌻
جهاد تبیین
شنبه 01/11/08
💠دشمن با انواع وسایل و توطئه ها در کمین است
🔹توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسائس بهره مند است و توطئه ها در کمین ماست. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمانهای رهبری و دولت اسلامی است که همه توطئه ها را نقش بر آب می سازد.
📚صحیفه نور، جلد ۵ صفحه ٧١
مورخ: ١٣۵٧/١١/٢٢
#پندانه
شنبه 01/11/08
🍃از آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی سوال کردند:
آقا! چطور می شود یک عده در ماه مبارک رمضان از این ماه خسته می شوند و منتظرند زود تمام شود، اما یک عده به آن عشق می ورزند؟
فرمودند: برای اینکه آنها در #ماهرَجَب المُرَجَّب از گناه پاک نشدهاند!!
اَسْتَغْفِرُ اللّه ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرامِ مِنْ جَمیعِ الذُّنُوبِ و الْآثام
#حدیث_روز
شنبه 01/11/08
🔺امامعلی علیهالسلام:
🔻الْمُؤْمِنُ يُرْضِيهِ عَنِ اَللَّهِ اَلْيَسِيرُ وَ لاَ يُسْخِطُهُ اَلْكَثِيرُ… وَ الْمُنافِقُ يُسْخِطُهُ عَلَى اَللَّهِ اَلْيَسِيرُ وَ لاَ يُرْضِيهِ اَلْكَثِيرُ.
🔸مومن از اندکِ خدا خشنود میشود… و منافق از اندکِ خدا ناخشنود میشود و بسیارش هم او را خشنود نمیسازد!
📗 تحفالعقول، ص۲۱۲.
#لبیک_یا_خامنهای
یکشنبه 01/07/17
🔅 خامنهای عزیز را، عزیز جانِ خود بدانید؛
امروز قرارگاه حسینبنعلی علیهالسلام،
ایــــــ🇮🇷ــــــران است!
بدانید #جمهوری_اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند.💪🏼
🌿 فرازی از وصیت سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی…
حدیث
یکشنبه 01/07/17
پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم: 🔸فرزندان خود را بهکسب سه خصلت تربیت کنید؛ دوستی پیامبرتان و دوستی خاندانش و قرائت قرآن .
📜قاموس قرآن، ص۲ .
#در_محضر_رهبر_انقلاب
چهارشنبه 01/06/30
﷽
#در_محضر_رهبر_انقلاب
🌷 مسلمانی شما همانند مسلمانی صدر اسلام:
🌷 امام خامنه ای (مدّ ضلّه): “مسلمانىِ جوانان امروز ما كه در راه خدا مقاومت و مجاهدت و ايستادگى مى كنند، مثل مسلمانىِ جوانيهاى ابوذر غفارى و حنظلۀ غسيل الملائكه و مصعب بن عمير است.
🔹مثل مسلمانىِ گذشتگان ما نيست كه عمرى مسلمانِ خوب هم بودند- كه خداى متعال يقيناً اجرشان را هم خواهد داد - نمازى مى خواندند، عبادتى مى كردند، كاسبى يى مى كردند و دنبال كار خودشان بودند؛
🔸 نه امر به معروف و نهى از منكرى بود، نه جهادى بود و نه مواجهه با دشمنان خدا.
🔹اين كجا و آن كجا؟ اين دو حالت با يكديگر خيلى فرق دارد. قدر مسلمانىِ دوران جهاد را بايد دانست.
🔸 البته، مقدارى هم سختى دارد، اما اين سختى اول كار است".
🌷 (حدیث ولایت، بیانات، در تاریخ (24/ 08/ 1368)،
#معارف_اسلامی
چهارشنبه 01/06/30
🔻امام خمینى قدسسره:
🔸آن چیزى که من توصیه مىکنم به همه اهل علم، دنبال این بروید که معارف اسلامى را در بین مردم تقویت کنید که رأس امور، این معارف اسلامى است و اگر او درست بشود همه کارها درست مىشود
🌷🌾🌷🌾🌷🌾
پندعلماء
چهارشنبه 01/06/30
آیت الله بهجت رحمه الله علیه:
✍🏼 انسان چه قدر به #مرگ نزدیک است و در عین حال، چه قدر آن را دور می پندار و از آن #غافل است!
🌷 هر شب، در عوالمی از بزرخ می رویم که هیچ اختیارش دست ما نیست…
⭕️با این حال باز از مرگ غافل هستیم!
#حدیث
چهارشنبه 01/06/30
امام رضا علیه السّلام:
📌فعَلى مِثلِ الحُسَينِ فَليَبكِ الباكونَ؛ فإنَّ البُكاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذّنوبَ العِظامَ
🔺«گریه کنندگان باید بر کسى همچون امام حسین علیه السّلام گریه کنند، چرا که گریستن براى او، گناهان بزرگ را فرو میریزد».
📚بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۸۴
#پندانه
سه شنبه 01/06/29
💠 مقام معظم رهبری
✔️به نظر من، جوانان انقلابى سعى کنند خوب درس بخوانند. خوب فکر و معرفتشان را بالا ببرند. سعى کنند در محیط خودشان اثر بگذارند. فعال باشند، نه منفعل. روى محیط خودشان اثر فکرى و روانى بگذارند. این شدنى است. یک جوان گاهى اوقات مىتواند مجموعهی پیرامونى خودش را -کلاس را، استاد را و حتى دانشگاه را- زیر تأثیر شخصیت معنوى خودش قرار دهد. البته این کار با سیاسیکارى به دست نمىآید؛ با معنویت بهدست مىآید، با صفا به دست مىآید، با استحکام رابطه با خدا به دست مىآید. عزیزان من! رابطه با خدا را جدى بگیرید. شما جوانید؛ به آن اهمیت بدهید. با خدا حرف بزنید. از خدا بخواهید. مناجات، نماز -نماز با حال و با توجه- براى شما خیلى لازم است. مبادا اینها را به حاشیه برانید.
#زندگی_به_سبک_شهدا
سه شنبه 01/06/29
🌹شهید حمید ایرانمنش
✔️من و حمید به کمترین چیزها راضی بودیم ؛ به همین خاطر بود که خریدمان ، از یک دست آینه شمعدان و حلقه ازدواج فراتر نرفت !
برای مراسم ، پیشنهاد کردم غذا طبق رسم معمول تهیه شود که به شدت مخالفت کرد ! گفت : « چه کسی را گول میزنیم ، خودمان یا دیگران را ؟ اگـر قـرار است مجلسـمان را اینطور بگیریم ، پس چرا خریدمان را آنقدر ساده گرفتیم ؟! مطمئن باش این جـور بریـز و بپاش ها اسراف است و خدا راضی نیست .
تو هم از من نخواه که بر خلاف خواسـت خـدا با اینکه برای مراسم ، استاندار ، حاکم شرع و جمعی از متمولین کرمان آمده بودند ، نظرش تغییری نکرد و همان شام ساده ای که تهیه شده بود را بهشان داد !
حمید می گفت : « شجاعت فقط تو جنگیدن و این چیزها نیست ؛ شجاعت یعنی همین که بتوانی کار درستی را که خلاف رسم و رسوم بـه غلـط جا افتاده است ، انجام بدهی »
📚 چریک ، ص 35 و 36
حدیث
سه شنبه 01/06/29
❤️باهمسر خود مهربان باشید🌹
✔️فاشفقوا علیهنّ وطیّبوا قلوبهنّ حتّی یقفن معکم، ولا تکرهوا النساء ولا تسخطوا بهنّن
✔️جبرئیل به پیامبر عرضه داشت:
«ای محمّد! به أمّت خود بگو که با زنان مهربان باشند!
و دلهای آنها را شاد کنند و به آنان خشم نگیرند
📚مستدرک الوسائل ج ۱۴ ص ۲۵۳.
حبُّ الحُسین
دوشنبه 01/06/28
⭕️همخوانی استدیویی عربی - فارسی
🥀در مدح حضرت سیدالشهدا اباعبدالله الحسین علیه السلام
« مهم ترین راهبرد تربیتی در مدرسه »
دوشنبه 01/06/28
استاد پناهیان :
✨ آشنایی با مفهومی محوری به نام ادب
🍃با توجه به روایات، اولین دورۀ آموزشی مبارزه با نفس برای فرزندان از سن هفت سالگی آغاز میشود.
🍃پدر و مادر باید از 7 تا 14 سالگی، رعایت «ادب» را به فرزندان خود آموزش بدهند تا بچهها اصل مبارزه با هوای نفس را درک کنند و بدانند که باید با «دلم میخواهد»های نابجای خودشان مبارزه کنند. لذا ما نام این دوران را «دوران ادب» میگذاریم.
حدیث
دوشنبه 01/06/28
🔺رسولاکرم (صلیالله علیه وآله وسلم) :
🔻أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّ حُسَيناً .
🔸خداوند دوستدار کسیاست که حسین علیهالسلام را دوست داشتهباشد.
📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص 261 .
هفتمین دورۀ جامعِ آموزش «منظومۀ فکری رهبر انقلاب»
دوشنبه 01/06/28
🔸مزایا:
۱. بهرهمندی از اساتید برجسته
۲. توانمندی در نقشآفرینیِ مؤثر در جهاد تبیین
۳. بهرهمندی از تخفیف جهت شرکت در دورههای آموزشی روش مطالعه، تندخوانی، مدیریت زمان و برنامهریزی
۴. امکان شرکت در سطح دو (تربیت مدرس و تربیت پژوهشگر) در رشتههای مختلف و ضروری
۵. اعطای گواهینامه
🔹زمان ثبتنام: یکم تا سیویکم شهریورماه
🔸شروع جلسات مقدماتی: دهم مهرماه
ثبتنام در سایت مجموعۀ تبیین به آدرس🔻
https://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/maaref7
راه ارتباطی(ایتا):
@manzome1
#جهاد_تبیین
@t_manzome_f_r
▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
با افراد لجباز چطور برخورد کنیم؟
دوشنبه 01/06/28
🔸روانشناسها برای لجبازی آدمها از زن، مرد و بچهها دلایل زیادی رو مطرح میکنن. اما از نظرشون مهمترین علت لجبازی، کمبود توجه هست.
🔸خیلی از افراد چون فکر میکنن دیگران اونا رو دستکم میگیرند و یا توجهی بهشون ندارن، سعی دارن با لجاجت و پافشاری خودشون رو ثابت کنن.
#حرف_حساب
دوشنبه 01/06/28
کدام زائر؟ کدام زیارت؟
🔻 #زیارت حقیقتی دارد و #زیارت_اربعین در میان زیارتها جایگاه بس ویژهای؛ بهگونهای که همردیف با نمازهای واجب و مستحبی روزانه، از نشانههای #ایمان و #مؤمنین معرفی شده است.
✅ روح زیارت، #آشنایی و #معرفت زائر است نسبت به مَزور (زیارتشونده) و همچنین #ارادتورزی زائر است در پیشگاه مَزور. در واقع، زائر به #رنگ مزور درآمده، #خلقوخوی او را یافته و از او کسب #عشق و #ارادت مینماید، بنابراین هرچند آگاهی و شناخت بسیار گرانمایه است اما تا به #ارتباط و #اتحاد با معلوم یعنی مَزور نینجامد، هرگز #کمال_وجودی و مایه #هدایت و #سعادت به شمار نخواهد رفت و درنتیجه از #علائم_ایمان هم به حساب نمیآید.
👤 #آیت_الله_جوادی_آملی
📚 کوثر اربعین، صفحات ۱۰ و ۱۱.
حدیث
دوشنبه 01/06/28
🔺 قال ابوعبدالله عليهالسلام:
🔻فىطين قبر الحسين علیهالسّلام الشفاء من كل داء و هو الدواءالاكبر.
🔸شفاى هر دردى در تربت قبر حسين علیهالسّلام است و همان است كه بزرگترين داروست.
📚 كاملالزيارات، ص ۲۷۵ .
#در_محضر_رهبر_انقلاب
یکشنبه 01/06/27
🔻 رهبر انقلاب:
حرکت شهدای مدافعحرم شما که در این برهه در خارج از کشور به شهادت رسیدند، درواقع شبیه حرکت آن کسانی است که با جانِ خودشان توانستند قبر حضرت اباعبدالله را حفظ کنند…
👈🏻 همان رفتنها بود که حالا رسیده به بیست میلیون زائر پیادهی اربعین.
🔹 اگر آنجا کسانی فداکاری نمیکردند، امروز شوکت و هیمنهی محبّت اباعبدالله الحسین علیهالسلام اینجور دنیا را فرا نمیگرفت؛ که شما میبینید در راهپیمایی اربعین از کشورهای مختلف -از فارس و ترک و اردو و کشورهای اروپایی و حتّی از آمریکا- افرادی بلند میشوند میآیند آنجا؛ این کار را چهکسی کرد؟
🔺 این خشت اوّل و اصلیِ این کار را همان کسانی گذاشتند که درواقع جانشان را برای زیارت قبر اباعبدالله علیهالسلام فدا کردند. ۱۳۹۷/۰۷/۳۰
✔️اثر زیارت امام حسین (علیهالسلام) در گشایش سریع مشکلات
یکشنبه 01/06/27
☑️امام صادق علیه السلام : حسین ﷺ را حداقل سالی یک بار زیارت کنیـد که هر کس در حالی که حق او را می شناسد و آن را انکار نمیکند به زیارتش بیاید ، پاداشی ندارد مگر بهشت و روزی او وسیع خواهد شد و خداوندگشایشی سریع ( در کارها ) برایش حاصل خواهد کرد.
📚کامل الزيارات ، ص ۸۵
☑️خانواده، مقدسترین و تأثیرگذارترین نهاد اجتماعی
یکشنبه 01/06/27
در منظومه فکری امام خمینی رحمهالله، خانوادهْ بنیادیترین، مهمترین، طبیعیترین و تأثیرگذارترین نهاد اجتماعی و کارخانه انسانسازی شمرده شده است. شکلگیری چنین کانونی در نظام فکری امام در گرو انتخاب همسری مؤمن، احساس عاشقانه زن و مرد به یکدیگر، رعایت آداب اسلامی و قوانین شرعی در خانه و خانواده است.
امام راحل شکلگیری استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور را در گرو شکلگیری خانوادههای سالم و تربیت اسلامی میداند و میفرماید: «نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان، بسیار حساس است. اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح، تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، كار معلمان نیز آسانتر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع میشود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان، استقلال و آزادی و تعهد به مصالح كشور پایهریزی میشود»
📚صحیفه نور، ج 15
#معرفی_کتاب
یکشنبه 01/06/27
📕گام گام تا داستان سفر اربعین
☑️پیاده روی سخت اما دوست داشتنی که خیلی وقت ها بچه ها هم در این سفر همراه پدر و مادرهایشان می شدند.
اما اگر دوست دارید برای بچه ها تعریف کنید چه اتفاقاتی در این سفر می افتد یا اینکه دوست دارید برایشان از فلسفه و دلیل این سفر بگویید بهترین راه یک داستان کودکانه به زبان خودشان است.
✔️«گام گام تا داستان سفر اربعین» کتابی است که درباره این سفر نوشته و مننتشر شده است. قصه درباره طاها و نورا، برادر و خواهری است که برای اولین بار همراه پدر و مادرشان راهی سفر اربعین می شوند. در این سفر اتفاقات تازه ای برایشان می افتد و دوستانی پیدا می کنند.
👆اگر همراه فرزندتان این سفر را تجربه کرده اید این کتاب و مرور خاطرات سفر حتما برایش جذاب است و اگر هم تا به حال پیاده روی اربعین را تجربه نکرده و سوال های زیادی درباره اش دارد با این کتاب می توانید به بخشی از سوال هایش پاسخ دهید. این کتاب برای گروه سنی الف و ب نوشته شده و تصویرهای جذابی دارد که رنگ آمیزی نشده اند و بچه ها خودشان باید آنها را رنگ کنند. همین باعث می شود از خواندن داستان خسته نشوند. کتاب درباره اربعین و سفرش برای بچه ها چندان نداریم اما این کتاب می تواند برای کسانی که می خواهند فرزندان شان با اربعین و سفرش آشنا شوند اتفاق خوبی است.
حدیث
یکشنبه 01/06/27
▪️رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
▫️وای به حال بچههای آخرالزمان از طرف پدرهایشان (اولیائشان).
▪️پرسیدند: یا رسولالله از پدرهای مشرک؟
▫️فرمود: نه! از پدرهای مؤمن که واجبات را به فرزندان خود تعلیم نمیدهند و هر گاه دیگری بخواهد به ایشان تعلیم دهد مانع میشوند و خشنودند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی به دست آورند (ولی به دین اولادشان اهمیت نمیدهند) من از این پدرها بیزارم، آنها هم از من بیزارند!
📚جامع الأخبار،ص106
مقام معظم رهبری
سه شنبه 01/06/22
مؤمنین و مؤمنات در هر نقطهای از جهان اسلام آمران به معروفاند.
۱۳۹۴/۰۱/۰۱
دست او در دست توست
سه شنبه 01/06/22
نامش حسن و معروف به آیت الله علامه حلّی است. در شهر حِلّه به دنیا آمد و تحصیلاتش را در زادگاهش آغاز کرد. حسن در کودکی چنان درس های خود را فرا گرفت و پیشرفت کرد که از طرف پدر و خویشان به جمال الدین لقب یافت؛ یعنی زینت و زیبایی دین .
هنوز 28 سال از سن حسن نگذشته بود که به سبب پیشرفت های بی نظیر علمی پس از رحلت محقق حلی، از سوی علما و بزرگان به عنوان مرجع تقلید معرفی شد. علامه حلّی در زمان حکومت اولجایتو مغول به ایران مسافرت کرد و شاه مغول پس از ملاقات با اومسلمان شد و نام خدابنده را برای خود برگزید . علامه حلی پس از سال ها خدمات علمی و دینی، سرانجام در محرم سال 726 قمری دار فانی را وداع گفت و در جوار حرم امام علی علیه السلام آرام گرفت .
شب جمعه است. دلت باز هوای کربلا کرده است. کارهای روزانه امان نمی دهند. دیر وقت است. دیر کرده ای. از حِلّه تا کربلا راه کمی نیست. با این حال نمی توانی نروی. غسل زیارت و جمعه می کنی، عصایت را برمی داری و با آذوقة کمی به راه می افتی. از کوچه پس کوچه های حلّه می گذری. خورشید، نور خود را از لب بام های گلی حله برچیده است. بر می گردی و نگاهی به آسمان می کنی. رنگ غروب، همة آسمان را فرا گرفته است. دانه های تسبیح لای انگشتانت می چرخند. عطر الله اکبر در راه خلوتی که به سوی کربلا در پیش گرفته ای همراهی ات می کند.
مدتی که می روی صدای اذان از مساجد شهر به گوش می رسد. چقدر آسوده ای شیخ! عبایت را پهن می کنی. رو به سوی قبله می کنی و به نماز می ایستی. دل بی قرارت هوای کعبة دل ها را دارد. به عشق حسین علیه السلام اشک می ریزی و می گویی: «این عشقی است که هرگز خاموش نخواهد شد!»
به مولا سلام می دهی و دوباره راه می افتی. هوا تاریک می شود. بوی شط از دورترها به مشام می رسد. قدم تند می کنی. تپه ها و دره های مخوفی در راه است. لحظه ای هول بَرَت می دارد. احساس ترس می کنی، اما با ذکر یا حسین آرام می گیری. دلت قرص می شود که با مدد اباعبدالله هیچ خطری تو را تهدید نخواهد کرد. اولین تپه را بالا می روی، بالای تپه که می رسی صدایی به گوشَت می خورد. چه صدای دل انگیزیست. صدای مناجات؛ صدای قرآن و دعایی که دلت را به تپش می اندازد. تعجب می کنی: «خدایا این کیست در این سرزمین به نیایش ایستاده است؟ »
برایت مایة شگفتی است. سال هاست این راه را می روی و می آیی. هیچ وقت چنین صحنه ای را ندیده ای. به سوی صداراه کج می کنی. نسیم خنکی می وزد بوی خوشی مشامت را می نوازد .بوی تسبیح و نماز. بویی که همیشه در حرم مقدس به مشامت خورده است. با اشتیاق قدم تند می کنی . مردی ایستاده. با قامتی بلند و دوست داشتنی؛ با عبا و دشداشه ای سفید. دلت می لرزد. آرزو می کنی کاش تا کربلا همراهی ات کند. کنارش می نشینی و منتظر می مانی تا نماز و عبادتش به پایان برسد .
نمازش تمام می شود. چهرة نورانی و دوست داشتنی سید تو را گرفته است. سلام می کنی و احوالش را می پرسی. با گشاده رویی پاسخت می دهد. خیلی زود با هم صمیمی می شوید. کمی از دوری و سختی راه حرف می زنید، سپس بلند می شوید و راه می افتید. شانه به شانة هم. آرام و بی دغدغه. وجود این سید چقدر آرامش بخش است. هیچ وقت چنین آرام نبوده ای. از راه رفتن در این شب خنک و زیبا احساس لذت می کنی. از هر دری سخن به میان می آورید. از کربلا، از حلّه و علمایش؛ از خودت، از کارهایی که در حلّه به آن مشغولی. هر چه به ذهنت می آید می پرسی. سید با دلیل و منطق پاسخ می دهد و سرانجام گفت وگوی دوستانة شما به یک بحث علمی منتهی می شود به یکی از بحث های سنگین فقهی. سید فتوا می دهد و تو آن را رد می کنی. او دفاع می کند و تو منکر می شوی و می گویی دلیل و حدیثی بر طبق این فتوا نداریم ! سید لبخند می زند و می گوید: «شیخ طوسی در کتاب تهذیب، در صفحة فلان و سطر فلان حدیثی در این باره ذکر کرده است ! » از دقت نظر سید در شگفت می شوی. با خود فکر می کنی: «راستی این سید عالم و مجتهد کیست؟ نکند از علمای نجف باشد؟ » کنجکاو می شوی تا دوباره امتحانش کنی. یکی از دغدغه هایت، دیدار آقا ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است. دستپاچه می شوی. عصایت از دست می افتد، در حالی که خم شده ای تا عصایت را برداری آنچه را که از ذهنت می گذرت به زبان می آوری: «آیا در این زمان که غیبت کبراست، می توان حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دید؟» سید پیش دستی می کند و دستش را دراز می کند. عصا را از زمین بر می دارد و در حالی که عصا را به دستت می دهد، با لبخند می گوید: «چگونه صاحب الزمان را نمی توان دید و حال آنکه دست او در دست توست . »
بی اختیار خودت را به پای سید می اندازی و تازه می فهمی که با چه کسی همسفر شده ای! گریه می کنی و پاهای آقا را در بغل می گیری. از هوش می روی و دیگر چیزی نمی فهمی.
وقتی به خود می آیی می بینی سپیدة سحر نمایان است. ستارة صبح در افق می درخشد. تنهایی. از دوست و همسفر عزیزت خبری نیست. به گریه می افتی و در فراق آن عزیز، بی تابی می کنی. چاره ای نیست. تن به قضا می سپاری و به نماز صبح می ایستی.
دوباره به طرف کربلا راه می افتی. یقین می کنی که آقا را از نزدیک زیارت کرده ای؛ اما افسوس می خوری که چرا زود نشناخته ای.
وقتی به حلّه باز می گردی اولین کاری که می کنی به سراغ کتاب تهذیب می روی. سراغ صفحه ای را می گیری که سید آدرس داده بود. درست است. شیخ طوسی حدیثی دارد در آن بابی که شما در موردش بحث می کرده اید. اشک از دیدگانت می چکد. قلم برمی داری و در حاشیة صفحه می نویسی: «این حدیثی است که حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف به آن خبر داده و به آن راهنمایی کرد . » (1)
—————————————-
گلشن ابرار، ج 1، ص 146 و 147 ..1
پندعلماء
سه شنبه 01/06/22
امام خمینی (رضوان الله تعالی)
فلسفه مجالس روضه سيد الشهداء
اين مطلبى كه الآن القا كرده اند به جوانهاى ما كه تا كىْ گريه و تا كىْ روضه و اينها!؟بياييد تظاهر كنيم. اينها نمى فهمند روضه چيست؛ و اين اساس [را] كى تا حالا نگه داشته است، اين را نمىفهمند، و نمى شود هم بهشان بفهمانيم.
اينها نمى فهمند كه اين روضه و اين گريه آدمساز است؛ انسان درست مى كند. اين مجالس روضه، اين مجالس عزاى سيد الشهداء اين آن تبليغات بر ضد ظلم، اين تبليغ بر ضد طاغوت است. بيان ظلمى كه به مظلوم شده تا آخر بايد باشد.
همين ها در عين حالى كه جوانهاى خودشان كه كشته شدند برايشان فرياد مى زنند و چه مى كنند، لكن بازى خوردند مى گويند آن جوانها را از ياد ببريد!
براى اينكه آنهايى كه به اينها تلقين مى كنند اساس را سيد الشهداء مى دانند. اساسى كه همه چيز را تا حالا نگه داشته، اوست.
پيغمبر هم فرمود كه “أنَا مْن حُسَين” يعنى ديانت را او نگه مى دارد، و اين فداكارى ديانت اسلام را نگه داشته است، و ما بايد نگهش داريم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سخنرانى در جمع هيأت فاطميون تهران، ۴ مهر ۱۳۵۸.
📚 صحیفهامام، ج ۱۰، ص ۱۱۷.
نقش کودکان در بالندگی حماسه عاشورا
سه شنبه 01/06/22
حماسه شکوهمند روز دهم سال 61 هجری، نگارینه ای از زیباترین طرح ها و نقش ها را در تاریخ حک نمود. حماسه از سرخی خون برترین رادمردان خدا، خامه گرفت و دست نقاش چیره شهادت که از آستین بزرگ آموزگار آن، حضرت حسین(علیه السلام) بیرون آمده بود، بر پرده کربلا، در آن ساعتی که عقربه های آفرینش لحظه عروج را نشان می دادند، چشم نوازترین تصویر را به نقش کشید .
منشور درخشنده عاشورا که تباناکی خود را از درخشش خورشید کربلا و ستارگانی که گرد منظومه آن نورافشانی می کردند. با عرفان و حماسه خود چراغ فرا راه بشر روشن نمودند که تا روز رستاخیز، راه آزاد زیستن و سربلند رهیدن را به بشریت نشانداد . در این رهگذر، هر یک از آزاد مردان و شیر زنان عاشورا، به سهم خود بر اعتلا و سربلندی این حماسه افزودند اما کربلا از حماسه کودکانی که در این سفر جاودانه، هم پای ایثارگران و جانبازان عاشورا، چکامه حضور سرودند، خاطره ها بر لوح سینه دارد. کودکان بی گناهی که طعمه آتش افروزی پست ترین آفریدگان خدا شدند. کودکانی که در جنگی نابرابر قربانی زراندوزی و زور مداری حریص ترین شغالان بیشه طمع ورزی گشتند. کودکانی که در خون طپیدن پدران و برداران خود را پیش روی خویش دیدند، مبارزه با ستم و فریاد در برابر تفرعن را آموختند و به پدران و برادران خویش اقتدا نمودند. آنان اگر چه نجنگیدند اما حضور و شهادتشان نقش مهمی در عزت و عظمت ابعاد قیام و نیز شتاب بخشیدن در فروپاشی بنیان ظلم و استبداد در جامعه اسلامی گردید .
عاشورا، بالنده ترین و پاکترین حماسه ای است که در خاطره تاریخ نقش بسته و تابناک ترین سرمشقی است که مادر فرتوت تاریخ آن را در کتاب کهن خویش نگاشته است، اما نقش زیبایی را که کودکان عاشورا، بر این کتاب افزودند: نباید از یاد برد. هر یک نمادی بالنده بر این نگار بودند که دختر خورشید کربلا، حضرت رقیه(علیهاالسلام) بهانه ای به دست داد تا به دیگر کودکان سربلند عاشورا نیز اشاره ای بکنیم و نقش برخی از آنان را در قالب نمادی از آموزه های بزرگ تربیتی که در دامان اهل بیت(علیهم السلام) فرا آموخته بودند، مورد بررسی قرار می دهیم .
نماد مظلومیت
شاید جانسوزترین ساعت واقعه عاشورا، لحظه ای است که امام فریاد بر می آورد: «هَل من ذاب یذب عن حرم رسول الله ؛ آیا کسی هست که از حرم رسول خدا دفاع کند؟ آیا یگانه پرستی هست که از خدا بترسد؟ آیا فریادرسی هست که به خاطر خدا به ما کمک کند؟ آیا کسی هست که به امید آن چه خدا به او ارزانی خواهد داشت ما را یاری نماید؟»
زنان پرده نشین، با شنیدن آوای مظلومیت امام، بر حال او و خود گریستند. آن گاه امام فرمود، کودک شیرخوار من علی(علیه السلام) را بیاورید . سپس برای سیراب نمودن او که از تشنگی بی تاب شده بود رو به لشگر دشمن نمود و فرمود: ای مردم! اگر به من رحم نمی کنید به این کودک رحم نمایید. در این لحظه تیری توسط حرملة بن کاهل اسدی از سوی دشمن به سوی کودک پرتاب شد و کودک به شهادت رسید. امام فرمود:خدایا! میان ما و این مردم که مرا دعوت کردند تا یاری ام کنند و به عوض ما را در خون می کشند خود داوری کن1 امام خون او را به آسمان پاشید و گفت: [خدایا] این که تو این صحنه ها را می بینی تحمل بر من آسان می شود.2 امام از اسب پیاده شد و بدن بی جان کودک تشنه را پشت خیمه ها برد و با غلاف شمشیر، قبری کوچک حفر نمود و او را دفن کرد. 3
این صحنه یکی از دردناکترین لحظات روز عاشوراست و این نوزاد کوچک امام، گویاترین سند مظلومیت در پهنه کربلاست. آن سان که با شهادت خود این مظلومیت را به اثبات می رساند. چرا که در هیچ
آئینی، خواه آسمانی باشد و خواه غیر آسمانی، نوزاد شیرخوار هیچ گناهی ندارد که کسی بخواهد با او دشمنی کند و یا او را بکشد و در هیچ نقطه ای از هستی و هیچ اندیشه ای کشتن نوزاد بی گناه را بر نمی تابد. از این رو با کشته شدن طفلی تشنه، که توان هیچ گونه دفاعی از خود نداشت. حجت بر دشمنان امام و عدم رستگاری آنان تمام شد و شهادت علی اصغر(علیه السلام) با این وضع دلخراش خونخواری دشمنان و مظلومیت بی شائبه عاشورائیان را به اثبات رسانید .
نماد دفاع از حق و حقیقت
در واپسین لحظه های نبرد بین امام و دشمن، در صحنه ای که امام آخرین رمق های خود را از دست می دهد، شمر بن ذی الجوشن به همراه گروهی پیاده برای به شهادت رسانیدن رسانیدن امام وارد گودال قتلگاه می شوند. در بین کودکان حرم، فرزندی از امام مجتبی(علیه السلام) به نام عبدالله اصغر بن الحسن (علیه السلام) وجود داشت که سن او را 8، 9 سال ذکر نموده اند و مادرش رَملة دختر سلیل بن عبدالله بجلی بوده است.4 او با دیدن این صحنه به سوی امام دوید. امام به خواهرش حضرت زینب (علیهاالسلام) فرمود :او را نگهدار. اما آن کودک شجاع برای دفاع از جان عمو، به طرف میدان نبرد دوید و خود را به امام رساند و گفت: به خدا قسم، هرگز از عمویم جدا نمی شوم. 5
بحربن کعب، با شمشیر به سوی امام حمله برد ولی عبدالله گفت: می خواهی عموی مرا بکشی؟ و دست خود را جلوی ضربه شمشیر او گرفت. دست عبدالله قطع گردید و از پوست آویزان شد. کودک فریاد زد: مادر، به فریادم برس. امام او را در آغوش کشید و فرمود: پسر برادرم! صبر کن و شکیبا باش تا تو هم به دیدار نیاکان وارسته ات رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، علی (علیه السلام)، حمزه و جعفر و پدرت حسن (علیه السلام) بشتابی. سپس دست به دعا برداشت و عرض کرد: خداوندا! باران رحمت آسمان و برکت زمین را آن ها دریغ دار… . 6
در این هنگامه، حرمله بن کاهل تیری به سوی او پرتاب کرد و عبدالله را در آغوش امام به شهادت رساند.7
عبدالله که از کودکی در دامان عموی خود امام حسین (علیه السلام) پرورش یافته بود، به خوبی دفاع از حق را فرا گرفته و در برهه ای که حق و حقیقت زیر گام های ناجوانمردی خرد می شد، سفری را با امام به سوی دشت کربلا آغاز نمود و در هنگامه ای که خورشید حقیقت در پس ابرهای تیره ظلم و بیداد پرتوافشانی می کرد. به آفتابیِ حق و حقیقت پیوست .
نماد معرفت و شناخت
از جمله تربیت های راهبردی پیشوایان معصوم (علیهم السلام) نسبت به فرزندان خود، ارتقاء سطح معرفت و بینش عمیق دینی آنان بوده است، به گونه ای که جاودانگی قیام عاشورا را در برخی جنبه ها، می توان مرهون خطبه ها و سخنرانیهای آتشین امام سجاد (علیه السلام)، حضرت زینب (علیهاالسلام) و دیگر زنان و کودکان دانست. این سخنرانی های کوبنده و افشاگرانه که از زلال معرفت و بینش آنان سرچشمه می گرفت، گام مؤثری در پاسداشت مبارزات نظامی و سیاسی شهیدان کربلا به شمار می رود و به عنوان مکمّلی در به ثمر رسیدن اهداف قیام امام حسین (علیه السلام) قلمداد می شود.
در مجلس یزید، آن جا که می رفت خطبه های روشن گرانه امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) پرده از چهره منحوس یزید بردارد و بنیان حاکمیت فاسد او را فروپاشد، یزید عصبانی شده و با مشورت حاضران، تصمیم به قتل امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) می گیرد، با کمی دقت در تصمیم خود، این کار را ضامن رسوایی خود یافته و از کشتن آنان صرف نظر می کند.8
او دچار اشتباهی بزرگ شده بود و می پنداشت که اگر امام سجاد (علیه السلام) و زینب (علیهاالسلام) را به قتل برساند ندای اناالحق عاشوراییان خاموش می شود اما هرگز نمی پنداشت که کودکان آنان نیز زلال معرفت را از سرچشمه آن نوشیده اند و همان سان که پدرانشان
بزرگ ترین آموزگاران بشر هستند، کودکان آنان نیز برترین شاگردان مکتب آنان می باشند .
وقتی یزید به واسطه مشورت حاضران و مشاوران، تصمیم به کشتن امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) گرفت اما سپس دست شست و آنان را ساکت نمود، امام باقر (علیه السلام) که حدود چهار سال داشت به سخن آمد و با چند جمله آتش عصبانیت را که پدرش امام سجاد (علیه السلام) به جان یزید انداخته بود، دوباره روشن کرد به گونه ای که زخمِ التیام نیافته یزید از تندی کلام آتشین امام سجاد (علیه السلام)، دوباره سرباز نمود. امام باقر (علیه السلام) فرمود: مشاوران تو برخلاف مشاوران فرعون نظر دادند زیرا آنان در مقام مشورت با فرعون درباره موسی و هارون گفتند: أَرجِه وَ أخاهُ وَ أرسِل فِی المَدائِنِ حاشِرِینَ؛9 (و به فرعون) گفتند: او و برادرش را بازدار، و گردآورندگان را به شهرها (دنبال جادوگران) بفرست. اما مشاوران تو نظر به قتل ما دادند که البته بی علت هم نیست. یزید با چشمانی گرد شده از شگفتی چنین معرفتی در این کودک پرسید: علت آن چیست؟ امام باقر (علیه السلام) فرمود: آنان فرزندانی پاک و حلال بودند و از درک کافی برخوردار. اما مشاوران تو نه آن درک را دارند و نه فرزندان حلالی هستند زیرا پیامبران و فرزندان آن ها را فقط ناپاکان می کشند [که نظر به چنین کاری دادند]. یزید با شنیدن این سخن کوتاه و رسا، آبروی خود را رفته یافت و به ناچار سکوت کرد.10
نماد ظلم ستیزی
یزید گر چه به سختی تلاش می کرد تا با به کارگیری حربه ای، برای یک بار هم که شده، اسیران کربلا را مغلوب خود سازد اما هر بار به گونه ای غیر قابل پیش بینی ناکام می ماند . اهل بیت را خارجی می خواند و دستور داد اهل بیت را تحقیر کنند و شهر را آذین بندند؛ شکست خورد. زیرا اسرا در ارتباط مستقیم با مردم قرار داد و امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (علیهاالسلام) ولی آنان خود را معرفی کردند و گفتند که خاندان پیامبرند و در قرآن آیاتی در شأن آنان وجود دارد.11 به حربه افتخار متوسل شد و به سان
سرداران پیروز اسیران را در مجلس شراب وقمار و عیاشی فراخواند ؛ و با بزرگی و تکبر با آنان سخن گفت ؛ اما باز هم شکست خورد زیرا هر چه گفت، پاسخ از آیات قرآن شنید و پیش سفیر روم رسوا گردید و به ناچار دستور به قتل سفیر داد.12 با خود گفت در مجلس که نشد بهتر است بر مردم فخر فروشی کنم؛ سر بریده اما را بر بالای کاخ خود نصب کرد ؛ و بار دیگر طعم تلخ شکست در کامش ریخته شد؛ همسرش هند پرسید این سر کیست و هنگامی که دانست سر مولایش حسین (علیه السلام) است با موی باز به داخل کاخ دوید و یزید را برآشفته ساخت و یزید عبا از دوش خود برداشت و بر سر زنش انداخت.13 گفت از درِ گفتگو و منطق وارد شوم ؛ نتیجه تغییری نکرد.
دستور داد امام بالای منبر برود و برای مردم صحبت کند . صحبت کند. دید خود زمینه رسوایی خویش را فراهم آورده و سخنان شیوا و رسای امام دارد همگان را بیدار می نماید، به ناچار دستور داد مؤذن اذانی دروغین بگوید تا امام مجبور شود سخن خود را قطع کند.14
همه تیرهایش به سنگ می خورد؛ مدام شکست پشت شکست. این بار تصمیم گرفت تا گناه قتل شهدای کربلا را به دیگران بیندازد و این گونه دست به عوامفریبی بزند. گناه قتل امام حسین علیه السلام و یارانش را به گردن عبیدالله انداخت و اذعان داشت که آنان خودسرانه دست به چنین جنایتی زده اند و او تنها دستور به ستاندن بیعت از امام داده بود.15 اما انتشار این خبر را هم موجب از بین رفتن شکوه و جلال خود می دید. پس چه باید می کرد؟ بهتر دید از راه درست و اظهار همدردی وارد شود و وانمود کند که گذشته ها را باید فراموش کرد. او که فکر می کرد راه حلی بکر و مؤثر به ذهنش آمده است برای عوض کردن فضا و ایجاد فضایی عاری از تشنج ـ لااقل برای خود ـ پسرش خالد را فراخواند و رو کرد به یکی از کودکان که «عمربن الحسن علیه السلام»، فرزند دیگری از امام مجتبی (علیه السلام) بود و با لبخندی مرموز به او گفت: با پسر من کُشتی می گیری؟ آن فرزند خردسال امام مجتبی (علیه السلام) که هرگز خاطره شهادت برادران، عمو و دیگر اعضای خانواده اش را از
یاد نبرده بود، با بغضی سنگین در گلو، کوبنده پاسخ داد: ولکن إعطنی سکّینا و اعطه سکّینا ثم اقاتله؛ نه [چرا کُشتی بگیریم] بهتر است خنجری به من و خنجری نیز به او بدهی تا با هم بجنگیم. یزید از این پاسخ یکّه خورد و زیر لب غرّید : هَل تَلِدُ الحَیَّةَ اِلاّ الحَیَّةَ؟ شِنْشِنَةٌ اَعرِفُها مِن اَخْزَمَ ؛ این خوی و عادتی است که از اخزم آن را سراغ دارم. آیا مار جز مار می زاید.16
آری، این بار نیز سیاست های عوام فریبانه و مزوّرانه یزید با شکست روبه رو گردید و ظلم ستیزی فرزندی از خاندان اهل بیت (علیهم السلام) او را در دستیابی به اغراض پلیدش ناکام گذاشت.
نماد ایستادگی و جانفشانی
خوشرنگترین نگار عاشورا، ایستادگی و جانفشانی آنان است که از ساعتی که صدای زنگ شتران از مدینه بلند شد در پرده حماسه عاشورائیان ظاهر گردید و از آغاز سفر بر سرلوحه قلبشان نقش بست. امام حسین (علیه السلام) به آنان می فرمود: صَبراً بنی الکِرام! فَمَا المَوتُ الاّ قَنطَرَة تَعبُرُ بِکُم عَنِ البُؤسِ وَ الضَّرّاءِ الَی الجِنانِ الواسِعَةِ و النَّعیِمِ الدّائِمَةِ؛ ای بزرگ زادگان! پایداری کنید که مرگ تنها پلی است که شما را از رنج و سختی به سوی گستره بهشت و جاودانگی نعمت ها رهنمون می شود.1/17 عاشورائیان دریافته بودند که ایستادگی و پایمردی است که آنان را جاودانه می کند. این گونه است که در پرده عاشورا، هر یک رنگی از چشم نوازترین پایمردی ها را در نقش می آورند و سهمگین ترین تازیانه های نیستی را بر سینه فکار خویش می خرند و هر آن، برافروخته تر می شوند، تا به هستی چنگ زنند. تشنگی بی تابشان نمی کند، زخم شمشیر و نیزه ها، به زمین شان در نیندازد، سوگ عزیزان، به فریادشان نمی آورد، و سنگدلی دشمن و تنهایی در بیابان. غبار از حقد و حقارت بر سیمای شان نمی نشاند؛ آمده اند که فنا شوند تا به بقا برسند که «لِیَرْغَبُ المَؤمِنُ فِی لِقَاءِ اللّهِ.»2/17 عجب رازی در این رمز نهفته است؛ کربلا آمیزه کرب است و بلا. و بلا افق طلعت شمس اشتیاق است. و آن تشنگی که کربلائیان کشیده اند. تشنگی راز است. و اگر کربلائیان تا اوج آن تشنگی ـ که می دانی ـ نرسند.
چگونه جانفشان سرچشمه رحیق مختوم بهشت شود؟ آن شراب طهور که شنیده ای بهشتیان را می خورانند، میکده اش کربلاست و خراباتیانش این مستانند که این چنین بی سر و دست و پا افتاده اند. آن شراب طهور که شنیده ای، تنها تشنگان راز را می نوشانند و ساقی اش حسین (علیه السلام) است، حسین (علیه السلام) از دست یار می نوشد و از دست حسین (علیه السلام) .18
می جنگیدند ولی سرودند: صبراً عَلَیها لدخول الجنّة ؛ صبر بر ضربه شمشیر و نیزه ها می کنم، صبر تا به واسطه آن وارد بهشت شوم.19
این ویژه آنانی بود که جنگیدند و صبر بر ضربه شمشیر را زبان جانفشانی و ایستادگی خود کردند. اما، ایستادگی و جانفشانی خلاصه در شمشیر به دستان عاشق نمی باشد، گروهی دیگر نیز بودند که وسعت سینه و صبر جگرسوز را ترجمان عشق خود کردند و بردبارانه ایستادند و ظرف وجود خود را از شکیبائی پر کردند و آن گاه که ظرف لبریز از شکیبایی و بردباری شان شد، فنا یافتند وبه بقا دست یازیدند. آنان که ضربه های دردناکِ خنجر دیدن و دم بر نیاوردن، را به جان خریدند و در سکوت و صبر معنا شدند. شمشیر برنده، سنخیتی با گوشت دست آدمی ندارد؛ می دَرَد و پاره می کند. اما سخت تر از ضربه شمشیر هم هست و آن فراق دیدن و آه نکشیدن است ؛ پرپر شدن عزیزان دیدن و کمر خم نکردن است ؛ ناسزا شنیدن و پاسخ نگفتن است؛ تهمت خوردن و تسلیم نشدن است ؛ خارجی خوانده شدن و قرآن خواندن است؛ سر دلبر بر نی دیدن و استوار ایستادن است؛ چوب بر لب و دندان معشوق دیدن و زاری نکردن است؛ سر بریده در طشت طلا دیدن و گلایه نکردن است؛ سر دلدار خاکستری دیدن و بغض فروخوردن است و سر بریده پدر در آغوش گرفتن و خنده دیدار کردن است.
شیخ صدوق می نویسد:یزید دستور داد اهل بیت امام حسین (علیه السلام) را به همراه امام سجاد(علیه السلام) در خرابه ای زندانی کنند. آن ها در آن جا نه از گرما در امان بودند و نه از سرما؛ به گونه ای که بر اثر نامناسب بودن آن محل و گرما و سرمای هوا، صورت هایشان پوست انداخته
بود.20
در میان ناله و اندوهِ بانوان رها شده از زنجیر ستم، کودکان مظلومی به چشم می خوردند. آنان در حالی که گرسنه بودند، هر روز عصر با لباس های کهنه جلوی در خرابه صف می کشیدند و مردم شام را که دست کودکان شان را گرفته بودند و با آذوقه به خانه های شان برمی گشتند، غریبانه تماشا می کردند و آه حسرت می کشیدند. دامان عمه را می گرفتند و می پرسیدند: «عمه! مگر ما خانه نداریم؟ پدران ما کجا هستند؟» حضرت زینب (علیهاالسلام) نیز برای تسلای دل کوچک و غم دیده آنان می فرمود: «چرا عزیزانم! خانه شما مدینه است و پدران تان به سفر رفته اند.»21
نگاشته اند در یکی از شب های اقامت اسیران کربلا در خرابه شام، رقیه (علیهاالسلام) پدرش را در خواب می بیند و پریشان از خواب برمی خیزد. او گریه کنان می گوید: من پدرم را می خواهم! هر چه اهل خرابه خواستند او را ساکت کنند، نتوانستند. داغ همه از گریه او تازه تر گردید و همه به گریه و زاری پرداختند.
مأموران خرابه پرسیدند: چه خبر شده است؟ گفتند: دختر خردسال امام حسین(علیه السلام) پدرش را خواب دیده است و او را می خواهد. آنان سر بریده حضرت را در درون طبقی نهادند و روی آن را با پارچه ای پوشاندند و جلوی او گذاشتند. شدت ضعف و گرسنگی، کودک را به توهّم انداخته بود. او گریه می کرد و می گفت: من که غذا نخواستم؛ من پدرم را می خواهم. مأموران گفتند: این پدرت است. وقتی رقیه (علیهاالسلام) روپوش را کنار زد، سر بریده پدر را به سینه چسباند و دلسوزانه می گفت: «یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الّذِی خَضَبَکَ بِدِمَائِکَ؟ یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِی قَطَعَ وَرِیدَکَ؟ یَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِی اَیتَمَنِی عَلی صِغَرِ سِنِّی؟ یَا اَبَتَاه! مَن بَقِیَ بَعدَکَ نَرجُوهُ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلیَتِیمَةِ حَتَّی تَکبرُ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَیَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلعُیُونِ البَاکِیَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّایِعَاتِ الغَریبَاتِ؟ یَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟ یَا اَبَتَاه! مَن بَعدُکَ؟ وَا خَیبَتَاه مِن بَعدِکَ، وَا غُربَتَاه! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی لَکَ الفِدَاءُ! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی قَبلَ هَذَا الیَومِ عُمیَاءٌ! یَا اَبَتَاه! لَیتَنِی تَوَسَّدتُ التُّرَابِ وَ لا
اَری شَیبَکَ مُخضَباً بِالدِّمَاءِ»22 ؛ ای پدر! چه کسی صورتت را با خون سرت رنگین کرد؟ چه کسی رگ های گلویت را برید؟ چه کسی مرا در این خردسالی یتیم کرد؟ چه کسی بانوان را در پناه خود می گیرد؟ چه کسی زنان بیوه شده را آشیان می دهد؟ چه کسی اشک از چشم های اشک بار پاک می کند؟ چه کسی زنان آواره را مأوا می دهد؟ چه کسی موهای پریشان مان را می پوشاند؟ پس از تو که… وای بر خواری پس از تو؟ وای از غریبی!کاش پیش از دیدن این روز کور می شدم! کاش چهره در خاک می بردم و محاسن تو را خونین نمی دیدم.
سپس آن قدر گریه کرد تا از هوش رفت و ناله اش برای همیشه خاموش گردید. صدای گریه بالا گرفت و مصیبتی دیگر بر دل داغدار اهل بیت نشست و این گونه واپسین شبِ زندگانیِ کوتاه فرشته غم، با غصه سپری شد و بدن مجروح و ستم دیده او را در همان خرابه به خاک سپردند. او روز اول صفر به آن ویرانه آمد و پس از چهار شب، در پنجم صفر سال 61 هجری، به سوی پدر شهیدش پر کشید.23
طاهر دمشقی که از ندیمان دربار یزید بود و شب ها، او را با شعر و داستان گویی سرگرم می کرد، درباره رخدادهای شب وفات حضرت رقیه (علیه السلام) می گوید: «آن شب من پیش یزید بودم. او به من گفت: «طاهر! امشب از ترسِ کابوسهای وحشتناک، قلبم به تپش افتاده است. سرم را روی زانویت بگذار و فجایعی را که من در گذشته کرده ام، برایم تعریف کن. »
من سرش را روی زانو گذاشتم و از گذشته سیاهش برای او گفتم. تا این که پس از ساعتی به خواب رفت. ناگهان دیدم از خرابه، صدای شیون و ناله می آید. او در خواب بود و من در اندیشه جنایت های او که نگاهم به تشت طلایی افتاد که سر حسین (علیه السلام) در آن قرار داشت. گویا دیدم سر بریده، لب هایش به حرکت درآمد و گفت: «خداوندا! اینان، فرزندان و جگرگوشه های من هستند که این گونه از دنیا می روند. . »
چون این منظره را دیدم، حالتی از ترس و غم در دلم افتاد که ناخودآگاه اشکم جاری شد. یزید را رها کردم و به بالای کاخ آمدم. صدای گریه لحظه به لحظه بیشتر می شد. از بالای بام به درون خرابه که کنار کاخ بود، نگاه کردم؛ دیدم خرابه نشینان دورِ دخترکی را گرفته اند و خاک بر سر می ریزند و به شدت گریه می کنند. یکی از آن ها را صدا زدم و پرسیدم: چه خبر شده است؟ گفت: «دختر امام حسین (علیه السلام) ، پدرش را در خواب دیده است و اکنون از خواب پریده و پدرش را از ما می خواهد. »
پس از دیدن این صحنه دردناک، پیش یزید برگشتم. دیدم او هم خواب زده شده است و با حالتی عجیب، به سر بریده نگاه می کند و از شدت ترس و ناراحتی، دندان هایش را بر هم می ساید و به خود می لرزد. دوباره از سر بریده ندایی برخاست و این آیه را تلاوت کرد: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون»
و به زودی کسانی که ظلم کردند، خواهند فهمید که به چه جایگاهی داخل خواهند شد.
ترس بر وجود یزید چیره گشته بود. در همان حالت ناراحتی از من پرسید: «این صدای گریه از کجاست؟» جریان را برای او گفتم. با عصبانیت فریاد کشید: «چرا سر پدرش را نزد او نمی برید؟» نگهبانان بی درنگ سر را درون طبقی گذاردند و به خرابه آوردند. دخترک با دیدن سر بریده پدر آن قدر گریست که جان داد.»
به خوبی روشن است که یزید در این ماجرا قصد تسلّی خاطر اهل خرابه را نداشته، بلکه با این کار می خواست آنان را به یاد مصایب شان اندازد و آنان را بیشتر آزار دهد. و این ها همه، ضربات تازیانه روزگاری غربت، بر بدن مجروح و نازک تر از گل دختری سه ساله است. بدنی که هر کبودی اش، خاطره ای از داغی جگرسوز است و سند گویایی بر عشقی عالم افروز؛ کتابی که تازیانه بر آن مشق نوشته بود و خار مغیلان، پاورقی اش زده بود؛ کتابی که کتاب سال نه، کتاب قرن نه، کتاب تاریخ شده بود؛ کتابی برگزیده در ایستادگی و جانفشانی ؛ کتابی به وسعت عاشورا. می گویند رقیه(علیهاالسلام)
در قاموس تاریخ معنا ندارد! چه غم که رقیه (علیهاالسلام) در لغت نامه سترگ عشق و عاشورا، غمّازترین است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ شیخ عباس قمی، نفس المهموم، تهران، مکتبة الاسلامیة، 1368 ه. ق ،ص 216. 2ـ ابوالقاسم، ابوالحسن بن سعد الدین، ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، قم، انتشارات اسوه، چاپ اول، 1414 ه. ق ،ص 168 .
3 ـ احمدبن علی بن ابی طالب الطبرسی، الإحتجاج، قم، انتشارات اسوه، چاپ دوم، 1416 ه.ق، ج 2، ص 101؛ آغابن عابد الشیروانی، اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، بحرین، شرکة المصطفی للخدمات الثقافیه، چاپ اول، 1415 ه. ق، ج 2، ص 762.
4ـ محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری، مصر، دارالمعارف، 1960 م، ج 5، ص 468؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، بیروت، دارالمعرفة، بی تا، ص 89. 5ـ نفس المهموم، ص 224.
6ـ تاریخ الطبری، ج 5، ص 450؛ مفید، محمدبن محمد، الارشاد، تهران، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ چهارم، 1378 ه. ش، ج 2، ص 165. 7ـ همان، ص 451.
8ـ شیخ عباس قمی، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، 1374 ه. ش، ج 1، ص 797.
9ـ اعراف/ 111. 10ـ منتهی الامال، ج 1، ص 798؛ ابوالحسن علی بن الحسین السعودی، اثبات الوصیة، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، 1343 ه. ش ،ص 319.
11ـ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ه.ق، ج 45، ص 129.
12ـ ر:ک، همان، ص 141. 13ر:ک، همان، ص 140؛ موفق بن احمد الخوارزمی، مقتل الحسین (علیه السلام) للخوارزمی، قم، مکتبة المفید، بی تا، ج 2، ص 74. 14ـ مقاتل الطالبین، ص 121. 15ـ عبدالرحمن بن علی ابن الجوزی، المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1412 ه. ق، ج 5، ص 340 ؛ منتهی الامال، ج 1، ص 814 . ـ سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعة، بیروت، دارالمتعارف للمطبوعات، بی تا، ج 1، ص 612 ؛ سید محسن امین عاملی، لواعج الاشجان، قم، منشورات مکتبة بصیرتی، بی تا، ص 238 ؛ فرهاد میرزا، قمقام زخّار و صمصام بتّار، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، 1377 ه. ق، ص 578 ؛ احمدبن داود ابن قتیبة الدینوری، اخبار الطّوال، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1421 ه. ق، ص 386؛ اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 224. 17/1ـ نفس المهموم، ص 153. 17/2 ـ ابوجعفر محمدبن علی، ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، بیروت، دارالاضواء، بی تا، ج 3، ص 224، بحاالانوار ج 75، ص 117. 18ـ سید مرتضی آوینی، فتح خون، تهران، کانون فرهنگی و هنری ایثارگران، چاپ دوم، 1374 ه .ش، ص 56. 19مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 101.
20 ـ الشیخ الصدوق، الامالی، نجف، مطبعة الحیدریة، 1389 ه . ق، مجلس 31، حدیث4؛ قمقام زخار، ص 570؛ بحارالانوار، ج 45، ص 140. 21 ـ ذبیح الله محلاتی، ریاحین الشریعة، تهران، دار الکتب الاسلامیة، بی تا، ج 3، ص 309. 22 ـ نفس المهموم، ص 290 . 23 ـ عمادالدین محمدبن علی الطبری، کامل بهائی، قم، مؤسسه طبع و نشر، 1334 ه .ش، ج 2، ص 179؛ ریاحین الشریعة، ج 2، ص 309 .
معارف مهدوی در کلام اهل بیت علیهمالسلام
سه شنبه 01/06/22
وظایف منتظران
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
«یک درهم به برادران(ایمانی)، همراه با ایمان و معرفت، دادن در روز عید غدیر برابر هزار درهم است، بنابراین در این روز به برادرانت انفاق کن و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان .»
بحارالانوار، ج 94، ص 119.
پاداش منتظران
رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند:
آکاه باشید کسی که با محبت خاندان محمد از دنیا برود، شهید مرده است .
بحارالانوار، ج37، ص 111 .
امیرالمومنین (علیهالسلام) فرمودند:
« خداوند بر زمین اشراف و عنایت و نگاه کرد، پس ما را برگزیدو برای ما پیروانی برگزید که ما یاری می کنند ….
جانها و مالهایشان را در راه ما خرج می کنند، پس آنان از ما و بهسوی مایند و آنان در بهشت با ما خواهند بود .
بحارالانوار، ج 65، ص 18.
جایگاه و اهمیت اهلبیت علیهمالسلام
رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند:
« خاندان من ستارگانی برای اهل زمیناند، پس، از آنان جلو نیافتید، بلکه آنان را جلو اندازید، که آنان پس از من والیاناند . »
احتجاج طبرسی، ج1، ص 79.
به ثمر رسیدننهال عاشورا، در عصرظهور
سه شنبه 01/06/22
نهال عاشورا در عصر ظهور به ثمر مینشیند ویاران وفادار و فداکار امام «حسین» (ع) الگوی حسینی بودن و زینبی ماندن را به منتظران واقعی عرضه میکنند.
امامت و ولایت ائمه اطهار(ع) تفاوت ماهوی ندارد، بلکه متناسب با شرایط و مقتضیات زمان، جلوههای گوناگونی به خود گرفته است. این جریان گاه در قیام سرخ، گاه در نهضت فرهنگی و علمی، گاه در لباس اسارت و گاه در تبعید و هجرت، متبلور شده است؛ اما از آنجا که تمامی معصومین، یک نور واحد هستند «خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَارا» (فرازی از زیارت جامعه کبیره)، هدف واحدی را نیز دنبال میکنند.
حفظ مکتب، هدایت امت، تبیین و اجرای حق و عدل و نیز ستیز با باطل، هدف مشترک تمام امامان (ع) بود که همچون رودخانهای که در مسیر خود، پیچوتاب خاصی مییابد ،هر زمان به شکلی بروز یافت تا همگان را حیات بخشد و سرانجام به اقیانوس حاکمیت عدل و امن الهی در زمان حضرت ولیعصر (عج) بیانجامد.
اما در این میان، پیوستگی و ارتباط میان قیام امام حسین (ع) و انقلاب حضرت «مهدی» (عج)، نمود بیشتری دارد. گویا نهضت
«نینوا»، نهال و بذری بود که در روز عاشورا کاشته شد تا در گذر زمان، رشد کند و در عصر ظهور، به ثمر بنشیند.
نمونههای پیوند عاشورا و انتظار
یک . امام حسین (ع) به فرزندش، امام «سجاد» ع فرمود: ای فرزندم! به خدا سوگند؛ خون من از جوشش نمیافتد تا آنکه خداوند مهدی (عج)را برانگیزد و انتقام خونم را بگیرد. (بحار الانوار، ج 45، ص 299)
دو . در دعای «ندبه» و شرح غم هجران مهدی موعود (عج)، از میان صدها شهید عترت پیامبر صلاللهعلیه وآله تنها از شهید کربلا سخن به میان میآید.
سه . شعار امام منتظَر و یارانش «یا للثارات الحسین» است. ( بحارالانوار، ج 52، ص 308)
چهار. بیش از ۲۰۰ روایت به این مسئله اشاره دارند که حضرت حجت (عج) فرزند و از نسل امام حسین (ع) است و خود این نکته گویای رمز عمیق این ارتباط است.
پنج . در آیات و روایات متعددی حضرت مهدی (عج) به عنوان انتقامگیرنده قیام عاشورا و خون به ناحق ریختهشدهی امام حسین (ع) معرفیشده است که این مسئله بهوضوح رابطه تنگاتنگ انقلاب امام عصر (عج) را با ماجرای کربلا بیان میکند.
در کلامی از امام «صادق» (ع) میخوانیم: بعد از شهادت امام حسین (ع)، فرشتگان نالیدند و گریستند و گفتند: خدایا! آیا قاتلین فرزند پیامبر (ص) و برگزیدهات را به حال خود وامیگذاری؟ پس خداوند، سایه امام قائم (عج) را بر آنان نمایاند و فرمود: به وسیله این قائم از ظالمین و قاتلین حسین (ع)، انتقام میگیرم. (تفسیر عیاشی، ج 5، ص868)
شش . توصیه و سفارش به زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در شب میلاد امام عصر (عج) افضل اعمال آن شب و موجب آمرزش گناهان و ثواب فراوان است و این خود پیوند دیگری میان این دو امام بزرگوار است.( اثبات الهداه، ج 7، ص 128) .
هفت و هشت . طبق احادیث وارده قیام حضرت مهدی (عج) در سال فرد (مانند قیام عاشورا که در سال ۶۱ هـ ق واقع شد) و در روز عاشورا اتفاق خواهد افتاد. چنانکه امام باقر (ع) فرمودهاند: گویا میبینم امام قائم (عج) در روز عاشورا قیام کرده و بین رکن و مقام ایستاده و جبرئیل اعلام میکند: البیعه لله. (بحارالانوار، ج 52، ص 285)
نه . گویاتر از همه، در پیوستگی این دو رخداد عظیم و بینظیر تاریخ، کلام مولایمان حضرت بقیت الله روحی و ارواح العالمین له الفداء است که بعد از ظهور، بین رکن و مقام میایستد و ندا میدهد:… ای اهل عالم! آگاه باشید که جدم حسین (ع) را تشنهکام کشتند و عریان، روی زمین افکندند. (الزام الناصب، 2، ص 284)
ده . در زمان رجعت که پس از ظهور امام عصر (عج) به وقوع میپیونددو اعتقاد به آن جزء عقاید مسلم دینی ماست، امام حسین (ع)،
نخستین امامی است که به دنیا باز میگردد و هم ایشان خواهند بود که امام قائم (عج) را غسل و کفن کرده و به خاک میسپارد . (بحارالانوار، ج 53، ص 39 . )
شواهد مذکور و موارد متعدد دیگر، گویای پیوند و ارتباط عمیق میان قیام عاشورا و قیام جهانی حضرت مهدی (عج) است که توجه به این حقیقت رسالت و مسئولیت منتظران را در دوران غیبت، ترسیم میکند و یاران و اصحاب وفادار و فداکار امام حسین (ع) را به عنوان الگوی حسینیبودن و زینبیماندن، به منتظران واقعی عرضه میکند تا مبادا از ولایت و امام زمان (ع) خود بازبمانند و در شب تار غیبت آن خورشید عالمتاب، گرفتار گرداب گناه و توطئههای شیاطین درون و بیرون شوند؛ چراکه آن امام و قیام را پاکبازانی مخلص، خدایی و عاشورایی میطلبد.
انتقام مصیبت اعظم؛ رویارویی نهایی خیر و شرّ
سه شنبه 01/06/22
از جمله ویژگیهای دنیایی که در آن زندگی میکنیم مبارزه خیر و شر است. این مبارزه با مقوله اختیار انسان در انتخاب راه درست و غلط ارتباط مستقیم دارد. شر در قالب ظلم، فساد، پایمال کردن حقوق انسانها و همچنین نپذیرفتن فرامین الهی پدید میآید و از طرف دیگر، خیر در قالب پذیرش دعوت انبیای الهی، تلاش برای برپایی عدالت و رعایت مسائل اخلاقی جلوهگر میشود. از این رو پیامبران و حجتهای الهی را میتوان نمایندههای جبهه خیر دانست. آنها با دعوت مردم به سوی خداباوری و اطاعت از فرامین او با دشواریهای زیادی مواجه میشوند. یکی از این دشواریها، درگیریهایی است که به صورت جنگهای فیزیکی صورت میگیرد. ماجرای عاشورا یک نمونه بسیار مهم از این درگیریهاست که امام حسین (ع) و یارانش به عنوان نماینده خیر، در مقابل یزیدیان به عنوان نماینده شر قرار میگیرند. در متون دینی به این مقطع تاریخ اهمیت ویژهای داده شده ،
تا آنجا که این ماجرا را مصیبت عظیم دانستهاند . (زیارت عاشورا)
به بیان دیگر عظمت عاشورا در این نکته است که شاید بر طبق متون دینی بتوان این ماجرا را بزرگترین رویارویی خیر و شر تفسیر کرد؛ چراکه وقتی این جنگ با پیروزی ظاهری جبهه شر به پایان میرسد از آن به عنوان مصیبت اعظم یاد میکنند. بر اساس گفته پیامبر خاتم (ص) کشته شدن امام حسین (ع)، به عنوان رهبر جبهه خیر، آنچنان داغی بر دل مؤمنان میگذارد که هیچ زمانی آرام نمیشود . (مستدرک الوسائل، جلد 10، 318 .)
شاید این سؤال در ذهن ایجاد شود که حق پایمال شده جبهه حق چگونه جبران خواهد شد؟
آیا در این دنیا انتقام خونهای ریخته شده گرفته میشود؟
روایات اهلبیت (ع) ذیل آیاتی از قرآن کریم، انتقامِ مصیبت عظیم را مربوط به روزی دانستهاند که آخرین حجت الهی ظهور میکند.
به عنوان مثال خدواند در آیه ۳۳ سوره اسراء میفرماید:
«و نفسی را که خداوند حرام کرده است جز به حق مکشید و هرکس مظلوم کشته شود، به سرپرست وی
قدرتی دادهایم، پس [او] نباید در قتل اسراف (زیادهروی) کند، زیرا او [از طرف شرع] یاری شده است. »
طبق بیانی که مفسرین داشتهاند این آیه دلالت بر این مطلب دارد که خداوند متعال اجازه قصاص قاتلِ فردی که به ناحق کشته شده را صادر کرده است. جانها نزد خداوند بسیار محترمند ولی او اجازه گرفتن جان ظالم را به ولیِ دمِ مقتول داده است. البته مسلم است که گرفتن جان فرد خاطی باید بر طبق ضوابط شرعی باشد و نباید ظلمی صورت گیرد. (تفسیر نمونه، ج 12، ص 106 و ص 107؛ ترجمه تفسیر المیزان ص 123)
از این رو مفسرین دلیلِ نهی خداوند از اسراف در کشتن را اینگونه بیان کردهاند که گاهی در زمان جاهلیت در مقابل کشته شدن مظلومانه یک نفر و به خونخواهی او، چندین نفر از افراد یک قبیله را میکشتند. (تفسیر نمونه، ج 12، ص 107 و ص 108)
از این رو خداوند مسأله نهی از اسراف در کشتن را مطرح میکند. مسأله انتقامگیری از دشمنان امام حسین (ع) همان انتقامگیری خیر از شر یا خوبی از بدی است .
بررسی تفاسیر روایی در این زمینه :
امام صادق (ع) درباره قول خداوند متعال که
«و هرکس که مظلومانه کشته شود بهدرستی که برای ولی او قدرتی قرار دادهایم، پس هرگز در کشتن اسراف نکند» فرمودند:
«آن قائم آل محمد (عج) است. خروج میکند و به خونخواهی حسین بن علی (ع) میکشد. پس حتی اگر تمام اهل زمین را بکشد، هرگز اسراف نکرده است و قول خداوند متعال که
«پس هرگز در کشتن اسراف نکند»، یعنی هرگز عملی انجام نمیدهد که اسراف باشد.
سپس امام صادق (ع) فرمود:
به خدا سوگند فرزندان قاتلان حسین (ع) را به خاطر کار پدرانشان میکشد. (البرهان فی تفسیر القرآن، ج3، ص 528)
این تأخیر صدها ساله در انتقامگیری به چه معناست؟
به بیان دیگر زمانی که بحث انتقام مطرح میشود اولین چیزی که به ذهن میآید این است که انتقام باید از فرد خطاکننده گرفته شود. به عنوان مثال در داستان حضرت صالح (ع) پس از اینکه قوم ثمود علیرغم تأکید ایشان آن شتر (آیه الهی) را کشتند، بعد از سه روز به عذابی سخت دچار شدند . (سوره هود آیات 62 الی 68) در این ماجرا و ماجراهای مشابه خداوند بلافاصله از همان افرادی که مرتکب خلاف شدهاند انتقام میگیرد. اما قاتلان امام حسین (ع) سالهاست که از دنیا رفتهاند، بنابراین این انتقام از چه کسی گرفته خواهد شد؟ طبق آنچه در این روایت بیان شده است انتقام از فرزندان آنها گرفته میشود.
به نظر میرسد اگر معنای ظاهری این روایت را بپذیریم نه تنها عجیب و دور از ذهن است بلکه ناعادلانه و مخالف آیات قرآن خواهد بود. برای تبیین این روایت و پاسخ به سؤالات مطرح شده به روایت دیگری که از امام رضا (ع) نقل شده است رجوع میکنیم:
از اباصلت هروى نقل شده که به حضرت على بن موسیالرضا (ع) عرض کردم که ای فرزند رسولالله (ص) چه میفرمایید درباره حدیثى که از حضرت صادق (ع) روایت شده که آن جناب فرمودهاند:
«چون حضرت قائم (عج) خروج کند، ذریه و اولادِ کشندگان حسین (ع) را به قتل رساند به جهت کردار پدران آنها.»
فرمود:
«بلى چنین است.»
عرض کردم پس معنى آیه شریفه «وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرى» (و هیچ گنهکاری بار گناه دیگرى را به دوش نمیکشد) چیست؟ این آیه با حدیث منافات دارد.
فرمود:
«خداى تعالى راست گفته است. ولیکن اولاد کشندگان حسین (ع) راضى باشند به کردار پدرانشان و به این عمل مفاخرت میکنند و کسىکه راضى باشد به عملی، مثل این است که عمل از او صادر شده باشد و اگر مردى در مشرق کشته شود و مردى در مغرب راضى به قتل او باشد در نزد خدا فردِ راضى، شریک قاتل است و حضرت قائم (عج) چون خروج کند اولاد کشندگان حسین (ع) را به قتل رساند بهجهت راضى بودن آنها به کردار پدرانشان. » ( عیون أخبار الرضا علیهالسلام)
با توجه به این روایت اینطور به نظر میرسد که مسأله انتقامگیری از دشمنان امام حسین (ع) همان انتقامگیری خیر از شر یا خوبی از بدی باشد؛ شری که در قالب یزیدیان سال ۶۱ ه.ق به ریختن خون نمایندگان خیر مبادرت نمود و در ظاهر منجر به شکست سپاهیان خیر شد، در روزگار حضرت مهدی (عج) هم خواهد بود اما در قالبی دیگر؛ این بار شر در قالبِ راضی شدگان به آن کشتار و جنایت هزار سال پیش و همچنین دنبالهروی از عقاید آنها پدیدار خواهد شد.
امام زمان (عج) به دنبال اجرای احکام الهی و عدالت است بنابراین یزیدیان زمان مخالف او خواهند بود، درست همانطور که امام حسین (ع) با عدم بیعت با یزید مسیر دین خدا را جدای
از روش بنیامیه میدانست؛ اما با این تفاوت که این بار در این رویارویی عظیم در ظاهر نیز خیر بر شر غلبه خواهد کرد و بدین گونه انتقام شکست ظاهری عاشورا گرفته خواهد شد.
طبق مطالب گفته شده اینکه امام زمان (عج) در راه اجرای عدالت باید دشمنانی را از سر راه بردارد و در نهایت هم پیروز این نبرد خواهد بود به معنای این است که او انتقام خون امام حسین (ع) را گرفته است. پس روزی که امام زمان (عج) به پا خیزد و بر اساس دین خدا و عدالت، به مجازات راضی شدگان به کشتن امام حسین (ع) بپردازد، روز خونخواهی امام حسین (ع) است.
ـــــــــــــــــــــــــ
https://www.karbobala.com/articles/info/1770
پیوندهای امام عصر(عج) با امام حسین (ع) اشتراکات عاشورا و انتظار
سه شنبه 01/06/22
یک از مشترکات میان عاشورا و انتظار، شرایط اجتماعی متشابهی است که در زمان وقوع هر دو قیام وجود دارد. قیام امام حسین (علیه السلام) در زمانی صورت گرفت که جامعه اسلامی، به شدت به سمت فساد سوق داده می شد.
مؤیدات، قرابتها و اشتراکات فراوانی میان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با امام حسین علیه السلام وجود دارد که هر کدام از آن ها، خود، سند آشکار پیوند عاشورا و انتظار هستند.
۱. مؤیدات
الف. ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در روز عاشورا
ائمه علیهم السلام در روایات بسیاری، ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را مقارن با روز عاشورا دانسته اند. به عنوان مثال، امام صادق علیه السلام فرموده اند: «اِنّ القائِمَ صَلواتُ الله علیه یُنادِی بِاِسمِه لَیلَةَ ثَلاثَ و عِشرین و یَقومُ یَومَ عاشورا یَومَ قَتلَ الحسین بن علی علیه السلام » (۱) ؛ «قائم -که درود خدا بر او باد- درشب بیست و سوم ماه رمضان به نامش ندا میشود و در روز عاشورا، روزی که حسین بن علی علیه السلام در آن کشته شد، قیام خواهد کرد».
امام باقر علیه السلام نیز در این مورد میفرمایند: «یَخرُجُ القائمُ یومَ السَّبت یومَ عاشورا اَلّذی قُتِلَ فیه الحسین علیه السلام » (۲) ؛ «قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، در روز شنبه، مصادف با روز عاشورا، یعنی همان روزی که امام حسین علیه السلام در آن به شهادت رسید، قیام خواهد کرد».
ب. رجعت امام حسین علیه السلام پس از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
بر اساس روایات بسیاری، امام حسین علیه السلام و یارانش، پس از تشکیل دولت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به جهان، رجعت و آن حضرت را یاری خواهند کرد. امام حسین علیه السلام، خود، در این رابطه میفرمایند: ««من اولین کسی خواهم بود که زمین برایش شکافته میشود و رجعت میکند».(2)
ج. منتظران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، عاشقان امام حسین علیه السلام
منتظران واقعی مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، پیروان و معتقدان به قیام و فرهنگ عاشورا هستند؛ لذا عاشقان امام حسین علیه السلام، لباسی از فرهنگ انتظار میپوشند؛ با هوشیاری و بیداری، در صدد شناخت عناصر ظلم و عداوت بر میآیند و خود را برای دفاع همه جانبه از اسلام آماده میکنند. بنابراین، پیروان امام حسین علیه السلام، با تأسی از راه و مرام ایشان و گرامی داشت حماسة عاشورا، قدوم و ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به انتظار مینشینند و این چنین، عاشورا و انتظار را به هم گره میزنند.
۲. قرابت ها
الف. یاد دو امام در مناسبتها
از روایات و ادعیة وارده در ایام منتسب به حضرت اباعبدالله و امام مهدی علیهما السلام، این نکته به خوبی فهمیده میشود که یاد و نام هر یک ازایشان، در ایام منتسب به دیگری، ظهور و بروز خاصی دارد. برای مثال، در روز
ولادت و شهادت امام حسین علیه السلام، زیارت و یاد امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و در روز ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، زیارت امام حسین علیه السلام وارد شده است.
ب. صفات و خصال
روشن است که فرزندان، صفات روحی و جسمی زیادی را از والدین خود به ارث میبرند؛ اما با بیشتر شدن فاصلة نسل ها، قدرت انتقال این صفات، ضعیف تر میشود. با این حال، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف -که نسل نهم از فرزندان امام حسین علیه السلام است- تشابهات زیادی در خصال با جدّ خود دارد؛ به گونه ای که حتی طنین صدای ایشان را شبیه صدای امام حسین علیه السلام دانسته اند (۴).
در زمینة اخلاق، رفتار و تواناییهای جسمانی نیز، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صفات بسیاری را از جدشان، امام حسین علیه السلام به ارث برده اند که بارزترین این خصوصیات، «شجاعت» میباشد. در مورد نمایش شجاعت امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، روایت شده است: «وَلَقَد کانَ یَحمَلُ فیهم و قَد تَکلَّموا اَلفاً فَینزَهَمونَ بینَ یَدیه کاَنَّهم الجَرادَ المُنتَشَر» (۵) ؛ «آنان (یزیدیان) که در دستههای هزار نفری بودند، همانند ملخ های پراکنده در اطراف او نابود میشدند».
امام کاظم علیه السلام در خصوص شجاعت مهدوی، میفرمایند: «وَ یُبیرُ کَلَّ جَبارٍ عَنید و یُهلَکُ علی یَدِه کُلَّ شَیطانٍ مَرید» (۶) ؛ «به دست او، هر جبار سرسختی نابود و هر شیطان سرکشی، هلاک میگردد».
۳. اشتراکات
الف. مکه و کوفه، خاستگاه و پایگاه مشترک
امام حسین علیه السلام، نهضت خود را از مکه آغاز کردند؛ یعنی پس از خروج از مدینه، به مکه آمدند، در کنار بیت الله الحرام، از قیام خود به مردم خبر دادند و آن گاه به سمت کوفه حرکت کردند.
بر اساس روایات، امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز پس از ظهور، در مکه، جهانیان را به بیعت با خود فرا میخوانند و آن گاه حرکتهای اصلاحی را شروع خواهند کرد و پس از اتمام قیام و برقراری عدل در سراسر جهان، مقرّ حکومت خویش را در کوفه قرار خواهند داد. چنان چه، حضرت امام باقر علیه السلام فرموده اند: «یَخرِجُ مِن مَکّه هُو و مَن مَعَه الثلاثَ مِاَه وَ بِضعَةَ عَشَر یُبایِعُونَه بَینَ الرُّکنِ وَالمَقام» (۷) ؛ «حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وسیصد نفر از یارانش، از مکه برخواهند خواست و دهها نفر با او بیعت خواهند کرد».
ب. شرایط اجتماعی یکسان
از دیگر موارد مشترک میان عاشورا و انتظار، شرایط اجتماعی متشابهی است که در زمان وقوع هر دو قیام وجود دارد. قیام امام حسین علیه السلام در زمانی صورت گرفت که جامعة اسلامی، به شدت به سمت فساد و تباهی سوق داده میشد و حاکمان فاسد و ظالم، در رأس آن قرار گرفته بودند. شرایط به گونه ای بود که امام حسین علیه السلام میفرمود: «اَلا تَرونَ اَنَّ الحقَّ لا یُعمَلُ بِه وَاَنَّ الباطِلَ لایُتَناهی عَنه» (۸) ؛ «آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی گردد؟ »
طبق روایات، همین شرایط در زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز پیش خواهد آمد. بر اساس بسیاری از روایات، آن حضرت، هنگامی از پشت پردة غیبت خارج خواهند شد که
ظلم و تباهی، توسط حاکمان جور، جهان را فرا گرفته باشد و مردم از زندگی، نا امید شده باشند. چنان چه امام صادق علیه السلام در این باره فرموده اند: «لا وَ اللهَ…..ما تُمَدّونَ اِلیهِ اَعیُنُکُم اِلّا بَعدَ الیَاس» (۹) ؛ «به خدا سوگند؛ آن چه چشم به راهش هستید، فرا نمی رسد مگر بعد از یاس و نا امیدی».
ج. حامیان و یاران
درحادثة کربلا، یاران اندکی، امام را همراهی کردند که سرانجام نیز همگی به شهادت رسیدند؛ اما همین عدة قلیل، نسبت به امام حسین علیه السلام، چنان پاک باخته بودند که مرگ در رکاب آن حضرت را افتخار میدانستند. ابا عبدالله علیه السلام در توصیف ایشان میفرمایند: «فَاِنّی لا اَعلَمُ اَصحاباً اَولی وَ لا خَیراً مِن اَصحابی»(۱۰)
؛ «همانا من یارانی والاتر و بهتر از یاران خود، سراغ ندارم».
در نهضت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز از سیصد و سیزده نفر به عنوان یاران خاص، یاد میشود که کاملاً مطیع و شیفتة امام خود هستند: «هُم اَطوَعَ لَهُ مِن الاَمَة لِسَیِّدِها» (۱۱)؛ «آنان نسبت به مولای خود، مطیع تر از کنیز هستند».
بنابراین، همان طور که حماسة عاشورا با جانبازی عده ای اندک، رقم خورد قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز با محوریت عده ای اندک، اما پاک باخته به انجام خواهد رسید.
نقش آفرینی زنان در عرصة این دو قیام نیز، از دیگر موارد اشتراک است. نقش زنان و خصوصاً حضرت زینب علیها السلام در نهضت عاشورا، به حدّی روشن است که نیازی به تشریح آن نیست. جایگاه این نقش، به اندازه ای مهم است که اگر آگاهی بخشیها و افشا گریهای حضرت زینب علیها السلام، پس از حادثة عاشورا نبود، انقلاب امام حسین علیه السلام، ناتمام میماند. «طوعه» و «ماریه» و «زنان
قبیلة بنی اسد»از جمله زنانی هستند که در صحنة قیام کربلا، جایگاه ممتازی دارند.
زنان، در قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز نقش آفرینی خواهند کرد. از آن جا که در طول تاریخ، بیشترین ظلمها و اجحافها در حقّ زنان صورت گرفته است، قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نوعی دل جویی از ایشان و جبران ستمهای روا شده بر آنان نیز هست. بنابراین، در راستای این هدف، عده ای از زنان به آن حضرت، یاری خواهند رساند.
امام باقر علیه السلام، در این خصوص میفرمایند: «وَ یَجیئُ وَالله ثَلاثَ مِاَة و بِضعَةَ عَشَر رَجُلاً فیهم خَمسُونَ اِمرَاَه» (۱۲) ؛ «به خدا سوگند؛ همراه مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سیصد و سیزده نفر به پا میخیزند که پنجاه تن از آنان زن هستند».
د. موانع و مشکلات
از دیگر وجوه مشترک عاشورا و انتظار، موانع و مشکلاتی است که بر سر راه هر دو، وجود دارد. قیام امام حسین علیه السلام در شرایط بسیار سختی صورت گرفت؛ به طوری که هم اکنون، پس از چهارده قرن، شیعیان به یاد مصیبتها و مظلومیتهای امام حسین علیه السلام و اهل بیت آن حضرت، اشک میریزند.
اصولاً انقلابهای پایدار و جهانی، همواره با ریخته شدن خون، به ثمر مینشینند. قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز از این ویژگی مثتثنی نیست و آن هم با ایثار و جانبازی آن حضرت و یارانشان، به پیروزی خواهد رسید.
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیة «وَلَنَبلُوَنَّکُم بِشیءٍ مِنَ الخَوف وَالجُوع… » (۱۳) میفرمایند: «لَو قَد خَرَجَ القائِمَنا لَم یَکُن اِلا
العَلَق والعَرَق وَالقَوم عَلی السُّروج» (۱۴) ؛ «هنگامی که قائم ما قیام کند، خون است و عرق ریختن و سوار بر مرکبها بودن».
تحلیل و نتیجه از مجموع آن چه گذشت، میتوان این گونه نتیجه گرفت که مذهب و مکتب تشیع بر مبنای دو عنصر مهم عاشورا و انتظار، استوار است. پیروان این مکتب، همان گونه که از حماسة عاشورا به نیکوترین وجه، تجلیل به عمل میآورند و در رثای اباعبدالله علیه السلام و خاندان و اصحاب آن حضرت عزاداری میکنند، چشم به راه ظهور حجت خدا و آخرین وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز هستند؛ تا از پردة غیبت بیرون آید و آلام و رنجها ی را تسکین بخشد.
دلایل، مؤیدات، اشتراکات و قرابتهایی که ذکر شد، بیش از پیش بر این حقیقت، صحّه گذارد که مفاهیم «عاشورا» و«انتظار»، از سطح یک حادثه و عقیده فراتر رفته و تبدیل به دو فرهنگِ بالنده شده اند.
عاشورا به عنوان فرهنگ حماسه و ایثار، زمینة درک و فهم انتظار را برای پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام فراهم کرد و اگر عاشورا و عبرتها و درسهایی که از آن حاصل شد، نبود، اسلام از مسیر خود، منحرف، و چهرة مکتبِ بر حقّ تشیع، در گرد و غباری که دنیاپرستان و کج اندیشان به پا کرده بودند، مخدوش میشد. همان طور که اگر انتظار نبود، تمام زحمات و رنجهایی که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام برای حیات اسلام کشیده بودند، کاملاً به هدر میرفت و از اسلام راستین، نام و نشانی باقی نمی ماند.
عاشورا، بال سرخ و انتظار، بال سبزی است که شیعیان میتوانند با آن دو اوج بگیرند. میان این دو فرهنگ، پیوندی ناگسستنی وجود دارد؛ به طوری که با بررسی عناصر و مؤلفههای هر کدام، در خواهیم یافت که میان آنان، انطباق و هم پوشانی کامل بر قرار است.
در رأس عناصر عاشورا و انتظار، دو حجت الهی قرار دارند که با شناخت ابعاد مختلف پیوندِ میان این دو حجت خداوندی، در واقع به شناخت و درک پیوند عاشورا و انتظار خواهیم رسید و آن گاه کیفیت نقشی که این دو فرهنگ در حاکمیت احکام و ارزشهای الهی در سرتاسر عالم دارند، مشخص خواهد شد.(۱۵)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱-الغیبه، محمد بن الحسن طوسی، نشر بصیرتی، قم، چ دوم، ۱۴۰۸ق، ص ۲۷۴
۲-بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۸۵
۳-بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۶۲
۴-بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۳
۵-الارشاد، شیخ مفید، الموتمر العالمی لالفیة شیخ مفید، قم، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۱۱۶
۶-کمال الدین وتمام النعمة، ج ۲، ص ۱۲۱
۷-بحارالانوار، ج۵۲، ص ۲۲۵
۸-تحف العقول، محمد حسن بحرانی، نشر اسلامی، قم، ج دوم، ۱۳۶۳ش، ص ۲۴۵
۹-الغیبه، ص ۳۳۶ 10-بحارالانوار، ج۴۴، ص ۳۲۹
۱۱-بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸
۱۲-بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۲۲۳
۱۳-«و البته شما را به پاره ای از سختیها چون ترس و گرسنگی و… میآزماییم»؛ سورة بقره، آیة ۱۵۵.
۱۴-بحارالانوار، ج۵۲، ص ۵۹
۱۵-از فرات تا فرات حجه الاسلام امان الله شفایی صص۱۱۶-۱۱۲
شهد عشق
سه شنبه 01/06/22
آخرشب بود، با حاجی رفتیم مسجد جمکران.
دم در ورودی خادمایی که برای بازرسی ایستاده بودن حاج قاسم را نشناختن. حاجی رفت جلو، دستاش رو گرفت بالا و کامل بازرسی شد.
پشت سرش از بازرسی بیرون اومدم و راه افتادیم سمت مسجد. توی مسیر به شوخی گفتم: حاجی فقط یه جا میشه دست شما رو بالا دید اونم وقتیه که میخوای وارد این اماکن مقدس بشی.لبخند زد.
نماز رو که خوندیم از جمکران رفتیم حرم حضرت معصومه علیهاالسلام. حاجی زیارت حرم اهلبیت علیهمالسلام را خیلی دوست داشت، اما سختش بود. هربار که میرفت حرم و کنار ضریح محبت مردم رو میدید پاش برای رفتن بسته میشد.
میگفت: سختمه زیاد بیام حرم. وقتی میام مردم از دور ضریح فاصله میگیرن و طرف من میان. اینجوری به صاحب اون حرم بیاحترامی میشه.
شرم میکرد کنار ضریحهای مطهر مردم سمتش بیان. این محبت مردم به حاج قاسم از سر عشق به اهلبیت بود. حاجی واقعاً دوست داشتنی بود اما خادمی اهلبیت دوست داشتنی ترش کرده بود.
گفتم حاجی محبت مردم به شما به عنوان حاج قاسم سلیمانی در طول محبت اهلبیته نه در برابر محبت اهلبیت. مردم شما رو خدمتگزار این خاندان میدونن و از این جهت به شما علاقه دارن. باز هم دلش راضی نشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حاج محمود خالقی
شهد عشق
سه شنبه 01/06/22
اگر کسی بانی نمیشد جلسه را میانداخت خونهی خودش.
خونهاش طبقهی چهارم یک مجتمع بود که آسانسور هم نداشت.
دفعهی اول که رفتم دیدم تمام پله ها رنگ آمیزی شده، خیلی خوشم اومد.
گفت: خودم این پله ها رو رنگ زدم که وقتی خانمم میره بالا کمتر خسته بشه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روایت آقای جعفری از شهید محسن حججی
دلنوشته
سه شنبه 01/06/22
در انتهای اقیانوس مواج خیالم سراغی از تو میگیرم . شاید از غفلت من بود که یادت را در میان هیاهوی بازار دنیا به دست فراموشی سپردم .
ای روشنی چشمان منتظر حال و هوای شهر دگرگون است . گویا نسیمی تب دار و نگران در کوچه پس کوچه های شهر میگذرد .
پرچم های سیاه و سبز از خانهها سر بر میآورند تا بگویند که محرم فرا میرسد و باز بوی عطر چای روضه و علم و دسته های عزاداری…
مولای من امسال هم محرم، تنها روضه گرفتی
تنها گوشه ی خرابه ی شام نوحه ی عمه سه ساله ات را سردادی …
تو بودی و تنهایی ویرانه
تو بودی و ناله های مادر شش ماهه
تو بودی و اشک های عمه جانت زینب
و تو بودی و عطش صحرای کرب و بلا …
آجرک الله یا صاحب الزمان
#فرزند_داری
دوشنبه 00/06/29
♦️والدین عزیز مراقب حرف زدنتون باشید
?گاهی نوع حرف زدن والدین، ناخودآگاه، سبب القای ترس به فرزند میشه.
مثلا نگین:
چراغ رو روشن کن، نترسی نترس؛ من اینجام!
آمپول که ترس نداره گربه که نمیخورتت!
زود بریم خونه، شب شده، تاریکه!
(به کودک القای تاریکی از شب و تاریکی میشه)
?گاهی بزرگترها برای کنترل کودک، اونو میترسونن مثلا میگن:
اگر بری بیرون دزده میبرتت. اگر فلان کار رو بکنی، آقا سیبیلو دعوات میکنه!
اگر بری روی سرسره، میافتی سرت خون مییاد! ( شما باید کمک و همراهیش کنید)
اگر فلان کاروبکنی، دکتر آمپولت میزنه من دارم میرم دندانپزشکی، اگه بیای تو رو هم آمپول میزنه.
?به کودک برچسب «ترسو» نزنید.
چون باعث القای ترس و پذیرش بچهتون میشه.
?والدین بهترین الگوی فرزند هستند و کودک به والدین شجاع احتیاج داره؛ نه ترسو. یادمون باشه، کودکان زیر ۶ سال هر حرفی رو باور میکنند. اجازه ندید، هر کسی هر حرفی بهش بزنه چون برای برطرف کردن این ترس، باید تا سالها زمان و انرژی زیادی صرف کنید.
?بهترین راه عدم استفاده از اوناست و اینکه مراقب باشید کودکتون با چه کسانی صحبت میکنه.
????????
#حدیث_مهدوی
دوشنبه 00/06/29
? امام باقر(علیه السلام) فرمودند:
اگر خواهان قرار گرفتن در مقامات رفیع هستید؛
اگر خواهان گشایش در هر امری هستید؛
اگر خواهان جلب رضایت خداوند
می باشید؛توجّه به دو امر الزامی است:
1_شناخت امام زمان علیه السلام
2_اطاعت ازامام زمان علیه السلام
اگر شاه کلید معرفت امام در دست باشد،تمام قفل ها باز می شود.
?مکیال المکارم، ج۲، ص۱۸
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
????????
حدیث
یکشنبه 00/06/28
?حضرت امام علی عليهالسلام:
?با سه چيز، خردِ مردان، سنجيده مىشود:
?ثروت،
?مقام
?و حوادث ناگوار
? غررالحكم، حدیث 4664 .
????????